حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

م م 10218: الجهنمیه!

سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۰۲ ب.ظ


یکی از محققا میگه:

حاجی! خوبه خدا نشدی!

میگم: اگه خدا بودم خدای سختگیری میشدم!

میگه: آره! اونوخ وضومون هم باطل میشد میگفتی یالا برو جهنم!

:)))

  • ۹۳/۰۲/۰۲
  • حاجی ره

نظرات  (۱۸)

حالا نخواستم بگم اون پایینیه صورت بلاگفایی(برزخی) حاجیه که داره کامنتا رو میخوره :)))
پاسخ:
اصن گفتنش هم درست نبود
همون بهتر که نگفتین!
:)))
"حبیب این کارا و این حرفا غاقبت خوبی نداره
از من گفتن!!!!
والا...


+ بنده اصن ایشونو نمیشناسم!
امروزم به سفارشش زیارت نکردم!"

کدوم کارا؟ فرنی ریختن دهن ه.خ؟ :)))

+بنده هم اصن شما رو نمیشناسم!
 اصلا واقعا ممنونت نیستم به خاطر لطفی که کردی!
خدا خیرت بده (این یکی رو دیگه درست نبود افعال معکوس بگم! یهو میشد حکایت اون طلبه هه که گفت بچّه میخوام! :D )
پاسخ:
مگه ه.خ هم جهنمی میشه؟!
مگه نمیدونی جهنم بر شمالیا حرامه!!!
( آیکون دلجویی حاجی از شمالیون!)

+ بوس!

یه چیزی رو خواستم نگم، ولی دلم نیومد نگم
از پایین دوّمین ردیف سمت چپ، حاجیه که داره فرنی میریزه دهن ه.خ!
پاسخ:
حبیب این کارا و این حرفا غاقبت خوبی نداره
از من گفتن!!!!
والا...


+ بنده اصن ایشونو نمیشناسم!
امروزم به سفارشش زیارت نکردم!
نمیگم چون عکس جهنمه یا در مورد اینه بدم اومد یا ترسیدم!!!
قبلا زیاد عکس این تیپی دیدم
اما فاز بدی میده
مث انرژی منفی
+دفعه بعد بیام سعی میکنم نگام به عکسه نیفته
  • پیمان/پیمانه!
  • بخیل نیستم حاجی شاید برای شما تازگی داشته باشه اینا ولی من سالها همین کامنتا رو پست می کردم از جمله همین کامنت رو!
  • کروکودیل پیر

  • عکسه خی لی ترسناکه
    پاسخ:
    به نظر من که بامزه اومد!
    :)))
  • پیمان/پیمانه!
  • به دیوار اتاق سه دری خونه مادربزرگم سال های سال یه قاب بزرگ A1 بود که از همون 4-5 سالگی من رو مقهور خودش کرده بود تصاویرش.. کوچیک که بودم فکر می کردم قاب در مورد جهنم و عذاب هست.. بعدش بزرگتر که شدم (17-18 ساله تقریباً) فهمیدم که تصاویر مربوط به مختار هست و داره کسانی که توی واقعه کربلا نقش داشتن رو عذاب می ده و می کشه.. 
    عکس پستتون رو که دیدم یاد اون قاب افتادم.. 
    پاسخ:
    حیفت نمیاد این کامنتارو پست نکنی؟!
    خب یه وب بزن بخیل!
    والا...
    اوففففف چه جهنم ترسناکی:(((

    اگر من جای او بودم...

    ادامه ش هم که خودتون بلدید دیگه....:))))
    پاسخ:
    نه بلد نیستم!
    خدایی!
    حاج اقااااااااااااااااااا :|
    مگه شما الکی بدخلقی میکنین؟ :|
    الکی گیر میدین؟؟
    :|
    مگه شوما روحیات لطیف ندارین :|
    الکی الکی؟ :|
    حاجی :|
    حاجیییییییییییییییی :|
    پاسخ:
    خدایی نه!
    :)))

    + بریم تا فردا
    خدانگهدار دوستان
    چه دل پری دارن بندگان خدا!!! :))
    خدا رو خوش میاد اونوخ حاجاقا اینقدر رعب و وحشت  به دل خلق الله انداختن؟!
    پاسخ:
    دیگه زیادی خوردن و خوابیدن!
    وقتش بود یه تکونی به خودشون بدن!
    والا...
    حاج اقااااااااا :(
    اقای بداخلاق دوس ندارم
    حاج اقای سخت گیر دوس ندارم
    ازونا ک الکی بداخلاقنو الکی گیر میدن :(
    پاسخ:
    یه دفه بگیم مارو دوس ندارین دیگه!
    والا...
    :)))))))
    @_@
    هان نداره که.
    پاسخ:
    آهّان!!!
    :)))
    فیروزه ای مگه راه پیدا نکرده؟!!!!!

    پاسخ:
    هان؟!
    حاجی این عکسارو میذارین نمیگین ما زهره ترک میشییم؟:))

    پاسخ:
    نه نمیگم!
    :)))
    از اون  روزی میترسم که این اخلاقتون هم توی دنیای مجازی راه پیدا کنه
    پاسخ:
    اگه فضای دنیای مجازی هم بشه چیزی که تو موسسه تجربه کردم
    بعید نیست!
    حالا اینجا جهنمه؟؟

    چقدر شبیه این دنیاست!

    پاسخ:
    تصوّری از جهنمه!
    مربوطه به نگاهتون به دنیا...

    آقا جریان اونایی که دور میز نشستن چیه؟ توی عکسو میگم سمت چپی
    پاسخ:
    مجبورن غذای جهنمی بخوزن!
    یه چیه شبیه قورباغه که دارن میخورن!
    :))
    چه بانمکه مثالش.خخخخخخ
    پاسخ:
    عآره!
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی