سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۴۵ ب.ظ
![](http://leocity.info/wp-content/uploads/2013/10/kava_bez_kofeinu_fucgufdscehuniuiyurds.jpg)
بعضی اتفاقات تو زندگی
هر چند کوچیک و جزئی
یه تغییرایی بوجود میارن
گاه بزرگ و ماندگار!
منم دیگه پست طنزم نمیاد!
البته امیدوارم موقتی باشه
دوستان تذکر میدن
یادآوری میکنن
( راستش خودم متوجه نبودم تا اون که دوستی گفت!)
ولی من پست طنزم نمیاد!
چیکار کنم؟!
دوس دارم تلخ بنویسم
خیلی تلخ
تلخ تر از اسپرسوی کافه روبروی پارک ملت
که با شیرینی!!! کاکائوی 68 درصد میخوردمش تا بشه خوردش!
پاسخ:
پاسخ:
خیلی وقته مشمول لطف و محبت شماییم!
الان هم اتاقی ها هم اضافه شدن؟!
خخخخخخ
این دفعه خواستم بیام یا الله میگم!
:)))
سلام برسونین خدمتشون
احوال شما؟!
بفرمایین خواهش میکنم
بفرمایین
شرمنده کردین
...
(آیکون حاجی در حال احوالپرسی با هم اتاقی ها پس از یا الله گفتن و از همون دم در!!!)
انشاء الله که سفرتون پر از خیر و برکت باشه و بیخطر!
مارو فراموش نکنید به هیچ وجه!
هم اتاقی ها رو فراموش کردین اشکال نداره
منو یادتون نره!
به آقا بفرمایین حاجی سلام های گرم و فراوون رسوند خدمتتون
همراه با عرض ادب و احترام بینهایت!
پاسخ:
پاسخ:
من شمشیرمو دس هیشکی نمیدم اولا
برین واسه خودن شمشیر یا غلافی چوبی چیزی پیدا کنین!
:)))
اونا شیرین بود مثلا؟!
والا...
خخخخخخ
پاسخ:
پاسخ:
نه!
عوضش دعا بفرمایین!
دعای متاهلها مستجابه!
:)
پاسخ:
پاسخ:
خودم اصلاحش کردم و بعد تایید کردم!
گفتم حیفه مغلوط تایید ش کنم!
دیگه اصلاحیه رو تایید نکردم!
پاسخ:
پاسخ:
هیچوخ نمیگم واااااااااای ببین کی اینجاس
ولی این دفه میگم:
وااااااااااای ببین کی اینجاس!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
من به ماسک اعتقادی ندارم!
نمیاد!
هنوز نمیاد!
حیف که فشار از بالاس
وگرنه مینوشتم تلختر از ...
پاسخ:
پاسخ:
خیلی عالی بود!
باز هم میخونمش
دقیق و ظریف و از دل!
فقط جمله آخری رو قبول نداشتم
بقیه شو از صمیم قلب!!!
(تا حالا نگفته بودم از صمیم قلب!!! جدی!)
پاسخ:
پاسخ:
چشم چپمونو میگیریم
و میاییم میخونیم وبتونو
:)))
البلاء للولاء
ما وصل به دریای غمیم!
شیرینیمون واسه مردمه!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
دوستان مدیریت حوزه زحمت کشیدن
و تمام امتحاناتو گذاشتن جمعه ها!!!
پاسخ:
پاسخ:
عآره خیلی شیرین این!!!
به نقل از وبشون:
+ گوشی همچنان رو سایلنت ، وب همچنان سیاه و تاریک ..
+ یکی نیس بزنتِمون گورمونو گم کنیم گم شیـم اَ این دنیــا .. ؟!
پاسخ:
پاسخ:
واقعا خسته نباشین!!!
پاسخ:
پاسخ:
من کی ام؟!
:(
اینجا کجاس؟!
:((
اینا کی ان؟!
:(((
پاسخ:
پاسخ:
از ساندیس پرتقال خوشم میاد!
خوبه!!!
فقط سیب موز نباشه!
:))
پاسخ:
پاسخ:
مهم اینه که میگذره...
+ به زبون جوجه ای بگم آدرس بزار؟!
خب اون تیک زیر تیک خصوصی رو یه بار واسه همیشه بزن دیگه!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
مومن مورد نظر (بشاش هشاش!) در دسترس نمی باشد!
لطفا بعدا تماس بگیرید!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
گیر دادی ها!!!
مجازی
پاسخ:
پاسخ:
چه چیزایی رو بهم ربط میدین ها!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
ققنوس در لانه اش میسوزه
من با چی بسوزونم خودمو جز خاطرات؟!
پاسخ:
پاسخ:
سلام!
68 درصد!!!
وقتی از جیب دوست باشد چرا آدم خوش خوراک نباشه؟!
والا...
:)))
متشکر از نظر پر مهرت!
پاسخ:
پاسخ:
امیدواریم به دعای خیر دوستان!
+ چون زیاد دعاتون میکنم
مطمئنم شما هم زیاد دعام میکنید!
پاسخ:
پاسخ:
لطف عالی متعالی!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
اتفاقای کوچیک همیشه میافتند!
این بار نیز...
پاسخ:
پاسخ:
اونی که نارحتیمو نمیتونه ببینه!
پاسخ:
پاسخ:
کاش شما هم یه دفه شیرین مینوشتین
والا...
:)))
پاسخ:
پاسخ:
چند نفری ازم ناراحت شدن!
مثه خیلیای دیگه که ازم ناراحت شدن
و تحمل کردم دردشو...
اما اینبار نشد!
پاسخ:
پاسخ:
آتیش بزنم همه خاطره ها رو؟!
گذشته رو؟!
پاسخ:
پاسخ:
من فک میکنم خوبم!
اما دوستان نظر متفاوتی دارن!
:(
نه میخام
نه میشه!
البته فعلا!
پاسخ:
پاسخ:
ترجیح میدم در ظرفیتمو پلمپ کنم!!!
پاسخ:
پاسخ:
سعیمو میکنم که همچنان تو کامنتها طنازانه بگم و بنویسم!
امید که به پست ها هم برسه
بله!
همه سختی زندگی صد سال اوله!
پاسخ:
پاسخ:
منم امیدوارم!
فقط به خاطر...
پاسخ:
پاسخ:
به هر جور نوشتن اعتقاد ندارم!
عآدم باید خوب و درست بنویسه
ولی فکر میکنم قالب نوشته هام یکم جابجا شده
خوب یا بد؟!
نمیدونم!
پاسخ:
پاسخ:
خودمم فکر میکنم
اینم یه بعد از ابعاد وجودیمه!
ولی کسی قبولش نمیکنه!
:(
نوشته های شما همه جوره واسه ما قشنگ و خاطره انگیزه...بی تعارف و تملق...
خودم میشینم میخوونم هیچی....واسه رفقا هم میخوونم....دیگه همه هم اتاقی هام میشناسن شما رو
رفقا فقط واسه خوشی ها نیستن...اگه بودن دیگه بهشون رفیق نمیگفتن...میگفتن مگسان دور شیرینی،آدمهای دوران خوشی....نه رفیق....رفیق واسه سختی ها ساخته شده...البته اگه ما رفیق حساب بشیم....
و البته اینم هست که شادی با غم معنا پیدا میکنه....
به قول پیام یکی از رفقا:
"از آنجا که خدا ما را از آن خود آفریده،قلبمان بی قرار است تا آن زمان که در او آرام گیرد...سنت اگوستین"
تصمیم گرفتیم با بچه ها بعد امتحانا بریم پیش امام رضا....یعنی 29 دی....هنوز یادم نرفته که بهتون قول دعا دادم....به نظرم اولین نفری که تو دهنم ذهنم بیاد شما باشین