مکالمات پراکنده از یه جلسه دوستانه
بچه های ورودی ... حوزه:
مکان:
پردیسان
واحد آپارتمانی یکی از رفقا
یونیت وان:
+ عاغا میدونین من از کجا فهمیدم جلسه کجاس؟!
همه منتظر که ببینین چطوری
+ از پوتینای حاجی که دم در بود!!!
:(
یونیت تو:
نصف رفقا بچه دارن
و هعی اینا از سر و کله باباهاشون بالا میرن
یکی از رفقای ترک میگه:
بچه ها فک کنین حاجی بچه داشته باشه!!!
چی بشه!
یکی میگه:
بیچاره اون بچه!
+ آیکون حاجاغایی که فک میکنه عیب و ایرادی داره
:(
یونیت تری:
یکی از رفقا میگه:
حاجی یه فیلمی ازت دیدم
تو عکس و فیلمای بچه های دوره بود
فیلم خیلی نادریه! تو فیلم داری اتو میکنی!!!
همه میزنن زیر خنده
میدونن من چقدر با اتوکردن مشکل دارم!
یکی میگه:
لا اله الا الله!
احتمالا اونی که فیلم گرفته میدونسته دیگه تکرار نمیشه!
پ.ن:
پیام اخلاقی:
از سوژه کردن انسان های مجرد! پرهیز کنید
اینارو خدا زده
شما دیگه نزنین!
بیایید با مجردها مهربان باشیم...