حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

م م 550: افعالنا فی الماء! (کارهای ما تو آب!)

پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۶ ب.ظ

1) امشب با همخونه ای رفتیم استخر قدس!


2) استخر جامعه المصطفی العالمیه! (طلاب خارجی!)


3) توی راه یه عالمه با همخونه ای گرام حرف زدیم

در مورد علامه طباطبایی و کارها و کتاباش و شاگرداش 

و اطلاعات رد و بدل کردیم.


4) نمازو رفتیم مسجد و بعد با دو کورس اتوبوس رفتیم تا فلکه جهاد!


5) با ماشین یکی از رفقا هم برگشتیم.

این رفیق طلبه رو هم هماهنگ کرده بودیم که با داداش دانشجوش اومد!


6) اول سونای خشک 

که بازسازیش کرده بودن

دفعات قبل اگه تنت میخورد به میخهاش

آخ آخ آخ...

الان دیگه هیچ میخی به چشم نمیخورد الحمدلله!

حسابی پوست سرو صورتمو ماساژ دادم

که از یکی از رفقا یاد گرفته بودم!


7) بعد سونای بخار

که این دفعه بخارش با بخور اکالیپتوس و نعناع؟! مخلوط شده بود

و خیلی عالی بود!

تا رفتیم تو این رفیق ما خیلی جدی به جمع گفت:

کی اینجا سیگار کشیده؟!

خخخخخخ

داشتیم حدس میزدیم که بوی چی میده!

من گفتم: دو سیب نعناع!!!


8) همخونه ای رو یه ماساژ مختصر دادیم!

نمیخواستم خودمو خسته کنم!

بعد خودم نشستم رو سکوی بالایی

و رفیقمونو نشوندم جلوم (پشت به من، سرش مقابل زانوهام!)

حسابی سر و صورت و گردنشو ماساژ دادم

خیلی حال کرده بود!


9) تیکه های بی تربیتی مورد هشت رو هم حذف میکنم

که متهم نشیم به بی ادبی!

والا...

(سری که درد نمیکنه استامینوفن نمیخورن که!!!)


10) بعد هم دسته جمعی پریدیم تو حوضچه آب یخ

و حسابی کیفور شدیم!

و توی آب یخ بنده یکی از فانتزی هامو واسه رفقا تعریف کردم

این که تو این حوضچه ها یه قالب یزرگ یخ بندازن!!!

و عآدم هعی ببرتش پایین

بعد ولش کنه که عین موشک بیاد بالا

و آب رو هم واقعا صفر درجه کنه!

والا...


11) همخونه ای زود اومد بیرون

و نشست لب حوضچه به صحبت کردن با من که خیال بیرون اومدن نداشتم

یه طلبه قد بلند و تپلی داشت رد میشد

گفت: نیفتی!

بعد هلش داد تو آب!!!

با سر افتاد تو آب یخ!

(حالا نه ما اونو میشناختیم نه او مارو! شوخی طلبگی همینه دیگه!)


12) موقعی که میخواستم از سونا و جکوزی برم واسه استخر

گفتم برم از قسمت عمیق شروع کنم!

اما اینقدر بدنم بیحس شده بود

و اعصابم ریلکس و به حال خود!

که هعی تلو تلو میخوردم

به حدی که خودم خنده ام گرفته بود

و غریق نجاتا هم به خنده افتادن!!!

قشنگ تا لبه استخر میرفتم و دوباره خودم کج میکردم که فقط تو آب نیفتم!

نمردیم و تلوتلو خوردن رو هم تجربه کردیم (البته از نوع شرعیش!)


13) هر چی شیرین کاری بلد بودیم انجام دادیم

خوابیدن کف استخر

خوابیدن رو آب و شنا کردن

پشتک زدن تو آب

رفتن ته استخر و از اونجا حباب درست کردن

(خیلی منظره قشنگیه وقتی اون حبابه 4 متر عمقو میاد بالا رو سطح!)

