حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
۲۴
خرداد

دوستی تهرانی پیامک داده:

به کی رای دادی حاجی؟!

میگم: 

ایکس!

تو چی؟


میگه: 

ایگرگ!!!

هیچ عاقلی رو ندیدم که به ایکس رای بده!!!

میگم:

ولی من دیدم که همه ...ها به ایگرگ رای میدن!


پ.ن:

فحش در مقابل فحش!!!


  • حاجی ره
۲۴
خرداد

رفتم گذر خان!!

بازار سنتی عربها کنار حرم!

یه زیرزمین 2 در 3 متر داره با نام چای ابو رضا!

طرف یه عراقی تنومنده

که چای عراقی میفروشه

مغازش از مشتری خالی نمیشه!!!

رفتم پایین

نشستم رو چهار پایه ای 

که یه جوون عرب برام خالی کرد

ابورضا که فهمید ایرانی ام

با لهجه غلیظ غربی پرسید:

چااااای کم رنگگگگ یا پرررنگگگگ!

گفتم:

پررنگ!

کم رنگ میخواستم که اینجا نمیومدم!

میخوررری!؟؟؟

آره!

استکانای کوچکیک و بامزه شیشه ای!

یه قاشق بزرگ شکر

چای یک سره

قییییییییییییر!!!

...

آدم نشئه میشه

والا!


  • حاجی ره
۲۴
خرداد

هر روز زنگ استراحت یه لیوان بزرگ چایی میگیرم 

واسه خودم!!!

و یه لیوان کوچیک دیگه که اشانتیونه 

واسه یه بدبخت معتاد دیگه!!!

حالا شانس هر کی باشه!


چند روز پیش باز چای گرفتم 

و چای کوچیکه رو دادم به یکی از رفقا

گذاشت رو صندلیش و رفت بیرون

یکی دیگه از بچه ها هم 

که گاهی این چاییه رو به اون میدادم

دید چای اضافه کنارمه

اومد با خوشحالی برش داشت

و ازم قند هم گرفت

و شروع کرد به خوردن

با هم صحبت هم میکردیم

چند دقیقه ای گذشت 

که صاحاب اصلیش اومد

دید جاتره و بچه نیست!!!

گفت:

پس چایی من کو!؟؟

طرفو نشونش دادم!

رنگ از رخش پرید بیچاره!

چشاش چهارتاش شد 

و با تعجب گفت:

تو چرا هیچی نگفتی؟! 

من فک کردم واسه من گرفتی!


به ایوان بزرگ چاییم 

که هنوز نخورده بودنش اشاره کردم 

و گفتم:


انا رب هذا الشای!

و لهذا الشای  ربٌ ان شاء یحفظه و یمنعه!!!


پ.ن:

شان نزول!!!


  • حاجی ره
۲۴
خرداد

هر کدوم از نامزدها رای بیاوردند

مطمئن باشید تقلب شده

و مردم باید بریزن تو خیابونا!!!


  • حاجی ره
۲۳
خرداد

الخیر فی ما وقع!!


پ.ن:

اگه بهش معتقد باشی 

دیگه هیچی بهمت نمیریزه

دیگه از چیزی ناراحت نیستی

دیگه پشیمون نمیشی که چرا...

...

  • حاجی ره
۲۳
خرداد

عالم ربانی که نجف آباد بود

(واسه فردا ناهار خودشو تلپ کرد نامرد)

...

به رفقای مایه دار هم که از مشهد برگشته اند

و عملیات زعفران 2 مارو با شکست مواجه کردن

هر چی زنگ زدیم جواب ندادن!

احتمالا رفتن تهران!!!

...

به یه رفیق اصفهانی زنگ زدیم

پیامک داد:

شرمنده! دستم بنده!

...

رفقای متاهل هم که افسارشون دست خودشون نیست!

...

یکی از رفقای فراری از تهران یه پیامکی واسم فرستاد

که اسم منو توش گنجونده بود


" هوای چشم منو تو، چقدر بارانی است"

" و باغ، تشنه یک اتفاق "روحانی" است"


جواب دادم:

رضا! آبگوشت پختم توپ!!!

ولی هیچ خری نیست که بیاد بخوره!

جات خالیه انصافا!!!



  • حاجی ره
۲۳
خرداد

پیامک دادم به "عالم ربانی"

که آبگوشت داریم خودتو برسون!


زنگ زد:

من نجف آبادم! زادگاه آقای منتظری!

اومدیم تبلیغ "روحانی"

(شوخی میکرد البته)

بهش گفتم: 

روحانی همینجوریشم رای میاره

شما نمیخواست زحمت بکشی!


گفت: 

نه خب! اینجوری بعد ریاست جمهوریش یه چیزی هم به ما میرسه!!!

گفتم: 

چی مثلا؟!

گفت: یه ماشین ضد گلوله با شیشه های کاملا دودی!!!

که نمیذارم حتی باهاش یه بوق بزنی

تا چشات درآد حسود!!!


پ.ن:

اینجوری محبت آدمو جبران میکنن!!!؟؟؟


  • حاجی ره
۲۳
خرداد

آبگوشت درست کردم مشتی!!!

اندازه 5 نفر!

کلا من نمیتونم غذایی رو کم درُس کنم

واسه دو نفر که درُس کنم 5 نفر باهاش سیر میشن


یادش بخیر

حجره که بودیم

وایمیستادیم تو بالکن رو به حیاط

داد میزدیم:

کی گشنشه؟!

غذا اضافه!!!

نبود؟؟؟


بعد بچه خرخونایی که فرصت آشپزی (و غذا خوردن حتی) نداشتن

سرازیر میشدن به سمت حجره مون

تا جایی که بعضی وقتا دیگه دور سفره جا نبود

یادش بخیر!!!

چه برکتی بود اون زمونا...

  • حاجی ره
۲۳
خرداد

در حدیثی از پیغمبر صلوات الله علیه و آله آمده است:

شایسته نیست که مومن جز برای این سه چیز شب را بیدار بماند:

تحصیل و عبادت!!!


پ.ن:

اینقدر کنجکاو نباشید خب!!!



  • حاجی ره
۲۳
خرداد

یه سوال در مورد استخاره.....

من: 

خب!!!


چقدر می شه به استخاره اعتماد کرد...

من: 

هر چقدر اعتقاد داشته باشید بهش!

به همون اندازه!

من شخصا خودم 100% !!!

اگه اعتقاد دارید با خاطری آسوده خودتونو به دستش بسپارید

وگرنه ...

مجبور نیستید استخاره کنید 

والا!!!


بعد مثلا وقتی در میاد که سخته ولی اخرش خوبه...

اینو آدم چطور می تونه بفهمه؟ 

که انجام شدنش خوبه یا انجام ندادنش؟

من:

شما باید نحوه نیت کردنتونو تصحیح کنید!

مثلا اینجوری نگید که 

"به این سفر بروم یا نه؟"

بلکه اینجوری نیت کنید:


"رفتن به این سفر چطوره؟"

یا

"رفتن به این سفر خوبه؟"


  • حاجی ره