![](http://5mp.eu/honlapkepek/mauszsofi/Q0uX0u8_PP/nagy/rosi.jpg)
این دو سه روزه نتونستم درست و حسابی بخوابم
از بس سه قلوها جیغ و ویغ کردن
و اون چهارمی (یک سال و یک ماهه!) هعی اومد
خودشون به ما مالید
و تو خواب بوس های تفی!!! کرد
و دستای کوچواوشو تو ریشای ما فرو برد!!!
از ظهر دارم گیج میزنم
خیلی سردمه!
خیلی میخوام بخوابم
ولی خواب همان و بهم ریختن ساعت خواب به مدت یک هفته همان!
واسه خودم یه شیر کاکائوی داغ درست کردم
با بیسکوئیت کاکائوی تلخ!
+ شبهای جمعه سعی میکنم حرم باشم!
امشب نتونستم
اصلا حسش نبود
رفتم مسجد
اینقدر بدنم درد میکرد که نگو!
از کت و کول افتادم
احتمال یه سرماخوردگی رو هم میدم
که برف واسمون سوغات آورده!
نماز دوم که تموم شد
سریع پاشدم به سمت خونه!
دوس داشتم سوره واقعه رو میخوندم!
پ.ن:
انشب نمیتونم کامنتارو جواب بدم!!!
خانواده از ظهر رفتن
و باز تنهایی...
به رفقا زنگ زدم بیایید آش رشته
گفتن: خودمون خونه آبجیمون آش رشته دعوتیم!
آب دهان بر این شانس!!!
والا...