حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

2050 البسرخالتنا

جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۷ ب.ظ
مسجد محله شب آخر مراسم سالگرد مادربزرگم بود
نماز جماعت
قرایت قرآن
حدیث کسا
روضه
شام آبگوشت و گوشت کوبیده اش با نون سنگک و سبزی

پسر خاله تازه دامادمان که همزاد ماست در این دنیا
برای اولین بار زیارت کردیم بعد عروسیش!
شب اربعین بهش تبریک گفتیم و ماچ و بوس و الخ...
پخش کننده های اصلی هم شدیم ما دو تا
واحد دکتر, واحد حاحاغا

همیشه با هم از مسجد برمیگشتیم و تو راه میحرفیدیم.
سفره رو که با هم جمع میکنیم بهش میگم
تنهایی؟!
میگه
نع! با خانمم هستم!
میگم
پس تا اینجام یه وقت بده ببینیمت!
میگه
با مسیول دفترم صحبت کن!
  • ۹۳/۰۹/۲۱
  • حاجی ره

نظرات  (۷)

شما هم به مرحله ی "زن عزیزی" خواهید رسید!
اصلا و ابدا نگران نباشید استاد گرامی. :)
پاسخ:
رسیده ام...
لابد دفترو تابلو هم دارن این مسول دفتر؟
همزاد منم الان مسئول دفتر داره اونم کاملا وقتش پره :(
حاجی حالا تونستی ببینیش یا نه :)
خدابیامرزه مادر بزرگتون رو

+خب دیگه چون همزاد هستید باید شبیه هم باشید دیگه سیب زندگی شما هم داره میچرخه :)
با مسئول دفترم...
خوشمان امد...
واحد دکترررر*__* هعییی-__-
اول اول^___^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی