حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

دفاعیه الاخر

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۲ ب.ظ

مثال زدن زندگی یه فنلاندی و عاشق شدنش برای اثبات مهریه کم دیگه آخر بچگی یه نفر می تونه باشه..

آیا قوانین طلاق در کشورهای خارجی هم مثل ایران هست

که انتظار داریم ازدواج هم همون مدلی باشه؟

آیا من مونث می تونم همون جور که توی خیابون فله ای بله رو گفتم به اون جناب خارجی،

همون مدلی هم راحت راهم رو بکشم برم دادگاه و طلاق بگیرم؟هوم؟

اصل مطلب رو نفهمیدین!

مطلب واسه اثبات مهریه کم نبود اصن! 

واسه اثبات امکان وقوعی ازدواج آسان بود (چیزی که دیگه واسه ما ایرانیا مفهومی نداره تقریبا!)

و این که ما شرقیها چقدر ازدواج رو سخت و سنگین کردیم

در حالی که میتونه ساده و سبکتر از این هم اتفاق بفته!


ازون اقای فنلاندی گفتین اون از زندگیش برا شما گف عکسشو نشون داد اما از کوه بودنش هم گف؟

از فداکاری همسرشم گف؟ از مشکلات گف؟

اینارو به من که نع

ولی حتما واسه اون دختر گرجی گفته که جواب بله گرفته!

مشکل اینجاست اینجا، اینارو هم که بگی تا سرمایه و پشتوانه مالی و طلایی!!! نداشته باشی جوابت منفیه!


شما!! اینو گفتین ک اینجا ایرانه؟ گفتین هنوز هم این مثل صدق میکنه ک مرغ همسایه غازه؟؟

در امر ازدواج، خصوصا ازدواج آسان، انصافا مرغ همسایه غازه

واقعا هست! نیست؟! هست دیگه! هست!!!

خودمونو که نباید گول بزنیم!

در امر ازدواج قند زدیم! قند!!!

:)))


اینجا ایرانه و ی دختر مسلمان هیچ وقت ب پسری ک جلوش سبز شه و درجا بگه بامن ازدواج کن

ی نه محکم میگه

چون هیچ اعتمادی نداره؟؟؟

چون الان پر شده از پسرهایی ک دختر خر میکنن و پر شده از دخترای ساده و زود باور....

اما اگه دختر باشه مسلمان باشه ایرانی باشه عرف چیز دیگه میگه

ما هم توصیه نکردیم به ملت مسلمان که جلو پسرا سبز بشن و درجا باهاشون ازدواج کنن!

کردیم؟! نکردیم!!!

گفتیم وقتی دو تا اجنبی اینجور ساده و راحت ازدواج میکنن

(که البته اونا هم راه افراط در ساده گیری رو در پیش گرفتن همچنان که ما افراط در سخت گیری رو!)

چرا ما اینجور نباشیم؟!

چرا به گفته امیرالمومنین ع و رسول مکرم اسلام که فرمودن: نگذارید کفار از شما در خوبی ها پیشی بگیرند

عمل نکردیم و اینقدر در اصول زندگی عقب ماندیم 

و خود و فرهنگمان را در پیله های تو در تو تنیدیم که اینطور عقب افتادیم!

و الان برای ازدواج آسان باید از کفار اجنبی مثال بیاوریم

و آرزوی من بچه مسلمان، همچون ازدواجی باشه؟!

(بعلاوه ملاک های اصیلی دیگه ای که مطمئنا هیچ کافر اجنبی رعایتش نمیکنه و گفتنش ضرورتی نداره!)


همچین خاستگاریم اگه باشه مادر دوماد نمیگه دختره ترشیده بود از خدا خواسته بود؟؟

میگن!! میگن!!

باز هم میگم که بنده نفرمودم اینجوری خواستگاری کنین!!!

ازدواج آسان!

همین!


اصن نظرت چیه مث اون خانم گرجستانیه برم وسط میدون واسم بعد شما به صورت کاملا اتفاقی بنده رو ببینید...
فکر بد نکنیا بنده اونجا ایستادم صرفا جهت عرض ادب...و گرنه خدایی نکرده هیچ منظوری ندارم...
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

ما روزانه در قم موارد متعددی خانم خارجی (خصوصصا طلبه هاشون) رو میبینیم

اونم به صورت کاملا اتفاقی!

ولی نه واسه خواستگاری جلو میریم نه عرض ادب!

:)))))


سلام حاجی این نظرم هم در مورد این پسته هم قبلی تریش!

واقعا خودت قبول داری حرفی رو که زدی؟؟؟

قضیه به همین اسونیاس که میگی؟

یا فقط مث همیشه اگه از طرف جناب اقای محترم باشه مانعی نداره؟؟؟

من بیام تو یکی از پارکای قم وسط میدونش واسم و ازتون خواستگاری کنم قبول میکنین؟؟؟

سلام

من گفتم کسی بیاد تو پارک از کس دیگه ای خواستگاری کنه؟! 

گفتم یا نگفتم؟! نگفتم دیگه!

خداییش نگفتم!


اصن روتون میشه اینو به عنوان یه خاطره ی پند اموز واسه بقیه تعریف کنید؟

شما متوجه شدین پند قضیه کجا بود؟!

نشدین دیگه!

نشدین!!!

شما 

ن دیگه قباحت داره...

مطمئنا وسط خوندنش چنتا استغفرا... گفتید که خدایا شر این دخترای چش سفیدو از وبلاگ ما کم کن...

ن خداییش اگه میشناختمتون و میومدم قم وسط میدون خواستگاری چه عکس العملی نشون میدادیدد؟؟؟؟

بازم میگفتی اسون بگیرید؟؟؟

حاجی ممنون میشم جواب بدی...

و بعد از اینکه جواب حضرت ایشان به تاخیر افتاد

(بدون توجه به اصل عدم تعهد اینجانب به پاسخگویی!) فرمودن:

رااااااااااااااااااااااااااااستی حااج اغا
چرا جواب ندادی کامنت منو (واسه پست الدفاعیه الثانیه)؟
حداقل زیرش مینوشتی الپاسخ المنتفیه!!!
ادم دچار بی اعتمادی به خوندن کامنتها نشه...

شاید اصن خوندید ولی رغبت نکردید که جواب بدید
ولی کاش همونم میگفتید


واما ذکر نکته ای که ضروری مینماید:

این مقدمه علمی رو همیشه در ذهنتون داشته باشین دوستان!

در مثال و تشبیه که از ابزار انتقال معنا هستند

و اتفاقا جهت سهولت و راحتی انتقال مطالب، خصوصا مطالب دقیق و سنگین بکار میروند

چهار رکن وجود داره: (اینجور که از کتاب جواهر البلاغه سالهای اول حوزه یادمه)

مشبه

مشبه به

ادات تشبیه

وجه شبه


مثلا وقتی بنده عرض میکنم:

خربزه مثل عسل شیرین است

این ارکان به صورت زیرند:

مشبه: خربزه

مشبه به: عسل

ادات تشبیه: مثل

وجه شبه: شیرینی

یعنی: خربزه در شیرینی همچون عسل است!

هر تشبیهی این چهار رکن رو داره

اما میشه و حتی بهتره که برای زیبایی و فصاحت و بلاغت و اینا تا اونجا که میشه از ارکان زد و حذف کرد

و جمع و جور گفت (کمتر از چهار رکن!)

 بهترینش مشبه و مشبه به رو آوردنه! 

(فقط ذکر دو رکن!)

مثلا:

خربزه اش عسله!!!

این جمله دیگه اوج کلامه!

حالا فرض کنین ما بر اساس این که بلاگ رسانه متخصصانه 

و همه اهل فن هستن میگم :

خربزه عسله

یهو یه عده میان اعتراض میکنن که:

نخیر!!!

خربزه عسل نیست!

عسل کیلیویی 20 هزار تومنه

خربزه کیلویی 500 تومن!

عسل مایع و روانه

خربزه جامد و سفت!

عسل فلان

خربزه بهمان

و ...

این درسته عایا؟!

:)))


خب استاد!

ببین وجه شبه مورد نظر بنده حقیر چی بوده

بعد اعتراض بنما!

بنده برای مثال ازدواج آسان، ماجرای ازدواج آون توریست فنلاندی رو مثال زدم!

حالا...

آیا بنده ازدواج های خیابانی رو ترویج کردم؟!

از فنلاند و موبایل نوکیا تبلیغ کردم حتی؟!

از دختران خواستم به پسری که در خیابان ازشون خواستگاری میکنه جواب بله بدن؟!

از پسرا خواستم در خیابانها از دخترها خواستگاری بنمایند؟!

از دوستان خواستم فرهنگ گرجستان - فنلاند رو به عنوان الگو بپذیرند؟!

