حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

اذا الحاجی وقع السوجه الرفقا

چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ
مکالمات پراکنده از یه جلسه دوستانه
 بچه های ورودی ... حوزه:

مکان:
پردیسان
واحد آپارتمانی یکی از رفقا

یونیت وان:
+  عاغا میدونین من از کجا فهمیدم جلسه کجاس؟!
همه منتظر که ببینین چطوری
+ از پوتینای حاجی که دم در بود!!!
:(


یونیت تو:
نصف رفقا بچه دارن
و هعی اینا از سر و کله باباهاشون بالا میرن
یکی از رفقای ترک میگه:
بچه ها فک کنین حاجی بچه داشته باشه!!!
چی بشه!
یکی میگه:
بیچاره اون بچه!

+ آیکون حاجاغایی که فک میکنه عیب و ایرادی داره
:(

یونیت تری:
یکی از رفقا میگه:
حاجی یه فیلمی ازت دیدم
تو عکس و فیلمای بچه های دوره بود
فیلم خیلی نادریه! تو فیلم داری اتو میکنی!!!
همه میزنن زیر خنده
میدونن من چقدر با اتوکردن مشکل دارم!
یکی میگه:
لا اله الا الله!
احتمالا اونی که فیلم گرفته میدونسته دیگه تکرار نمیشه!

پ.ن:
پیام اخلاقی:
از سوژه کردن انسان های مجرد! پرهیز کنید
اینارو خدا زده
شما دیگه نزنین!
بیایید با مجردها مهربان باشیم...
  • ۹۳/۰۳/۲۸
  • حاجی ره

نظرات  (۲۴)

آخی :)
ما همه اینجا با مجردا مهربونیم حاجی نیست خودمون همه مجردیم اینو باید این متاهلا بفهمن که هی نکوبن تو سر مجردا....
حاجی یه عکس با سانسور صورت در حال اتو از خودتون بذارین :دی
بیایید با مجردا مهربون باشیم 
واقعاااا
  • خانم هموستات
  • قیافه یک عدد حاج آقا در حال اتو کشیدن:)))))))))
    ببین بعد میگم برید زن بگیرید نه و نو میگید>_<
    ای خدا بخاطر سفیدرو شدن من تو شرطه هم که شده حاجی تا آخر تابستون مزدوج شه
    آمییین^_^
    حاجی ببخشید ولی با این پست فقط باید خندید:دییییی
    خدا صبرتون بده !:))
  • ℳ𝓲ss ℰℓ𝓲
  • یونیت وان خیلی باحال بود :)) دم رفقاتون گرم!
  • خانم مهندس
  • خدا منو ببخشه,چقدر دایی کوچیکمو زمانی که مجردبود, سوژه میکردم:)))

    حاجی,دایی کوچیکم از اینایی بود که خیلی قپی میومد که من تو خونه ام دست به سیاهو سفید نمیزنم.من زن ذلیل نیستم و اینا....منم هی بهش میگفتم باشه,میبینیم!!


    ماشاءالله الان کدبانویی شده برا خودش^_^
    شمالیها رو مجبورین دوست بدارین؟!
    واسه چی؟ چه اجباریه حالا؟!
    اصن همون یزدیها رو دوست بدارین!
    والا... :)
    چرا تا الان پای نتی؟!
    اگه الان ازدواج کرده بودی پای نت نبودی!


    ++ عاغا مگه دست منه....اصن از فردا خودم می رم خواستگاری...فایده نداره این شکلی...
    :)))))))))))))))))
    ولی حالا جدا از شوخی یه معلم داشتم می گفت تا دخترم خودش نره سرکار گیساش عین دندوناش سفید هم  بشه عمرن بفرستمش خونه بخت...(اصلا دختر نداشت..2 تا پسر داشت..فوق العاده هم آدم مذهبی بود)
    قبلا حرفشو قبول نداشتم..ولی الان دارم...جدی زندگی رو نمی شه یه موتوره چرخوند...
    دو موتوره شدنش هم می شه مایه عذاب برای بچه...
    که می شه مقطعی یه موتوره شد...ولی نمی شه همیشه یه موتوره باشی..
    .نگین: وزیر اطلاعات!



