حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۲۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۲
اسفند

امروز صبح سرکار نرفتم

و نشستم به تمام کردن کتاب مرجعی که سه ماهه دارم میخونمش

ناقابل هزار و سیصد صفحه!!!

تازه همین جلد نیس که

9 جلد دیگه هم هس

دو ساله دارم میخونم و یادداشت برمیدارم 

تموم میشه میگه؟!

ولی یه جلدشو امروز تموم کردم

اینقدر خوشحال شدم که نگو!!!

یعنی کم از صبح پادشاهی نبود...

بجاش عصر رفتم سرکار اونم یکی دو ساعتی فقط

واسه نماز رفتم مسجد

بعد نماز چای دادن و کمیل!!!

بعد با استاد هماهنگ کردم و رفتم پیشش

واسه مشاوره تحقیقاتی

به صرف چای و بیسکوییت و میوه

بعد رفتم خونه یکی از محققا که مراسم دارن

و تا امشب نتونسته بودم برم

امشب توفق شد

زیارت کمیل دوبل!!! سخنرانی وروضه وسینه زنی

سرجمع یه ساعت و نیمی شد!

به صرف ساندویچ کوکو سبزی

نزدیک حرم بود رفتم زیارت

دوستانو هم یاد کردیم بسی

ه.خ ازظهر رفته شمال

موندم تنها

به چندتا از رفقا زنگ زدم ببینم کی تنهاس برم پیشش

یکی از قلدران حجره نشین اعلام آمادگی نمود

امشب مهمان حجره ایم

و با موبایل در خدمت دوستان

شرمنده اگه کامنتا جواب داده نمیشه


+ شب جمعه اس اموات و احیا رو فراموش نکنید

مارو هم! 

ایضاً

  • حاجی ره
۲۲
اسفند

این همه گفتیم: 

عشقعلی عشقعلی

همونجایی که حضرت امام هم خرید میکرده!

ایناهاش!!!

هنوز همونجور قدیمی و دست نخورده

یا طاقهای ضربی و قدیمی

http://up98.ir/uploads/13946568691251.jpg


اینجارو هم دعوت یکی از دوستان محقق بودیم که نت 2 گرفته بود

و داشت خمسشو میداد!

http://up98.ir/uploads/139465685785661.jpg


پ.ن: 

بابام یه دفه با یکی از درویشهای عشقِ علی شهرمون اومده بود زیارت

بعد از نماز حرم ناهار آوردمشون اینجا

بعدها که رفتم شهرمون

تو یه عروسی

جناب درویشو دیدم

احوال عشقعلی رو پرسید

و بعد رو کرد به جمع و گفت:

کسی که بره قم

و نره عشقعلی کباب

زیارتش قبول نیس!!!


  • حاجی ره
۲۱
اسفند

روحانی باید ساده زیست باشد!

حاجی ره



استریپ تند

که بنده بهش میگم:

"استریپ تیز"

:)))

http://up98.ir/uploads/139465488169211.jpg


همبرگر مخصوص  دو عدد

استریپ تیز سه عدد

مرغ کنتاکی یک واحد

(اولین بار بود تو عمرم میخوردما!

دیگه ببینین من چقدر ساده زیستم!!!)

سالاد فصل و سالاد کلم ویژه استریپ

و دوغ و نان و سس

به میزان کافی!

http://up98.ir/uploads/139465484645971.jpg

  • حاجی ره
۲۱
اسفند


زندگی یعنی مبارزه!

جا نزن!

فقط ادامه بده...

  • حاجی ره
۲۱
اسفند

خیلیا کامنت میدن

و خیلیاتر!!! ایمیل میدن

که من دیگه نماز نمیخونم

و دیگه خدارو قبول ندارم

و...


  • حاجی ره
۲۱
اسفند

قبلن براتون نوشته بودما اما جواب نگرفتم....  

من شرمنده ام!

معمولا سوالای کلامی اعتقادی رو جواب نمیدم چون با یک صفحه دو صفحه هم حل نمیشه! 
چه برسه به یکی دو کامنت!

نمیدونم از کجا بنویسم که منظورمو خوب برسونم....

می نویسم هر جا هم که منظورمو نفهمیدین بگین تا روشن تر بگم

شما هم هرجا دیدین متظورتونو درست درک نکردم تذکر بدین!     


                                  

  • حاجی ره
۲۰
اسفند


واسه شما هم اینجوریه که

کامنت خصوصی میزارن

سوال میپرسن

بعد آدرس نمیزارن؟!


پ.ن:

اینجور وقتا میخوام لپمو تو سرم خرد کنم!!!

نکنین اینکارو!

  • حاجی ره
۲۰
اسفند


یه استاد زبان داریم

بنده خدا شرطی شده

هر چی میپرسم میخنده!

سوال جدی هم میپرسم میخنده!


خب استاد!

دقت کن شاید واقعا سوال داشته باشم!

همیشه که شوخی نمیکنم!!!

والا...

  • حاجی ره
۲۰
اسفند


مهمونمون حالش خراب شده

افتاده وسط اتاق!

پررو میگه: 

حاجی بیا ماساژم بده!!!


+ پ.ن: ه.خ داره ماساژش میده!

من که عمرا!

اصن بمیره!

والا...

:)))

  • حاجی ره
۲۰
اسفند


طی درگیری قرارداد کردیم که دیگه بهم نپریم!

آروم از هم دیگه جدا شدیم و هرکی نشست سرجاش

همین موقع خانم صابخونه واسمون آش آورد

رفتیم سر سفره!

چهار تا تیکه کلفت بارش کردم

به ه.خ میگه: حال حاجیو بگیرم؟!

تو فقط یه نشونه ای از رضایت بده!

ه.خ میخنده!

میگه: خب! تمومه!

باز عین گرگ وسط سفره حمله کرد که گردن منو بگیره

منم هعی خودمو میپیچونم که نتونه رو گردنم تسلط پیدا کنه!

اینقدر به هم دیگه پیچیدیم که به همدیگه قفل شدیم!

ه.خ اومده دوتا عینکامونو از رو چشامون برداشته که نشکنن!

جقد این پسر به فکره!

تو روحش!

این عوض کمکش به منه!

آخر منو ول کرد که فرار کنه

یه لگد محکم تو کمرش زدم!

پیمان شکن خر!!!

والا...

  • حاجی ره