و ...

با برداشت های فضایی دوستان از یه تشبیه ساده گویا عناوین فوق هم دور از ذهن نباشه!

خوب مارو مورد عنایت قرار دادین!!!

:)))

ولیکن قبل از عنایت نمودن، فهم کلام مورد نظر یادتون نره!

با تشکر...


+ خوندن منطق هم میتونه به درک بهتر کمک کنه!


پ.ن:

جشن تولد دختربچه ای از فامیل دعوتم!

با اجازه تون...

  • ۹۳/۰۴/۲۲
  • حاجی ره

نظرات  (۱۱)

سلام حاجاغا
تخبلللاااااا
میگم چخده خوب بود عگه منو شوما قدمون به هم میخورد,اونوخ عادرس میدادم با تمام فک و فامیل میومدین خونه ی ما و مراسم خاسگاری و عخد و علوسی و بله برون و عاینه شمدون بخریم عایا و .... ییییهو با هم تو یه شب میگرفدیم,بعد من به پیشنهاد شوما درباره ازدباج فکر مینموییدم,نه حاجاغااااا؟!
کاشکی
سبابم داش بوخودا,هم شما از اینکه هیشکی نیس هی به جونت نغ بزنه داره جووووونت بالا میاد,هم سنجاخی از اینکه یکی نیس بزنه تو سرش که مسه عادم درساشو بخونه و سه نگیره,خسده شده
بیا به سنجاخی پیشنهاد بده حاجاغا,بزار منم زودتر شورو به فک کردن بنمویم
از صمیم قلبم خندیئم با این پستتون
و لذت بردم از کلامتون
شاد باشید
:)
حاجی کامنت بنده صرفا من باب شوخی بود...والا مقصود شما کاملا واضح بود!!!بچه ها اصرار داشتن ازتون بپسرم در صورت مواجه شدن با خواستگاری ی دختر خانووووم چ واکنشی نشون میدید؟؟؟
فک کنم ی قصدایی داشته باشن!!!
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ...
اِ چه برداشت هایی کردن...پست خوبی خوبی..خوشم اومد
  • دوشیزه فلانی
  • کافیه برای مثال زدن با انگشتتون ماه رو نشون بدین! ملت همیشه حاضر در صحنه فقط نوک انگشت رو می بینن و کلید می کنن روش! حاضرم نیستن بالاتر و پایین تر رو نگاه کنن!  :))))))
  • بنای با ثوات
  • حاجی واقعا خندیدم...خیلیییییییییییییییی...
    خیییییییییییییییلییییییییییییی زیاد...
    بند نمیاد لامصب....خنده رو می گم....
    خخخخخخخخخخخخخ
    معلم دبیرستانم این طور تشبیه رو برام توضیح می داد احتمالا چند تا سوال ادبیات بیشتر تو کنکور جواب می دادم...
    عالی بود اصلا....
    خخخخخخخخخخخخخخخ..

    خب الحمدالله آخری بود و بحث تمام شد.
    "در خانه اگر کس است یک جرف بس است."

    ازین به بعد وقت عمل هست، برید خواستگاری. نظریه پردازی کافیه دیگه. :)
    سلام حاجی همیشه همینجوریه بعضی از ادمها عادت کردن یه متن به هزار جور مختلف تفسیر کنند ایکاش به جای این  حرفها یکم خودمون اصلاح کنیم وازدواج اسون بگیریم اون پستتون منو یاد ازدواج دکتر چمران انداخت واقعا از این همه ساده گرفتن ازدواج خوشم امد از زندگی اون  دوتا ادم لذت بردم حتی کشورها و فرهنگهاشون فرق میکرد ولی به قول شما یه بچه هم داشتند وزندگی خوبیو میگذروندند کاش ما ایرانی ها هم یاد بگیریم همه چیز مادیات نیست 
    خوب شد حاجی دعوت بودااا وگرنه یه 6 7 صفحه ای رو دفاعیه مینوشتن:| :دی

    من فقط قسمتای قرمزو خوندم:دی
    داستان شد اصن...
    چ دل پری داشتی حاجی تا وسطاش خوندم کم آوردم...
    والا...
  • حریــر سفـی د
  • سلام...
    اون مثال فنلاندی کاملا مشخص بود دارین میگین ازدواج آسان...
    من حتی به ذهنمم خطور نکرد که شما گفته باشی برید تو خیابون خواستگاری کنین و زودم بله بگید...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی