حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۰۷ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۵
مهر

عآدمی که هیش وخ!!! 

تا یکی دو ساعت بعد از دراز کشیدن خوابش نبره

مطمئن باشید وقت کافی واسه خوندن وب تمام دوستاش داره!


پ.ن:

هرچند با موبایل!

و موبایلم که میدونید نمیشه نظر داد!!!

(بهونه خوبیه! نه؟!)

  • حاجی ره
۱۵
مهر

اینقدر کامنت میزارن در مورد "ادب" 

که کم کم داره حالم بهم میخوره از این کلمه!

والا...


پ.ن:

بدبختی همه شون هم از اونایی ان

که واسه بار اول میان 

و همون سه چهار خط اول پست ثابتو که میخونن

(دو راه داره!)

اگه مردن آستیناشونو بالا میزنن

و اگه خانمن

چادرشونو دور کمر میپیچنو 

و مارو ارشاد میکنن!


  • حاجی ره
۱۵
مهر

اما...

دوستی که در دوستیش شک ندارم

حکیمانه فرمود:

و می دونی در موردت چی فکر می کنم حاجی؟؟؟
اینکه توی خودت توی خلوت خودت توی وجود خودت چیزی داری که نمیخوای کسی بدونه یه جور غم....یه جور راز...اینو از این جهت میگم که خودت رو خعیلی بی غم و شنگول نشون می دی...


چند وقته دارم فکر میکنم من واقعا اینجوریم؟!

  • حاجی ره
۱۵
مهر

با تشویق ها و دلگرمی های دوستان مجازی (یعنی شماها!) بود که

روحیه طنز خودمو شناختم!

جدی میگم!

بابا دارم میگم جدی ام!

راستش کسی بهم نگفته بود قبلاً

شاید رفقا عادت کرده بودن به شوخی های چند ساله ما

واسه همین چیزی نمیگفتن!

خودمم توجه نکرده بودم 

البته الان دارم خیلی توجه میکنم

و میبینم که 80% مزه های کلاس زبانو من میندازم!

میبینم که اساتید روشونو به سمت دیوار میکنن و میخندن!

(خب استاد! چه کاریه؟ راحت بخند دیگه! نکنه میخوای ما پررو نشیم؟! بیخیال بابا!)

اما...


  • حاجی ره
۱۵
مهر

خدایا ممنون که خمیازه کشیدن وضو رو باطل نمیکنه!

  • حاجی ره
۱۴
مهر


از دوست بد بپرهیز

که همچون شمشــــــــــــــــــیر

ظاهرش زیبا و باطنش خطر نــــــــــــــــــــاک است.

امام جواد علیه السلام

  • حاجی ره
۱۳
مهر

"شهادت جوانترین و پربرکترین امام شیعه تسلیت باد"

  • حاجی ره
۱۲
مهر

مهمونمون به همخونه ایم میگه:

فلانی! کوتاه کن موهاتو! اینقدر بلند شده!!!

من: 

تو چیکار داری؟

همخونه ای خودمه همین شکلی دوسش دارم!!!!

مهمون: 

با من حرف میزنی دهنتو ببند!!!!

همخونه ای:

چیکارش داری؟! همخونه ایمه! میخواد حرف بزنه!!!


پ.ن:

یعنی این پشتیبانی اش منو کشته! 

اصلاً انتظارشو نداشته ام!

باید بیشتر هواشو داشته باشم!


  • حاجی ره
۱۲
مهر


همخونه ایم و مهمان گراممان نشسته ان تو آشپزخونه

میگم:

چیه عین این معتادها نشستین اینجا؟!

به حرفاشون ادامه میدن و اصن محل نمیزارن!

میبینم که چای رو گاز داره دم میکشه!

به همخونه ای میگم:

تو چایی گذاشتی؟ اصن بهت نمیاد!

شاکی میشه و رو به مهمانمان میگه:

یعنی دستتو تا اینجا عسل کنی (بازوشو نشون میده!)

بکنی تو دهن حاجی

آخر گاز میگیره!!!

من:

انصافا هر بیست دفعه ای که من چایی میزارم این یه بار میزاره!

والا...


  • حاجی ره
۱۲
مهر


اگه از حراست حوزه اومدن

مارو گرفتن

کردن تو گونی

بردن بیابون

....

(لاحول و لاقوه ...)


تقصیر کاچی و صندلی داغشه

شرعاً

و اخلاقاً

کلیک بفرمایید!


  • حاجی ره