نظر به م م 741: نعوذ بالله!!! (به خدا پناه میبرم!)
یکشنبه 8 دی1392 ساعت: 0:12 | توسط:صاحب کامنت داخل پست! | ||||
حاجآقا از اینکه اسم من رو برملا نکردین بسیار سپاسگزارم. البته به همراه جناب همسر کلی به این پست و فکری که من کرده بودم خندیدیم ولی باور بفرمایید که هیچ فکر بدی پیش خودم نکرده بودم. ازدواج به قول خودتون سنت حسنهست. و مرد مؤمن میتونه با زن غیر مسلمان ازدواج بکنه و با اخلاق خوبی هم که شما دارین مسلماً (با فرض محال که همچین اتفاقی میافتاد) شیفته خودتون و دینتون میشد و مسلمون هم میشد. شوخی من رو به عنوان خواهر بزرگترتون ببخشین. البته توی فامیل هرکسی که موقع عقدش، من بالای سرشون قند سابیدم، خوشبخت شدن هـــــــا. گفته باشم. و ما هم مثل شما منتظریم که خداوند متعال خودش روزیتون رو بندازه توی دامنتون. انشاءالله
پاسخ:
نه بیا فکر بدم هم بکن!!! (آیکون حاجاغای عصبانی در حاال تابوندن تسبیح عقیق!!!) خودتون بریدیدن و دوختین و ... چه خیالات خوشی!!!
البته بنده حرفی ندارم ها ولی ایشون باید از من خواستگاری کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اصن شما ساقدوش عروس آقاتون هم ساقدوش بنده اگه قبول بفرمایند!!! + ما نیز منتظریم! افتادن در بغل را به افتادن در دامن؟! ترجیح میدهیم! با عبا هم میتونم بگیرمش هرموقع از آسمون افتاد!
والا...
| |||||
وب سایت ایمیل | |||||
م م 741: نعوذ بالله!!! (به خدا پناه میبرم!) |
پ.ن:
از دیشب هر چی وبلاگ دوستانو میزنم
کلا از بلاگفا بیرونم میندازه!
باید دوباره وارد شم!
اینه که نمیتونم جوابتونو بدم
وقتی آدرس نمیزارین!
کامنتی چیزی هم گذاشتم
از راه همین آدرسا و یا با موبایل بوده!
آدرس بزارین
مخصوصا خصوصیارو
مرگ حاجی آدرس بزارین (مئه مرّه)
همیشه هم بزارین
خصوصی و عمومی هم بزارین!
فقط بزارین!
بزارین
...