اللارجلیه
شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۰ ب.ظ
تو اتاق تاریک خوابیدم
قاضی رو صدا زدم
با هزار التماس اومد
میگم بیا ماساژم بده!
میگه کجاتو؟!
میگم کتفامو, خدایی درد دارم...
(ایستگاه صلواتی پریروز و رنگ کاری دیروز)
یه مشت محکم میزنه به بازومو میره
دادم میره هوا
همینجور فحش و نفرینه که نثارش میکنم
قاضی رو صدا زدم
با هزار التماس اومد
میگم بیا ماساژم بده!
میگه کجاتو؟!
میگم کتفامو, خدایی درد دارم...
(ایستگاه صلواتی پریروز و رنگ کاری دیروز)
یه مشت محکم میزنه به بازومو میره
دادم میره هوا
همینجور فحش و نفرینه که نثارش میکنم
- ۹۳/۰۷/۰۵