elami jan arayesh ke ensan ra khoshgeltar mikonaad khooo, khosheshoon omad az dokhtar saheb khoone to javab goo hasti aya???? are negin jan vaze mellat daghane
اما متأسفانه اینجا اینطور نیست...و من خیلی ناراحت میشم از این وضع... حتی یه بار شبایِ قدر حاج آقایِ اونجا گفت دسته بیارین بیرون...ولی بازم گوش ندادن... شیطونِ میگه برم خفه شون کنم...
دزد اومدن خونه ما وقتی بود که یا من به دنیا نیومده بودم یا کوچیک بودم... اما یه روز که تو حیاط بودمُ میخواستم برم تو خونه...به محض اینکه میخواستم دمپاییمُ دربیارم یه پسری که از قضا دزد بود...میشناختمش..یهو از حیاط کناریِ خونمون اومد بیرون...بدو بدو...به من که رسید...ایستاد...دستشو مثل اون بچه هه تو بیمارستانا که میگه هیس...گذاشت رو بینیشو گفت هیس...منم مات نگاش میکردم فقط...وقتی از در حیاط فرار کرد...اونوقت تازه فهمیدم چی شده... بعدها فهمیدیم پلیس دنبالش بودهُ اومده تو حیاط ما پناه گرفته... نچ نچ نچ...
اوهم امروز بابا هی قسم آیه و پیغمبر میخورد که باباجان دسته اس!! من میگفتم باباجان حالت خوب نیس بریم دکتر فشارتو بگیری؟؟!!! تا اینکه کاشف به عمل اومد واقع دسته آوردن!!بابا میخواست بزور ببرتم فشارمو بگیره هااا^_^
المی جان فک کن 5تااااا، یعنی از وقتی هوا تاریک شده نوبتی میرم جلو پنجره ها!!آخه موندم حیاط 1متر نهایتش 2متر بسه، اصن حیاط میخوایم چیکار؟؟!! حساب کردم زیر درخت ها بشینن با اصلا برن بالا درخت گردوها نمیشه دیدشون که!! به بابا میگم یه داسی تبری کلنگی چیزی بیار زیر بالشم بزارم امشب آما جدی نمیگیره! میگه جیغ بزنی کافیه >_<
درسته که خیلی کیف میده هر موقع که دلت میگیره بتونی بری حرم.
ولی باور میکنی تو تابستون ما بیچاره میشیم از یه
طرف طرح ترافیک
از یه طرف شلوغی خیابونا وازهمه مهم تر
اینکه نمیتونیم بریم حرم ویه دل سیر زیارت
کنیم!!
بس که شلوغه!
نایب الزیاره شما هم هستیم