2018 المشورت الاخر
دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ
بار قبل که رفته بودم خونه
بازحمت بسیار اتاقو خالی کردم از شونصد تا بچه
که بشینم مثه بچه عآدم با خواهر بزرگمان درمورد ازدواج صحبت کنیم
(دیگه بماند که صد دفعه اومدن وصحبتمون قطع شد)
یه نیم ساعتی صحبت کردم
وقتی نظرشو خواستم
گفت
راستش من تو این زمینه تخصصی ندارم
نمیدونم چی بگم بهت!!!
+ عزیز من
چهارتا بچه داری خو
یعنی چی نمیدونم؟!
برم ازخواهر کوچیکه بپرسم که مجرده عایا؟!
والا
بازحمت بسیار اتاقو خالی کردم از شونصد تا بچه
که بشینم مثه بچه عآدم با خواهر بزرگمان درمورد ازدواج صحبت کنیم
(دیگه بماند که صد دفعه اومدن وصحبتمون قطع شد)
یه نیم ساعتی صحبت کردم
وقتی نظرشو خواستم
گفت
راستش من تو این زمینه تخصصی ندارم
نمیدونم چی بگم بهت!!!
+ عزیز من
چهارتا بچه داری خو
یعنی چی نمیدونم؟!
برم ازخواهر کوچیکه بپرسم که مجرده عایا؟!
والا
- ۹۳/۰۹/۱۰