چایی و نبات آوردم
قاشقو فراموش کردم!
میگه: حالا چجوری همش بزنم؟
میگم: با شصتت!!!
چایی و نبات آوردم
قاشقو فراموش کردم!
میگه: حالا چجوری همش بزنم؟
میگم: با شصتت!!!
دخترا تقصیری ندارن!
میشه درکشون کرد!!!
اما هیچی حال بهم زن تر از این نیست که یه پسر وب عاشقونه بزنه !
عهه...
پ.ن:
دیشب تا چهار و خرده ای خوابم نبرد!!!
فقط خواستم بگم ساعت دو و نیم هم گذشته
و من هنوز بیدارم!
پ.ن:
ساعت بدنم مختل شده!!!
باید برم یه منطقه دیگه از زمین
که حداقل یه سه چهار ساعت با تایم زون ما متفاوت باشه!
والا...
و اما سطح چهار
اگه خدا عمری بده
بتونی این سطح رو هم بگذرونی
که معمولا چهار سال طول میکشه
دیگه بهت میگن: دکتر!!!
دکتر عالی، دکتر رفیعی، دکتر روحانی!!!، دکتر ...
مثه بقیه درس های دکتری، اینجا دیگه زیاد متن محور نیستن.
بلکه هر فرد دارای مدرک سطح سه
یه مرجع تقلیدی رو که حسابی پر و پیمونه انتخاب میکنه
و چهار سال از عمرش رو میذاره پای حرفهای دل و تجربیات عمر اون مرجع تقلید!!!
یه جورایی فوت کوزه گری رو یاد میگیرن!
روش و اسلوب! نه محتوا!!!
خب که چی؟
هیچی دیگه! شما ته فقه و اصولو دراوردین!!!
و در کنارش هم تخصصی رجال یا حدیث یا تفسیر یا ادیان و مذاهب یا ... رو گذروندید
و شدید فقیه!!! با احاطه بر تقریبا 14 علم دیگه!!!
البته موقعی که سطح چهار رو بگیرید
دیگه زیاد به پایان عمرتون نمونده!
معمولا اون چند سال رو هم به تدریس و تعلیم تو همون حوزه میگذرونن!
تا خدا رو ملاقات کنن!!!
روحشون شاد و راهشون پر رهرو باد!
اگه سطح دو رو هم گرفتی
و بازم به پاسخ سوالاتت نرسیدی!!!
یه سطح دیگه هم هست که خیلی بامزه است:
سطح سه که فقط یه پایه داره!
یعنی شما یه سال بخونی یه لِول رفتی بالاتر!!!
(مقایسه کنید با سطح یک، که باید شیش سال بخونی!!!)
اما خب...
مسئولان مربوطه به ایناش هم فکر کردن!
واسه همین این یه سالو که خوندی
میگن امتحان شفاهی بده ببینیم چند مرده حلاجی!
امتحان شفاهی رو که دادی میگن: پایان نامه بنویس!!!
و اگه تونستی تو کمتر از دو سال این پایان نامه کوفتی رو تموم کنی
باید به خودت افتخار کنی!
و بدون خاری شده ای در چشمان مسئولان مربوطه
که نمیخوان تو به این آسونیا یه سطح بری بالاتر!!!
والا...
خوب که چی؟؟؟
عاغا این مدرک سطح سه رو که دیگه بگیری همه درهای عالم به روت بازه!
از نیروهای نظامی گرفته
تا دانشگاهها! و ادارات و سازمان های کلفت!
یعنی:
میتونی تویوتا شاسی بلند سوار شی
با دوتا دژبان محافظ تو پادگان تیک آف بکشی!!!
(البته با حفظ تقوا و شئونات اسلامی!)
یا این که با ماشین شیشه دودی بیای سازمان!
و ...
اگه خواستی سطح یک رو ادامه بدی
یه دوره سه ساله در پیش داری!
پایه هفت و هشت و نه رو هم که بخونی
باز میری امتحان شفاهی
پوستتو که اونجا کندن!!!
میشی طلبه سطح دو!
مدرک سطح دو رو هم میزنی کنار مدرک سطح یک
(دیوار سمت قبله حجره!)
خب که چی؟؟؟
با مدرک سطح دو خیلی جاها میشه استخدام شد
بیشتر ادارات مربوطه و گاه غیر مربوطه!!!
کار بی رمق و بی دردسر اداری میخوای
بسم الله!!!
امتحان پذیرش حوزه رو که دادی و قبول شدی
(من رتبه کشوریم 300 بود!)
مصاحبه رو هم که رد کردی
تو تحقیق هم مورد نداشتی
میشی طلبه!
و اما بعد...
شیش سال درس میخونی
که تازه بهش میگن: مقدمات!!!
میشه همون سطح یک!
یعنی شیش تا پایه رو که تموم کنی (شیش سال!)
امتحان شیرافکن شفاهی رو هم میدی
(البته چند باری ردت میکنن تا قبول شی!!!)
اونوخ مدرک سطح یک رو میزنی به دیوار حجره!
خوب که چی؟؟؟
با این مدرک میتونی بری یه روستایی جایی
ماموریت مادام العمر!!!
حاجاغای یه مسجد تو شهرت بشی!
منبر و روضه بری
خلاصه بین مردم مثه بقیه مردم زندگی کنی
اما فقط در همین حد نه زیاد بیشتر از این!
جایی استخدام رسمی نمیشی!
اما در عوض:
عاغای خودتی و حاجاعای مردم!
تو ساندویچی یکی از رفقای طلبه همشهری رو دیدم
زبان فرانسه میخونه!
میگه: حاجی متاهلی؟
میگم: نه!
میگه: متولد چندی؟
...
میگه: یه مورد خوب واست سراغ دارم! بگم برات؟
نه!
میگه: خیلی مورد خوبیه ها!
نه!
میگه: همشهریته ها!
نه!
میگه: چرا نه؟ پایه چندی مگه؟
...
میگه: اون سطح سه!
میشه استادت! میخوای؟
نه!
میگه: مسخره بازی در نیار!
خیلی خوبه ها!
نه!
پ.ن:
خیلی وقته که معنی "نه" عوض شده؟!
من اصن خبر نداشتم!!!
والا...
فردا ساعت 12 ظهر
به رسم هر ساله
تعدادی از مراجع
با پای برهنه
با دسته های عزا
راهی حرم اهل بیت میشوند.