    راستشو بگین برا ازدباج با دختر من خطو نشون کشیدین؟؟
    دخدر من قصد ادامه تحصیل داره ها!!
    اخه مادر زنه ک به وزیر اطلاعات معروفه!
    +درست گفتم؟؟
    خواهر زن بود یا مادر زن؟؟
    در هرصورت شما مشکوکین :)))
    ما انقدر جذبه و دیسپلین داریم کسی سوژمون نمیکنه.
    به جز یک دوست یزدی که همسرش شمالیه و البته از قدیم منو سوژه میکرد.
    همیشه میگفت من و تو رو توی بیمارستان عوض کردن!
    تو باید یزدی میبودی، من شمالی!
    منم همیشه میگفتم آره عوضمون کردن، اونم با 3 سال اختلاف سن!!!
    چند وقت پیش که دیدمش دوباره اینو گفت و خاطراتم زنده شد.
    :)
    پاسخ:
    یزدیا خوبن!!!
    دوسشون میداریم
    شمالیارو ولی مجبوریم!!!
    خخخخخخخ
    ما از جایی که رمز داریم به بعد رو میخونیم!!! شاید تو اونا چیزی باشه برای دوستان مورد اعتمادتون نوشتین و اون موقع ما نمی تونستیم ببینیم پس الانم نمیخونیم
    پاسخ:
    بیخیال!
    شما مختارین هرجا رو دوس دارین بخونین
    هرچند جز مطالب اندکی تا قسمتی خاک بر سری
    یا درد و دلای سنگین رنگین چیزی توش نیس
    والا...
    ولی خدایش مجردی هم حال و هوای خاص خودشو داره ها ناشکری نکنید 
    پاسخ:
    ما شکرگزاریم...
    شما هم سوژه این؟؟؟
    :)))))

    سوژه...اونم از نوع ناااااااااااابوووووووود...
    هر کی منو با این برادر گرام می بینه می گه :که تو که بچه داریت تکمیله چرا هنوز مجردی...
    بابام منو پای نت می بینه..می گه ..خداااااااااااا تو الان باید یه خونواده رو بگردونی...
    مامانم منو خواب می بینه...می گه: من همسن تو بودم  دو تا بچه داشتم...
    الی منو می بینه...می گه : نمی شه بری ..شرتو کم کنی ....یه کم به من بیشتر برسن...
    همسایه ها: تو چرا ازدواج نمی کنی ...درست که تمومه...
    بازم بگم...:)))))
    می ترسم بگم روضه اش مکشوف بشه...
    ^_^
    پاسخ:
    چرا تا الان پای نتی؟!
    اگه الان ازدواج کرده بودی پای نت نبودی!

    + آیکون حاجی در جبهه مقابل
    :))))
    انتخاب همسر مکرمه
    پاسخ:
    اونو که من نباس انتخاب کن
    کار خداس...
    والا...
    نخیرم نگین نخوندم. دیشب خوابم نمی برد اومدم با گوشی ببینم چه خبره. سرعت پاییین بود نتونستم بخونم 
    +آیکون زبون و قهر حتی :دی
    پاسخ:
    از قسمت پست موضوعی مرموزات هم میتونین کمک بگیرین
    هرچند خیلی وقته دیگه پستها نه شماره میخورن
    نه موضوع بندی میشن...
    نجمه تازه رمز دار شده
    علان داره میسوزه میفهمیییییییییییییین؟؟
    دیشبن فک میکنین چرا زاغ سیاه آنلاینارو چوب میزد؟
    مدیونین اگه فک کنید داشته پستای رمزیو میخونده :)))
    پاسخ:
    نگین: وزیر اطلاعات!
    خخخخخ
    بیا حالا یه رمز فقط به نجمه بده
    والا
    خدا فقط به ماها فرصت بیشتری برا انتخاب دقیق تر داده
    ایضا انتخاب میکروسکپی والا
    پاسخ:
    انتخاب چی؟!
    ؛)
    بله مجرد ها مجرم نیستن!
     بیمارن
     اینارو نازشون کنید ایضا بوس
    گونا دارن :)))
    پاسخ:
    بنده متاهلم!!!
    :)))))
    عا به خودا حاجی... یکی بیاد اینو به تو گوش خونواده ی من کنه...ایضا دوستان..ایضا خواهر...
    ایضا همسایه ها...
    شانس آوردم دخترم...اگه پسر بودم تا حالا سر به بیابان نهاده بودم...:|
    یعنی مجبورم کرده بودن به بیابان پناه ببرم...
    پاسخ:
    شما هم سوژه این؟؟؟
    :)))))
    با مجردها مهربان باشید به جز حاجی... والا!!!!!
    من از کلیه دوستان شما تشکر میکنم
    +آیکون مخاطبی که نمیخوا ترک کنه و دلش پره :دی
    پاسخ:
    چه مخاطبای مهربونی داریم ما
    :(

    + ترک عادت خوبه!
    خیلی...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی