خیلی وحشتناکه مخصوصا نزدیک حرم...اونجا که می خوان مونو ریل بزنن...و ستوناشو کاشتن.....خیابوناش کوچیکه انگار...یه جوریه ...شاید به خاطر رنگ بتن ستوناس فضاش بد جور خفن به نظر می رسه...
آخ آخ من عجیب دل ِ پری دارم از این شهر اعتراف میکنم هر وقت هم برم فقط به عشق جمکران و حرم میرم وگرنه هیچ جذابیتی برام نداره و چند روزی رو به زور تحمل میکنم
راستی سلام! البته به نظرم اگه آدم بخواد سالم بمونه تو این شهر، باید بالاسرشم نگاه کنه! زمینو حتی! چون من یه بار داشتم سر چارمردون چپ و راستو نگاه میکردم با دقت.یهو پام رفت تو یه چاله ی عجیب که در جای عجیب و غیرقابل پیش بینی قرار داشت.هیچی دیگه... بقیه ش معلومه:دی
و علیکم السلام! به به کم الله و بالخیر و العافیه! بما صبرتم! بوسی .... !!! ( سانسور شده توسط نویسنده !!! :))) ) حاجاقا امروز بددددددددددددددددددد جور غیبتت رو کردم! صب بابام می گفت که آره تو کلاسای عقیدتی یه آخوندی بود با کلاس و خوشگل و خوشتیپ و اتو کشیده و اینا که یهو خیلی جدی گفتم خوب! خود حاجاقا بوده!!! یهو بابام گفت چی؟! کی بوده؟! گفتم همون حاجی سرآشپز معهود!!! همون که پیتزا می پزه و " چاپار اون روییه بود نه زیریه "!!! کلی خندیدیم!!! اصن باورتون نمیشه! تا یه آخوندی رو تو خیابون می بینم و حس می کنم شبیه شماست سریع به کفشاش نگاه می کنم! می بینم هییی! بوت نیس! بوت آمریکایی نداره! :))) ( جدی گفتم این مسئله رو! ناگهان و ناخودآگاه به کفشاش نگاه می کنم! ) خلاصه که زیاد یادتونیم!
پاسخ:
پاسخ:
سلام علیکم و رحمه الله! خیلی خوبه که خودتون زحمت میکشین و سانسور میکنین!!! :))) لطف عالی و ابوی گرام متعالی!
سالاریه شم بد نیست :))