م م 514: فی استعدادات الغیر المکشوفه فی الروحانیین!
امروز صبح
اشکالات فنی تحقیقات یکی از دوستانو تصحیح میکردم
دونه به دونه!!!
میگه: حاجی! خوابت میاد؟!
(ساعت هشت صبحه حالا!)
من: نه!
ده دقیقه بعد!
میگه: حاجی! میخوای بریم بیرون صبحونه بخوریم!؟
من: نه! صبحونه خوردم!
چند دقیقه بعد!
میگه: حاجی چته امروز؟!
میگم: خسته ام! جسم و روحم خسته است!
میگه: میخوای ماساژت بدم!؟!
چیزی نمیگم!
پا میشه و همونجور که رو صندلی پشت سیستم نشستم
پیشونی! چشمها! گونه ها! و همه سرمو ماساژ میده
همه موهامو بهم میریزه!
سرو که تموم میکنه گردنو شروع میکنه
دوباره سر
دوباره گردن
...
حالا همه محققای مرکز نشستن پشت سیستمهاشونو
دارن کار میکنن!!!
این جلو همه داره ماساژ میده!
تو دلم میگم: خدا کنه همه حواسشون به مونیتور جلوشون باشه
و اصن مارو نبینن! که مارو دس بگیرن!
اینقدر با آرامش و ریلکس داره کارشو میکنه
که انگار نمیخواد هیچ وقت تمومش کنه!
چهار پنج برابر اون زمانی که فکر میکردم طولش میده!!!
یــــــــــــــعنی:
فقط میخواستم بعدش بخوابم!
یه خواب طولانی!
همین!
پ.ن:
من این چند روزه به این نتیجه رسیده ام که:
"هشتاد درصد روحانیا ماساژورن!!!"
والا...
- ۹۲/۰۷/۱۵