حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

السفر فی الزمان

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۲ ق.ظ
پا شدم نماز صبح بخونم مثلا
با خودم میگم چی شده همسایه ها بیدارن و صدای رفت و امدشون میاد اینقدر
دوباره به ساعت نگاه میکنم, این دفه دقیقتر
میبینم ساعت پنج دقیقه به شش نیس
یازده و نیم شبه
من عصری خوابم برده...
  • ۹۴/۰۵/۲۲
  • حاجی ره

نظرات  (۱۶)

  • ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۵
  • م______ر یم
    • عقلت ناقص نشه صلوااات:))))
  • ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۷
  • مهدی شوقی
    • فکر میکردم فقط من اینجوری میشمـــ...
    نگو که همه
    همینجورین
  • ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۳
  • منا ...
    • بعضی وقتها برای منم اینجوری میشهراستی سلام حاجی خوبی
  • ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۱
  • خانوم میم
    • همیشه از اینجور گم شدن تو زمان استرس می گیرم :-/
  • ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۷
  • المی ...
    • منم زیاد ازین فکرا میکنم
    یه بار که صبح ساعت 5 بیدار شدم فک کردم 5 عصره
    چون خونه تاریک بود فک کردم همه طبقه پایینن داشتم میرفتم پایین که تو راه پله ها بابا منو برگردوند:/
  • ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۵
  • مریم بانو
    • خیره ان شالله
  • ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۳
  • بنده ی خدا
    • سلام
    ما شنیده بودیم که خوابیدن در عصر مکروه هست؛ یکی از دلایلش رو هم عده ای می گفتن چون که خرفتی میاره! برای اثبات ادعاشون هم می گفتن عصر که می خوابی و بعدش پا میشی فکر می کنی صبحه ...
    الله اعلم
  • ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۲
  • ته خطی ...
    • تموم شد از دست رفتین
  • ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۶
  • نورا ..
    • منم شدم...

    خل
    چل
    حواس پرت
    و
    غیره
  • ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۷
  • مریم بانو
    • دارین از دست میرین! ：|
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۳
  • کوثر خانوم
    • میشناسم آقایی رو که از خواب  بیدار شد و رفت سرکار 
    ازش پرسیدن دیروز کجا بودی نیومدی؟
    تقویم رو چک کرد و 
    فهمید ۲۴ ساعت کامل خواببده
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۴
  • تمنا
    • حاجی کلی خندیدم برا من پیش نیمده ولی برای یکی از اعضای خانواده به شکلی متفاوت تر اتفاق افتاده یاد ائن ماجرا افتادم
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۰
  • مهدی صنعتی
    • برا منم پیش اومده چند بار 
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۴
  • نبات ...
    • انقد میچسبه این خوابای بی خیالی
    شبم لابد نخابیدین دیگه؟
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۰۵
  • محمدهادی علی بابائی
    • آخ آخ آخ آخ
    سالای اول طلبگی یه بار عصر خوابیدم. بعد که پا شدم رفتم به رفقیمون گفتم ساعت چنده؟ گفت 8. با تعجب گفتم: 8؟! پس چرا آفتاب نزده! طرف مونده بود دیوونه شدم یا دستش میندازم. یه یک ساعتی شد تا لود شدم.
  • ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۴۳
  • خانم مهندس
    • اول;-) 

    پیش میاد!!
    یه دفعه دختردایی مو اینجوری اذیت کردم!!!ظهر خوابیده بود،دم غروب که هوا تاریک روشن بود!!!بیدارش کردم،گفتم پاشو اذون صبحه!!خودمم چادرسرم کردم واستادم به نماز!! [برای اینکه طبیعی تر شه ]ساعت ها رو هم تغییر داده بودم!حتی ساعت گوشی شو ^_^
    بیچاره،بیدارشده بود تا چند دقیقه هنگ بود!!!هی میگفت مگه من چقدر خوابیدم؟!!
    خیلی کیف داد!!^_^

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی