حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

م م 756: المرض!!! (بیماری!)

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۱۶ ق.ظ

دیشب بعد از اینکه از محضر نت و نت دوستام مرخص شدم

شدید ترین تب و لرز زندگیمو تجربه کردم!!!

اون یخ کردن بدن و خستگیها همش مقدمه بود!

خانواده که ظهر رفته بودن

همخونه ای هم که شماله

رفقا هم دعوتمونو به آش رشته رد کردن

و رفتن یه جای چربتر!


ولی مهم اینه که:

جون سالم به در بردم

و زنده ام!

+ دیشب باخودم فکر میکردم 

اگه صبح پاشم ببینم به خاطر تب شدید همه معلومات و تحصیلاتمو فراموش کردم، 

چی میشد؟!


  • ۹۲/۱۰/۱۳
  • حاجی ره

نظرات  (۲۶)

پست ِ حاجی ب روایت ِ 2 بیت از اشعار مشیری :



شبی بر من گذشت آن شب ک تا صبح
تن ِ تب دار ِ من یکدم نیاسود ...


تبی آنگونه هستی سوزُ جانکاه
ک مغز ِ استخوان را آب میکرد ..
  • دوشیزه فلانی
  • حاجی عزیزم!
    آخه چرا؟
    مواظب خودتون نبودین؟
    یه دیروز من با خودم گفتم شکر اضافه خوردی بری نت هاااا!
    ببین چه قد مریض شدی!

    الان بهترین؟!!


    + ببخشید که من یه دیروز مث همیشه حاضر در صحنه نبودم!
    حاجی نظر ما رسید عایا؟؟؟؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    بله بله!
    و چه خوشحال نمود مارا!
    لیکن نظرات چند تا پست رو گذاشتم واسه زمانی که بهترتر باشیم!
    لطف عالی متعالی!
    به اندازه ئ پستهایی که گذاشتین و یا به علممون اضافه شد یا باعث شعفمون شد به گردنمون حق همسایگی دارید و این تنها کاریه که بعلاوه ئ عیادت تا اندازه ای مراقبت هم از دستمون بر مییادو باید انجام بدیم
    حالا که بمصلحت حاجی که حرفش حتما بی حکمت نیس و نمیتونم ادای وظیفه کنم مطمئن باشین دعا گو هستم انشالله خیلی زود خوب بشین



    پاسخ:
    پاسخ:

    خیلی لطف دارین!
    ما هم کم از شما انرژی نگرفتیم!
    هیچ وقت اون کامنتی که در مورد شورای فرهنگی روحانیون گفته بودین
    و بنده رو مورد تلطف خودتون قرار داده بودین رو فراموش نمیکنم!
    اون حرف منو خیلی ثابت قدم کرد تو کارم!

    به دعای خوبانی چون شما همیشه محتاجیم
    چه بامرض باشیم جه بی مرض!
    :)))
    مراقب خودتون باشید حاج آقا.
    درسته که تنهایید و کسی نیست؛ اما خودتون مواظب سلامتیتون باشید.
    ما هم که نمی تونیم براتون سوپ درست کنیم یا هر چیزی؛ فقط دعا میکنیم و حمد می خونیم براتون که انشالله زودتر سلامتی کامل براتون حاصل بشه.
    + شخص شما به خودی خود آدم خوب و ارزشمندی هستید، کل معلوماتتون هم ازبین بره، بعیده که برای خیلی از دوستان و اطرافیانتون فرقی داشته باشه.
    ++ باز سفارش نکنم مراقب سلامتی خودتون باشید. :)
  • میرزا مهدی
  • سلام علیک
    با شناخت و استعدادی که نسبت به شما پیدا کردم، سریعا اقدام کرده، خود رو جمع و جور می کردید و دوباره کسب معلومات می کردید.
    ان شاءالله در سلامتی باشید!
  • خانم مهندس(گاه نوشت)
  • خوب شدی؟؟؟؟؟؟
    چقدر میخوابی؟؟؟؟
    هرچقدر خودتو بندازی وسخت بگیری هیی کسل تر میشی هاااا!!
    بابا چیزیت نشده که!!!سرماخوردی دیگه!
    چقدر سخت میگیری.
    پاشو برو یه سوپ بگیر بخور.یکمم شلغم ملغو واز این دوا گلی ها:-)
    خوب میشی.
    شفای عاجل برای شما آرزومندیم...

    آدم وقتی تو تنهایی مریض میشه، انگار مریضی بیشتر از پا درش میاره!!!! من اونقد شده مریضِ خفن بودم هیشکی نبوده یه آب دستم بده!!!! عین جنازه دو روز افتاده بودم تو تخت....
    انشاالله که زود خوب میشی..
    سلام حاج اقا روحانی
    بیزحمت ادرس بدین اگرچه آشهای من بپای آشهای فلکه ئ بستنی نمیرسه اما بهر حال واستون یک خوراکی گرم بیارم
    *بی تعارف*
  • *دخمل تنها*
  • سلام حاجی واقعا اگه فراموش میشد...عذاب آوره نه دردناکه ...حالا خداروشکر که بهترید ان شالله استراحت کنید بهتر هم میشید....
    حاجی واقعا فک کردی من آدمیم که آدرس وبمو اشتباهی بدم...ن واقعا من اینجوریم؟؟
  • فیروزه ای
  • خداروشکر که زنده اید
    زبونم لال منتظر حلوا نباشیم پس؟


    +عــــــــــــــــــه حاج آقا شما این نفس شیکموی ما رو ببخش. تا من نبودم خودش نظر گذاشته. الان اون فیروزه ای مهلبونه داره مینویسه: حاجی زودی خوب شو. بگو چشم
  • منه پابرهنه
  • هی گفتم جوراب بپوش حاجی سرما میخوری
    هی گفتم حاجی دل بچه ها رو نسوزون با برفای قم گوش نکردی :))

    خداوندا همه مریضارو از جمله حاجی رو سلامت بدار
    سلام حاجی جان خدا بد نده...بلا به دور...
  • جوجه مهندس
  • السلام علیکم و رحمت الله
    ایشالا هر چه سریعتر سلامتیتون رو به دس بیارید و به کانون گرم وبلاگتون بر گردید
    عه وا شما که هنوز زنده این:دی

    این داداش من کجاست بفرستمش پیشتون تنها نباشین؟:دی
    انشالا زودتر خوب بشین گناهاتونم همچین پااااک بشه! تب کلی خوبه!
  • خانم مهندس(گاه نوشت)
  • عه.خدا بد نده!!!الان بهترین؟؟؟

    ملت تواون شرایط بحرانی به فکر چه چیزایی ان!!!!!!!معلومات وعلم:-))))))
    بابا درس خون!
    حاجاقا اقلا یه نظر یه نفرو تایید کنین، تو این وضعیت خب.

    پاسخ:
    پاسخ:

    دیشب بدنمون یخ بود و با کاپشن خوابیدیم
    امروز عرق میکنیم و .............................

    تب ندارم دیگه
    فقط نیاز دارم به استراحت.
    ممنونم از دوستان که اینقدر به فکرن
    و شرمنده که نگرانتون کردم.

    + خوب میشیم و اینا میگذره
    و آنچه میماند یاد مهربانی شما دوستانه

    اگه قرص های چینی ِ پَشَره کُش ما رو نکشت در عوض دلجویی تون مارو کشت!
    یه ساعت فسفر سوزوندیم شعر آشتی کنون نوشتیم،اصلا انگــــــــــــــــار نه انگار

    + قشنگ فهمیدیم که... والاّّّّّّّّ
    نه حاجی معلوماتتون یادتون نرفته ... تنها چیزی که یادتون رفته تأیید کامنتهاست
    حتما باید تایید رو بذارین ساعت 11 شب؟بله؟
    والا ما از وقتی با اینجا آشنا شدیم 1=توی خونه هرجمله ای که میگیم آخرش یه والاّ میچسبونیم و تازه به آبجی مون هم سرایت کرده
    2=تا ساعت 12:30 یا 1 شب توی وب حاج آقا بودیم ،ساعت5 پامیشدیم که آماده بشیم بریم سر کار
    اوایل گرم بودیم حالیمون نبود،اما الان که کمبود خواب گرفتیم و محل کارمون خواب آلودیم اکثرمواقع ،تو فکر ترک هستیم... والاّ
    زنده ای حاجی؟
    هیچی دیگه ما میرفتیم دنبال یه حاجاغا با جدیدترین ورژن

    اهان نه ببخشید!مث اینک باید ناز مریض رو خرید! عزیزم !,به قول دوستان به ح د !, خدا نکنه ک دیگه مریض شی.اصن خدا کنه همش به معلوماتت اضافه شه ! اصن من انقد ناراحتم ک رفدم خود کشی کنم :| (خدایا منو به خاطر تمامی دروغایی ک تو این پست گفدم ببخش)
    بابا معلومات،تحصیلات.
    نترس بادمجون بم آفت نداره.
    هیشکی با ی تب و لرز فراموشی نگرفته حاجی
    ای بابا.... خیره حاج آقا
    بهترین الان؟
    نگران نباشین! اونجور که شما درس خوندین بعید میدونم با تب و لرز یادتون بره!
  • عروس کوشولو
  • الان بهترید؟
  • فیروزه ای
  • حاجی الان حالت خوبه؟نگران شدیما
    به خودتون برسید.شلغم و پرتغال و لیمو و سوپ و اینا بخورید
    به جون خودم اگه راه داشت میومدم سوپ درست می کردم و میوه براتون میاوردم
    ناراحت شدم
    آخه خودم تجربه کردم. دقیقایک سال و سه روز پیش منم همچین حالی داشتم. تو خونه ای که هیچکس نبود. همخونه ای گرام خونه شوهرش بود و حتی طبقه بالا هم اسباب کشی کرده بودن.
    یه حالی داشتم که نگو.صبح برای نماز که همونطور نشستنی رفتم سمت ظرفشویی که وضو بگیرم.اما تا پاشدم، از حال رفتم.
    دیگه صبحش تاکسی گرفتم و رفتم درمونگاه.هیچکس نبود یه لیوان آب دستم بده. خودم یه سری خرید کردم و به خودم رسیدم.
    حاجی درکت میکنم.
    خودتون مواظب خودتون باشید
  • فیروزه ای
  • همچین چیزی امکان داره ملت؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی