م م 721: للتفکر!!! (صرفا جهت تفکر!)
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۰۶ ب.ظ
دوشنبه 2 دی1392 ساعت: 1:3 | توسط:مریم | ||||
یه معلم بینش داشتیم؛ خیلی دوستش داشتیم، اما سختگیر بود و هر جلسه اقلا از نصف درس می پرسید. یه روزی گفت هفته ی بعدی نمیاد؛ میخواد بره کربلا؛ همون قاچاقی به قول شما! قرار بود دوشنبه ای بره، اما سه شنبه اومد مدرسه! یکی همه ی جراتشو جمع کرد و پرسید شما نمی خواستید برید کربلا!؟ گفت: چرا. اما مرجعمون دیشب گفت اینجوری سفر رفتن ایراد داره و ما نرفتیم! و از ما باز هم درس پرسید! من البته قاچاقی نرفتم! | |||||
وب سایت ایمیل | |||||
م م 719: انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا! |
vs
دوشنبه 2 دی1392 ساعت: 1:30 | توسط:امیرحسین | ||||
یکی از اقوام، که سنّش به گمانم از 50 فراتر میره، تعریف می کرد ؛ بعد از حمله ی آمریکا بود، که یه شب ، دلش هوای کربلا رو کرد ! بدجور ! همون جا تصمیم گرفت، ساکشو جمع کرد، از بچّه هاش خداحافظی کرد، دل به دریا زد و با خانومش رفت ، قاچاق ! فردا یا پسفردا شبش حرم بود(درست یادم نیست یه روزه رسید یا دو روزه) امشب دلت هواشو کنه ، فردا شب حرم باشی ! تو شرایط جنگ و درگیری و انفجار ، با همه ی خطرهاش ! چه سرّیه که تو این شرایط، وسط این همه خطر امنیتی و بمب گذاری، این همه آدمو با پای پیاده میکشه سمت خودش ؟ چه سرّی توش هست که میتونه آدم های معمولی رو مجنون عامری کنه ؟ چه اکسیری داره که مس رو اینطوری طلا می کنه ؟ این حسین کیست ... | |||||
وب سایت ایمیل | [خصوصی] | ||||
م م 719: انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا! |
=
دوشنبه 2 دی1392 ساعت: 1:46 | توسط: | ||||
می دونی چیه حاجی؟! اصلا این حسین (ع) بلده چجوری دل ببره... می دونه چجوری دلبری کنه... 5 سال نطلیبدم... 5 سال سالی شاید 10 بار اسم نوشتم جور نشد...وقتی انقدر بریده بودم از همه جا.. انقدر حالِ زندگیم بد بود.. انقدر تنها شده بودم تو یه هفته اسباب سفر محیا شد و دهه ی اول رجب امسال کربلا بودم.. لیله الرغائب آرزوها و دعاها و التماس دعاها رو زیر قبه ی ارباب خواستم و آرزو کردم... اصلا خوبـــــــــــــــــــــــــ بلده دلبری کنه...خوبـــــــــــــــــــــــــــــــــ | |||||
وب سایت ایمیل | [خصوصی] | ||||
م م 721: للتفکر!!! (صرفا جهت تفکر!) |
برای مطالعه بیشتر:
دوشنبه 2 دی1392 ساعت: 2:9 | توسط:نگین | ||||
من تنها کسی بودن ک اسمم تو انجمن های اسلامی برای شهریور امسال برا کربلا در اومد اما مرزا بسته شد کشتوکشتار شد منم نرفتم!! سه بار مشهد قرار گذاشتیم کنسل شد همین دی اعزام مکمونه اما نمیریم ب دلایلی ینی دلم شکست همش دلم تو مشهده تو کربلاس تو مکه.. هر مناسبتی ک میشه ارتباط مستقیم پخش میکنن دل من پر میزنه ما من ایمان دارم بالاخره یه روزی میرم ... حتما حکمتی بود! امسال خیلی عجیب بود خیلی اتفاقات بد و عجیب افتاد!! اما بازم خدامو شکر میکنم بازم میگم حکمت داشته.. دور خدا بگردم.. | |||||
وب سایت ایمیل | |||||
م م 721: للتفکر!!! (صرفا جهت تفکر!) |
بیشتر بدانیم:
دوشنبه 2 دی1392 ساعت: 2:5 | توسط:مریم | ||||
تا اونجا که من میدونم و شنیدم...سفر واقعا منحصر بفردیه. شما فقط به زیارت یک معصوم نمیرید؛ شما میرید زیارت و تماشای همه ی عشق. میرید زیارت کسی که تمام حجت مسلمانی ماست... بهانه ی نا امنی رو اصلا نمیپذیرم؛ چون در طول تاریخ همیشه سفر کربلا سخت و پر مشقت و نا امن بوده.(یادداشت رضا امیرخانی رو در مورد سفر کربلاشون بخونید.) من فقط میدونم که کربلا رفتن زندگی آدم رو به دو بخش قبل و بعدش تقسیم میکنه... اللهم ارزقنا + یک پیشنهاد برای همه ی دوستان: این بار که مشرف شدین مشهد؛ تشریف ببرید کنار پنجره فولاد... یه سلامی به آقا بکنید؛ بگید شما رو بفرستن کربلا. بگید دلتون کربلا میخواد...به چند و چونش هم کاری نداشته باشید. انشالله مشرف میشید. | |||||
وب سایت ایمیل | |||||
م م 721: للتفکر!!! (صرفا جهت تفکر!) |
- ۹۲/۱۰/۰۱
کاش های ما یه چیزی و صلاح یه چیز دیگه
الحمدلله کسایی داریم که برامون خوب رقم میزنن. برامون خوب تصمیم میگرن.