حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

ما هذا الوضع؟!

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ
میگه: اینقدر مهر برندار این طرف اون طرف بزار
همه طاقچه هارو کردی پر مهر
میگم: هرچه مهر بیشتر ثوابش بیشتر
:-)))
میگه: حاجی اذیت نکن, کی میخوای اینو یاد بگیری
میگم: هرموقع زن گرفتم یاد میگیرم
B-)
میگه: هیچوقت یاد نمیگیری...

+ فک کنم منظورش این بود که هیچ وقت زن نمیگیری
T_T
  • ۹۴/۰۴/۱۷
  • حاجی ره

نظرات  (۲۵)

  • خادم رسانه
  • سخت نگیر حاجی
    سلام علیکم 
    وب زیبایی دارین .. 
    موفق باشید 
    یاعلی
    التماس دعا..
    مضراب! خدا خیرت بده خیلی خندیدم
    خود حاجی بود خخخ
    ای بابا
    حاجی با دید مثبت به قضیه بنگر
    ای بابا حاجی شاید بنده خدا منظورش این بود که اگه زن هم بگیرید بازم یاد نمی گیرید :)))
    حاجی معروف شدی ها؟ کلیـــــــک
    :)
    عروسیتون ایشالا.
    بالاخره ما نفهمیدیم شما شوهر کردی یا نه حاجی جان :|
    تو همه وبلاگ ها نوشته که حاجی بالاخره عروس... نه چیز.. داماد شد.
    میایم اینجا میبینیم «اندر کفیه» :|

    اصن ربطی نداره به تئوری شماها!!!  شما عاغایون همتون این شکلی هستین 

    باز خوبه شما طاقچه دارین می ذارین اونجا داداش من کلن نابود میکنه معلوم نمیشه دقیقا کجا گذاشته یه هفته بعد از یه جای نامعلوم پیدا میشه 

    برا همین هر وقت مسجدی حرمی امام زاده ای  میره والدین محترممون تفتیش بدنیش میکنن چون به احتمال ۹۹ درصد

    مهر و تسبیح و... رو گذاشته تو جیبش

    + همتون خوب میشید یه روزی دلم روشنه  :|

    مگه واسه حاج آقایی که نظر تایید نمیکنه هم باید نظر گذاشت؟
  • مهندس بهشت
  • حاجی دیه ترجمه نمیخواد که منظورش والا دی
    حاجی دوست داشتین بیاین این وبلاگم
    تا حالا به کسی ادرسش رو ندادم...شما اولین نفر هستین
    وبلاگتون قشنگه،ممنون
    در پناه خدا،شاد و سلامت باشین و ارزو روا...
    تا عشق زمینی رو تجربه نکنی به عشق حقیقی نمیرسی
    و عشق یعنی مث شمع سوختن و نرسیدن
    حاجی  ازدواج  بهانه ست . 
    نخیر منظورش اینه که زن هم بگیری باز یاد نمیگیری :|
  • سید احمد میری
  • حاجی سلام
    یه شعر دیشب گفتم تو موضوع مبتلا به «العزبیه!!!» تو وبلاگ تازه تاسیسم گذاشتم
    خوشحال می شم سر بزنی حاجی 
  • بنده ی خدا
  • سلام
    خب به نظر من برای این وضعیت 4 حالت وجود داره:

    حالت اول. شما نه یاد میگیرید مهرها رو سر جاش بذارید نه زن میگیرید. این همون وضعیتی که خودتون در آخر نوشته به اون اشاره کرده اید.

    حالت دوم. شما یاد میگیرید اما زن نمی گیریدو در این حالت شما به گوینده ی جمله ی فوق این را خواهید فهماند که توانایی شما بالاتر از این حرف‌هاست و می توانید کارهایی بسی عظیم(!) از جمله یاد گرفتن اینکه مهر را کجا بگذاریم، را انجام دهید.

    حالت سوم. شما زن می‌گیرید، اما یاد نمی گیرید که مهرها را کجا بگذارید! در این حالت شما خلاف قول خود عمل نکرده اید و باید یک فکری به حال حرف هایی که در آینده به خانمتان می زنید و بعدش به آن عمل نمی کنید، بکنید.

    حالت چهارم. شما هم زن می گیرید و هم یاد می گیرید. بعد از آنکه این آموختنی بس عظیم(!) را فراگرفتید باید به قول خود عمل نوده به خانه‌ی پدری بازگشته و یک فکری به حال مهرها بکنید!

    اگر بخواهیم از نظر تساوی احتمالاتی بحث کنیم، هر یک از 4 حالت فوق به احتمال 25% قابل وقوع است، زین رو 50 درصد احتمال این وجود دارد که شما زن بگیرید و 50% هم یاد بگیرید، رویهم رفته 75% اجتماع یادگیری و زن گرفتن شما می شود؛ پس اندوهگین مباشید!!

    تلاش کنین که یاد بگیرین !!
     واقعا ما هذا الوضع؟؟
    :|
    نه منظورشون همین بوده هیچ وقت یاد نمیگیرید.اخه مردا یا پسرا هیچ وقت این چیزا رو یاد نمیگیرند
    چی بگیم والا
    جیگر چرا فکر میکنی همه نسبت به تو منظور دارن? خیلی ساده و روونه. ببین! هیچوقت یاد نمیگیری. والسلام. دیدی?
  • محمدهادی علی بابائی
  • به عبارتٌ اُخری:
    یاد نمی‌گیرم باید یکی یادم بده :)
    تو خونه ما هم هیچکس یاد نمیگیره  هیچوخت  مهر ها رو اینور اونور   نذاره. .خخخخ
    پس یاد بگیر...
    خدا نکنه
    منظورشون قطعن این نبوده
    (:

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی