دوستانی که همیشه به من لطف داشتن
و این بار هم لطف مکتوب:
این پست و این پست از وب مرتیکه! (کسری)
این پست و این پست از خانم آقای X
پ.ن:
دو نفر از دوستان هم بودن که چون قول دادم وبشونو لو ندم
نمیتونم لینکشونو بدم!
:((
دوستان زیادی در همه اعصار و قرون به بنده این گونه لطفهارو روا داشته اند!
فعلا همین دو وب رو نظرم بود!
شما هم جایی دیدین بهم بگین.
داشتم با دوستی چت میکردم
(با گوشی)
یه دوستی زنگ زد
شش دقیقه و سی و شیش ثانیه صحبتمون طول کشید
اون دوستمون قهر کرد
این دوستمون قطع!
پ.ن:
خدا بگم چکارت کنه آرش که وجودت شر مطلقه!
والا...
امروز سه قلوها
با موبایل مامانشون پیام دادن:
"دایی خیلی بیمعرفتی نیومدی خونه!"
اصن دلم شکست.
پ.ن:
الان هم اشک تو چشام جمع شد...
بهشون قول داده بودم تاسوعا و عاشورا میام.
سلام دوستان
حرف زیاده! ولی مگه میشه گفت؟!
والا...
میدونم همتون شگفت زده اید
نه به خاطر آپ نشدن که معلول نداشتن لپه! نه!!!
این که این روزا خیلیاتون کامنتی از بنده دریافت کردین!
نگران نباشین حالم خوبه تب هم ندارم
با موبایل حال نمیکنم پست بزارم
عوضش وباتونو میخونم
و گه گاهی کامنتی میزارم
قربه الا الله!
| جمعه 1 آذر1392 ساعت: 15:4 | توسط: سانسور شد! | ||||
|
آآآآآآآآآآآآه خدای منننننننن...
همه ش با زبون اشاره به ماها میگی نیاید نیاید من حوصله تون رو ندارم... فقط دوس دارم برم برای کسری پیتزا درست کنم ... و امیر حسین رو ببرم بهش هزار تا سان شاین بدم بخوره... پیف پیف از بقیه تون بدم میاد.. همه ی اینا رو با پانتومیم میگی.. درسته ما نمیبینیم ولی احساسش میکنیم که..آآآآآآآآآآآآه خدااااااااای مننننننننننننن... وی آر انکسارالقلبیه... | |||||
| ایمیل | [خصوصی] | ||||
| م م 650: انا حی! (من خودم زنده ام!) | |||||
چند روز پیش با یکی از رفقای خیلی خودمونی داشتیم صحبت میکردیم
نمیدونم چی شد حرف رسید به قلیون
و طرف نه گذاشت نه برداشت
گفت: ...
گفتم: من اصلا قلیون نمیکشم!
گفت: قبلا که می کشیدی!
گفتم: نه! اصن تا حالا لب به قلیون نزدم تو عمرم!!!
گفت: نه! قبلا میکشیدی! بعدا ولش کردی!
میگم: عزیز من!دارم میگم نه قلیون کشیدم نه سیگار!!! تو میگی کشیدی!
عجب بدبختی ای داریم!!!
گفت: خودت میگفتی قبلا میکشیدم و ..
عاغا مارو میگی! قاط زدیم حسابی!
میگم: مرتیکه ! خودم زنده ام ها! دارم میگم نکشیدم اونوخ ...
پ.ن:
عاغا چرا حرف تو دهن مردم میزارید؟!
خودش حی و حاضره! داره حرف میزنه! یه چیز دیگه میگه!
باز شما برداشت خودتو از طرف دارین؟!
والا...
| جمعه 1 آذر1392 ساعت: 10:46 | توسط: سانسور شد | ||||
| سلام حاج آقا از لحن جواب دادن به کامنتهام و حذف کردن خیلی هاشون فهمیدم با زبون بی زبونی میگید دیگه اینجا نیا موفق باشید | |||||
| وب سایت ایمیل | |||||
| م م 647: احادیث الفمینیستیه! (احادیث فمینیستی!) | |||||
"السلام علیکم یا احبائی و اعزائی"
پ.ن:
این عکسو مکه که بودم گرفتم!
البته عصا تزیینیه
عینکم رو هم برداشتم که خوشتیپ تر بشم!
والا...
در آینده عکسهای بیشتری از خودم میزارم!
عاغا ما رفتیم نماز شب بخونیم
به مدت ۴۵ دقیقه!!!!!
بیایید التماس کنید دعاتون کنم!
تو صف عاغا!
برو تو صف!
صف یکی اینطرفه!
...
پ.ن:
فقط کسایی دعا میشن
که کامنت التماس دعاشون در همین پست به صورت کتبی و مشروح گذاشته شده باشه
و الا فلا....
