حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

قلب الوسیع ابونا

سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۲ ب.ظ
مشهد که بودیم
با پدر گرام که لحظاتی تنها شدیم
گفتم:
بابا من من دیگه میخوام ازدواج کنما!
میگه:
سال دیگه؟!
من: o_0
میگم: نه بابا!!! همین امسال!

  • ۹۳/۰۵/۲۸
  • حاجی ره

نظرات  (۲۱)

ایشالا اصن همین ماه بعد
والا:)
  • مهندس بهشت
  • به به چه شود یه عروسی میوفتیم آقا همه آستینارو بزنین واس حاجی عرب بالا یالا من عروسی موخوام
  • خانم مهندس
  • ایشاالله
    ایشااااالا :D
    9.50 دقیقه س :|

    من کمین کردماااا:|
    10 دقیقه وقت دارین:|
    بعد دیگه من شروع میکنم حرف زدناااا:|::|
    :))
    بندگان خدا انقد در حسرت مزدوج شدن شما بودن الان فک میکنن سرکارشون گذاشتید
    ایوووول امسال شیرینی خورونه....
    بنده خدا پدرتون 
    حق دارند تعجب کنند منم یهو تعجب کردم 
    "بابا من دیگه میخوام ازدواج کنما!!!"

    +تهدید!؟ ++خواهش؟!!! + خبری؟!!!

    پدرتون کلا از مزدوج شدن شما نا امید شدن :دی خواستن که دلتون نشکنه... والا :))
  • بنای با ثوات
  • هوووم..شرط خوبیه..
    حاجی هم تو کار یه هفته ای هستش..
    خیلی هم عالی..:))))))))
    :)))
    حاجی از ته ته دل دعا میکنم ایشالا همین امسال خانم دار بشید! از ته دل! 
    + آیکون اشک حلقه زدن تو چشم
    طبق شرط به شماره ثبت الف217:
    جناب حاجاغا تا شهریور ازدواج کردن، باس هزینه هر روز 3تا(3تا یا 1ای یادم رفته، حالا حاجی اومد درستشو میگه) بستنی (لزوما از بستنی فروشی موردنظر خودم) تقبل کنند.^_^
    خدانکرده اگه غیر این رخ داد( شیطون کور شه) ویول مظلوم باس هزینه روزانه 1 عدد کیم میهن(معادل 500تومان وجه رایج مملکت) تقدیم حاجی کنه >_<
  • بنای با ثوات
  • حالا بگو شما..شاید یادم رفته..:))
    خبر  شرطمون رو خواجه حافظ خدا بیامرز داره!!
    تو چرا نمیدونی یسرا؟؟؟!!
  • بنای با ثوات
  • به چه مناسبت ویول..
    بستنی رو می گم..
    :))
    سلام یسرا جان

    حس میکنم بستنی تو مشتمه^_^
  • بنای با ثوات
  • سلام ویول...:))
    خوب دیگه کاریه که می شه کرد..:))
    ++الان اون جمله اخر مال حاجی بود دیگه...به من که ربط نداشت..:))
  • دوره خـــآنوم
  • خانواده م شما رو شناختن میدونن الان تصمیم به ازدواج بگیرید سال اینده ازدواج میکنید :| :))
    ای بابا
    یسرا عزیزم تو الان اونجا چرا هستی؟؟من نوشتم نبودی که خواهرجان!!>_<

    خدا میدونه چقده خوشحال شدم ^_^
    اووولم
  • بنای با ثوات
  • خب..خدا رو شکر بالاخره به فکر افتادین..
    :))
    ببین چقدر این بنده خدا رو حرص دادین که دیگه باورش نمی شه...:))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی