این آقای بلاگفا کاری جز بروز رسانی نداره؟!
بابا!!!
گفتن بروز رسانی!
نه به دقیقه رسانی!
این آقای بلاگفا کاری جز بروز رسانی نداره؟!
بابا!!!
گفتن بروز رسانی!
نه به دقیقه رسانی!
یه استادی داریم از دانشگاه تهران میاد
این جلسه اخری میخواستم باهاش دعوا کنم
بعد از دو ترم
هنوز بعضی وقتا با احتیاط باهامون رفتار میکنه
خودش چند وقت پیش اعتراف کرد:
"من اصلا نمیدونستم طلبه ها اینجورین
مردم هم اکثرا خبر ندارند
خیلی جالبه
خیلی اکتیو و شوخید
اصلا فکرشو نمیکردم"
باز این جلسه اطلاعاتی بازی دراورد!!!
حالشو میگیرم
آخه چرا؟؟؟
...
دل ندارن؟
شادی ندارن؟
مشکل ندارن؟
جوون نیستند؟
سربازی ندارند؟
...
این طلبه ها!!!
غزلی از دیوان شعر امام ره:
از غم دوست، در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
...
سالها میگذرد، حادثه ها می آیند
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
پیشگویی امام از تاریخ وفات خودش؟؟؟!!!
پدر بزرگ خدا بیامرزم می فرمود:
اگه سردته چرا کولر روشن کردی
اگه گرمته پس چرا رفتی زیر پتو!!!
...
این قدیمیها یه وقتایی یه چیزایی می گفتن
که هیچ جوابی نداشت!!!
..
روحشون شاد
از تو می پرسند:
شما لباس پیغمبر تنتونه؟!
من:
نه بخدا! لباسهای خودمه!!!
یکی از لذت های حلال طلبگی اینه که:
زیر پتو و جلو کولر بگیری بخوابی!
البته اگه درسها بذارن!
و بی سرخر (یعنی ...)
والا!!!
رفتم خونه استادم
میگه یه چیزی خوندم واسم جالب بود
شما هم ببینیدش
یه کاغذه که چسبونده به تابلوی طبیعتی که تو اتاقه
میخونمش:
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه میماند برای بادها
یه سوال خفن در مورد تحقیقم می پرسم
میگه:
چایت را بنوش!!!
همخونه ایم آدم بیرحمیه
...
امروز بهش پیامک دادم
"ناهار نمیام
ولی واسم نگه دار
نخوریش ها!!!
الا لعنه الله علی القوم الآکلین"
...
الان رسیدم خونه
یه لیوان دوغ با نعنا درست کرده
تو یخچال واسم گذاشته
...
هیچی دیگه
الان منتظرشم بیاد خونه
چند روز پیش با زعفرون دزدی از خونه یکی از رفقای مایه دار
شربت زعفرونی درست کردم خفن!!!
امروز هم شربت بهار نارنج درست کردم
فقط ...
این یکی دزدی نبود
یکی از رفقای شیرازی واسم اورده بود بهار نارنجشو!
چقدر هم زیاد!