گذاشتن ساق پاهامون تا زانو و به طور کامل بیرون استخر

در حالی که خودمون تو آب بودیم و فقط سر و دستامون بیرون بود

و اینجوری چهار نفری مشغول صحبت بودیم!

(این حرکت از اختراعات خودمه! نمیدونم پوزیشنش رو فهمیدین یا نه!!!)


14) بعد از استخر هم اراذل رو دعوت کردم بستنی!

تمت بعون الله تعالی

  • ۹۲/۰۷/۲۵
  • حاجی ره

نظرات  (۲۰)

سلامم
2 3 روزه پای بلاگتون هستم،یادم نمی آد از کجا اتفاقی به اینجا رسیدم،یکی دو سالی یا بیشتر بود که بلاگیُ اینجور نخونده بودمُ واسم جالب نبوده.. کل آرشیـــوتونُ تک تک پستـاتونُ خوندمم
پاسخ:
پاسخ:

سلام
باعث افتخاره!
یعنی تا این حد؟!!!
اگه یه پست دیدین که این ضرب المثلو توضیح و شرح میده
بهم خبر بدین بی زحمت
خودم که هرچی گشتم پیداش نکردم
"فی الصیف ضیعت اللبن!"
همونجور که ساق پاهام تا زانو بیرون استخرُ آب میمونهُ بقیه بدنم تو آبُ سرُ دستام روی آب،بدنمُ کمـــرم که خمـهُ راست میکنم سمت پایینُ میچسپم به دیواره استخر،یعنی برعکس میشی دیگه،تو سکوت آب..اون حالت خیلـــــی آرامش بخشه
پاسخ:
پاسخ:

من هیچ وخ اینکارو نکردم!
برعکس شدن!
معمولا اینجوری میشینیم و با هم حرف میزنیم!!!
ایشالا دفه بعد!
یادم رفت بگم یه استخر دقیق روبرو خونمونه ولی منو راه نمیدن
اونی که راه میدن دوره..........

پاسخ:
پاسخ:

هزار فرسنگ راه با یک قدم اغاز میشود!
اخه کسی نیست منو تا اونجا ببره اون مسیر رو هم بلد نیستم

پاسخ:
پاسخ:

هیچ کس مادر زاد چیزی رو بلد نیست!
باید پرسید!
والا...
واای حاجی خوش بحالت چه فیضی بردی...............استخر از خونه ما دوره متاسفانه امکان رفتن نیست.{آیکون.......... در حال آه کشیدن}بعد

پاسخ:
پاسخ:

به ما هم خیلی نزدیک نیست
یک ساعت و نیم زودتر راه افتادیم!
والا...
تنبلی رو بزارین کنار!
بازم والا...
نمیدونم چرا فکر میکردم طلبه ها صبح تا شب در حال ورق زدن قرآن و رساله و کتب دینی هستن و هیچ تفریحی نمیکنن
کار خوبی میکنینا ولی اصن آدم شک میکنه به آخوند بودنتون

پاسخ:
پاسخ:

متاسقانه این نظر اکثریت مردم به طلبه هاست!
:(
اشکالی نداره
شک مقدمه یقینه!
(اصن گفتن همین جمله دال بر آخوند بودن منه!)
والا...
پس کامل ریکاوری شدی
خوبه
مخصوصا ماساژ

پاسخ:
پاسخ:

عآره شکر خدا!!!
تا هفته دیگه که باز فرسوده بشیم...
والا...
خیلی ها باور نمی کنن ولی من تا بحال پامو تو استخر نذاشتم...

پاسخ:
پاسخ:

واسه همین اسم کاربریت دلفینه؟!
خخخخخ
حاجی ببین ، ما یه استاد داشتیم دکتراشو از ناسا امریکا گرفته بود

به ما فیزیلوژی درست میداد ( خلبانا باید پزشکی رو بخونیم )

استاد بزرگوار فرمودند
بدن دارای پوست زیر ماهیچه و همینطور قلب مبارک از ماهیچست
بدن دارای حفره هایی هست در اصل یعنی پوستت نفس میکشه خیلی راحت تر سوراخه :))
تو اگر از اب سرد بیایی به اب گرم یا بر عکس (اب خیلی گرمو سرد که تفاوتش حس شه )
محفظه های پوستی بسته میشه ماهیچه ها سفت میشن و ایست قلبی

هزاران مورد پیش اومده از جمله همین ایران خودمون
خلاصه که دیگه این کارو نکن از ما گفتن بود

مورد بانوان رو هم خصوصی میگم

پاسخ:
پاسخ:

واسه پیرمردا و اونایی که مشکل قلبی و اینا دارن شاید!
اما واسه ماها...
من فکر میکنم جلوی تصلب شرایین رو میگیره
و واسه اعصاب هم خوب باشه!
ادمو که حسابی سرحال میکنه!
بازم باید دید و تحقیق کرد!
والا...
خوش بحالت...

پاسخ:
پاسخ:

خوش به حال کسی که بتونه از لحظه لحظه زندگیش لذت ببره!
  • خانم یک هفتم...
  • خوشحال شدم:)

    پاسخ:
    پاسخ:

    خوشحالی شما هم موجب شادی ماست!
  • خانم مهندس
  • بعد استخر که بستنی نمیخورن!!
    قَرقورت میخورن!تازه اگه شد باید قاچاقی با خودت ببری لب استخر بخوری!!!

    پاسخ:
    پاسخ:

    یه فرقی باید بین دختراو پسرا باشه!
    والا...
  • باران سادات
  • بابا ایول الله حاجییییییی......
    کلی ب خودت میرسی........

    پاسخ:
    پاسخ:

    زندگی باید کرد...
    خوبه آفرین

    پاسخ:
    پاسخ:

    مخلص میرزا!
    پست از بیگودی تا... خیلی باحال بود!
    بسی لذت بردیم!
    خودت اختراع کردی؟ !
    منم بلدمش این حرکتو
    فکر کنم قبل تو من اختراع کردم

    پاسخ:
    پاسخ:

    منافاتی نداره که یه چیز واحدو چندین نفر اختراع کنن!
    والا...
    چ حالی ب حولی کردین حاج آقاها
    وای. دلم استخر خواست
    خداروشکر شبه خوبی بوده براتون

    پاسخ:
    پاسخ:

    عاره الحمدلله!
    شهرتون مگه استخر نداره؟!
    والا...
  • زهره سادات
  • مرفه بی درد!

    پاسخ:
    پاسخ:

    بنده غیر مرفه بادردم!
    بی شوخی!
    حاجی سلام

    خاطره امشبت رو خوندم ، با مزه بود فقط یه چیزی

    استخری که بانوان میرن ، نرو ( از ما گفتن بود)

    دوم : از اب یخ نرو اب گرم یا برعکس (بازم از ما گفتن بود ) دوست داشتی دلیلاشو برات میگم


    حاجی راستی خدا یادت نره ، امشب گفت دوستت داره :)

    بهش فکر کن ...

    پاسخ:
    پاسخ:

    بانوان که فک نکنم اونجا بیان!
    اما مورد دوم!
    به نظرم مفیده تا مضر!
    اگه مطلبی لینکی چیزی داره ممنون میشم معرفی کنی!

    هر شب همینو به خودم میگه!
    خب که چی؟!
    والا...
    ولخرجی کردی حاجی!!!!

    پاسخ:
    پاسخ:

    واسه همین الان هیچ پول ندارم!
  • عکاس باشی
  • ااا!چه قد جوون شدی حاجی!(بزن به تخته تا پشت و و رو نشدی!)

    پاسخ:
    پاسخ:

    گفتیم پیرپسریم
    اما نه دیگه اینقدر!!!
    والا...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی