حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۰۷ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۸
مهر

این قسمت خیلی قشنگ بود

(از معدود قسمتهایی که فهمیدم البته!)

از:

کلیک: دختری از ساری:

موضوع انشاء: علم بهتر است یا ثروتت که فقط منم...


اینم یه پست جالب سفری از: 

کلیک: کنگو قلب آفریقا

از مدیر وبلاگ چیزی نمیدونم!

(مزرعه آناناس ندیده بودیم که دیدیم! والا...)


اینم یه حدیث کاملاً صحیح و معتبر از:

کلیک: "مرتیکه (رضی الله عنه!)"


به این میگن مینی مال!

یعنی عمق معنا تو چند تا کلمه!!!

تیترش هم خیلی بامزه اس!

از:

کلیک:  "شرمنده! نمیتونم تلفظش کنم!!!"


دیگه حرفی میمونه واسه گفتن؟!؟

والا...

از وبلاگ "یه شوهرم نداریم!!!"


یه حرف حساب بامزه! 

از:

بهارستان بن بست بهاران 4!


مورد داشتیم که ...

از:

"کسی که اسم وبلاگش خودش یه پسته!!!"

والا...


قالب و سبک نوشتن و نوشته هاش

( و اخلاق و منش خودش)

همه قشنگن:

"دل آباد من..."


  • حاجی ره
۱۷
مهر

همخونه ای گرام رفته شمال صبح زود!!!

نوبت شام و ناهار و اینا هم این چند روز با اونه که فعلا نیست!


ناهار: فلافل!

شام: سمبوسه!!


ولی الان که اومدم خونه

خانم صابخونه واسم!!! آش آلو آورده

رفقا هم زنگ زدن که کباب میگیریم میاییم!


پ.ن:

من و این همه خوشبختی محاله!! محاله!!!


پ.ن 2:

باید برم خونه رو مرتب کنم!!!!

خدااااااااااااااا

  • حاجی ره
۱۷
مهر

اون عکسی که پست یکی به ماقبل!!! گذاشتیم

تفاسیر زیادی داره:

عده ای در کتب تفسیریه گفته اند:

این عکس تمثال بی مثال حاجیه در هنگام روبرو شدن با کوه ظرف!!!

(شایدم کوه کامنت تایید نشده!)

و از جمله قرائن حالیه بر این نظر هم، به حالت استیصالی ارجاع دادن

که در صورت طفلک مذکور مشهوده!


و عده من اصحابنا متفقون:

تصویر مذکور صورت برزخی حاجیه

و به معصومیت و صافی ذاتیه احساس وی تمسک جستند!

(که این نظر محتمل است!)


ولیکن بنده خودم زبون دارم و میگم:

از آن کودک درون ماست 

(که بعضی فرمودند: کودک درون چشمانتان است که غمگین است!!!!!)

الغرض...

سالها پیش که خسته از درس و بحث

به خانه برگشتیم

و اراده نمودیم اندکی بخسبیم

این کودک شرور (به چهره مظلومش نگا نکنید!) 

مگذاشت و به نصایح مشفقانه ما نیز گوش فرا نداد

این شد که ما با سیم یو اس بی چنان به جانش افتادیم که ...

لاحول و لاقوه ...

از خواب که پا شدیم

دیگر خبری از وی نبود

که نبود

تمثال وی را در این معرکه گذاشتیم

باشد که صاحب دلی او را یافته به ما برگرداند!

  • حاجی ره
۱۷
مهر


ایمیل یاهو چه سر و پزی بهم زده!!!

دیگه تم پیشنهاد میده و...!!!

اوووووووووووووف!!!


پ.ن:

نه به اون دک و پز قبلیش 

که از وقتی یادمون میاد همین شکلی بوده

نه به الانش!


پ.ن 2:

یعنی کار حسن روحانیه؟!


  • حاجی ره
۱۶
مهر


باید برم یه عالمه ظرف بشورم!!!

اینقدر که این کامنتای تایید نشده منو نگران کردن

این کوه ظرف نکرده!

والا...

  • حاجی ره
۱۶
مهر

یه چیزی کشف کردم خفن:

اون صندلی داغی بود که کاچی ترتیب داده بود

با حضور بنده و بهمن!

بگو خب!!!

من و کاچی و بهمن

هر سه تایی مون گروه خونیمون +AB ــه!!!


پ.ن: 

با توجه به این که اولاً:

 این گروه خونی کمیاب ترین گروه خونیه

مثلا در آمریکا هفت دهم درصد از این گروه خونین!

و در ایران هم بین نه دهم درصد الی یک و سه دهم درصد افراد این گروه خونی رو دارن!

و ثانیاً:

 این گروه خونی در قرن های گذشته نبوده

و یه گروه خونی جدید و نوئه!

میشه گفت اتفاق خیلی جالبیه!


پ.ن 2:

این اطلاعات رو از کتابی که در مورد 

رابطه گروه خونی و شخصیت و استعداد افراد

نوشته شده بود

و استادم به زور مجبورم کرد بخونمش یادمه!

اصل و اساس این نظریه رو هم ژاپنیها دادن

و طبق ادعای کتاب در ژاپن امروزه 

برای استخدام افراد به گروه خونی طرف هم توجه میشه!

آمارهای خیلی جالبی داشت

مثه اینکه اکثر مدیران دولتی از گروه خونی فلانن

و بیشتر مهندسین و مخترعین و ... از گروه بهمان!

و ...


  • حاجی ره
۱۶
مهر


یعنی به ... اینقدر بی اعتنایی میکردی 

دمشو گذاشته بود رو کولش 

و رفته بود!!!!

والا...


  • حاجی ره
۱۶
مهر


اینا که هعی زارت و زورت میگن:

"طلبه ها سربازی ندارن! طلبه ها سربازی ندارن!!!"

ای داد

ای فغان

آی نامسلمونا

آی ...

نمیخوام حرفی بزنم که باز بیان بگن بی ادب ها! نه!

ولی به قول یه اهل دلی:

"میخوام دهنشونو جر بدم!!!"


پ.ن:

متن موجود در ادامه مطلبو از "سایت معاونت امور طلاب و دانش آموختگان حوزه" کپی کردم

از قسمت امور خدماتی!!!

(سربازی رفتن رو هم خدمت به ما حساب میکنن! والا...)

بخش "نظام وظیفه".


پ.ن 2: 

حالا باز بگید طلبه ها سربازی نمیرن!!!

والا...

  • حاجی ره
۱۵
مهر

امروز صبح 

اشکالات فنی تحقیقات یکی از دوستانو  تصحیح میکردم

دونه به دونه!!!

میگه: حاجی! خوابت میاد؟! 

(ساعت هشت صبحه حالا!)

من: نه!

ده دقیقه بعد!

میگه: حاجی! میخوای بریم بیرون صبحونه بخوریم!؟

من: نه! صبحونه خوردم!

چند دقیقه بعد!

میگه: حاجی چته امروز؟!

میگم: خسته ام! جسم و روحم خسته است!

میگه: میخوای ماساژت بدم!؟!

چیزی نمیگم!

پا میشه و همونجور که رو صندلی پشت سیستم نشستم

پیشونی! چشمها! گونه ها! و همه سرمو ماساژ میده

همه موهامو بهم میریزه!

سرو که تموم میکنه گردنو شروع میکنه

دوباره سر 

دوباره گردن

...

حالا همه محققای مرکز نشستن پشت سیستمهاشونو 

دارن کار میکنن!!!

این جلو همه داره ماساژ میده!

تو دلم میگم: خدا کنه همه حواسشون به مونیتور جلوشون باشه

و اصن مارو نبینن! که مارو دس بگیرن!

اینقدر با آرامش و ریلکس داره کارشو میکنه

که انگار نمیخواد هیچ وقت تمومش کنه!

چهار پنج برابر اون زمانی که فکر میکردم طولش میده!!!

یــــــــــــــعنی:

فقط میخواستم بعدش بخوابم!

یه خواب طولانی!

همین!


پ.ن:

من این چند روزه به این نتیجه رسیده ام که:

"هشتاد درصد روحانیا ماساژورن!!!"

والا...

  • حاجی ره
۱۵
مهر

خیلی از کامنتا رو تایید نکردم!

ببخشید!

ایشالا به زودی!

...

دوستی هشدار داده بود

اما کله شقی کردم و هنوزم دارم میکنم!

از صبح تا شب 

کار و درس و کلاس و زبان و تحقیق و مطالعه و نوشتن و...!

دارم از چیزی فرار میکنم؟!

دارم خودمو مشغول میکنم؟!

دارم از وقتم استفاده میکنم؟!

دارم آینده مو میسازم؟!

دارم ...

  • حاجی ره