التبریک اصدقاینا
دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ب.ظ
یکی از رفقای طلبه از اردوی ماه رمضان مشهد زنگ زد
عیدو که بهش تبریک گفتم و آرزوی خیر و برکت کردم
یهو گفتم:
صب کن ببینم!
تو که تازه دو سه ماهه ازدواج کردی
بعدم که با خانمت رفتی حج
و بعد مستقیم مشهد
الانم مشهدی!!!
دیگه دعای خیر و برکت نمیخوایی که!
غرق در برکتی خودت!
خندید و گفت:
راستش زنگ زدم
هم عید رو بهت تبریک بگم
هم صداتو بشنوم که دیگه داشت یادم میرفت
هم میخواستم یکیو پیدا کنم یه کم بش بخندم!!!
+ اینم از رفقای ما
بازیچه دس ایناییم!
++ دو تا داداشن
از صمیمی ترین دوستانی که ارتباطشون رو سفت و محکم با ما حفظ کردن
همه بیرون رفتنامون و بستنی و پیتزا خوردنامون با همین رفقا بود
در کمتر از یک ماه دو تاشون ازدواج کردن...
و در کمتر از یک ماه با خانمهاشون رفتن حج!
از بس بچه های خوب و نیک نفسی ان
خوشا به سعادتشون...
عیدو که بهش تبریک گفتم و آرزوی خیر و برکت کردم
یهو گفتم:
صب کن ببینم!
تو که تازه دو سه ماهه ازدواج کردی
بعدم که با خانمت رفتی حج
و بعد مستقیم مشهد
الانم مشهدی!!!
دیگه دعای خیر و برکت نمیخوایی که!
غرق در برکتی خودت!
خندید و گفت:
راستش زنگ زدم
هم عید رو بهت تبریک بگم
هم صداتو بشنوم که دیگه داشت یادم میرفت
هم میخواستم یکیو پیدا کنم یه کم بش بخندم!!!
+ اینم از رفقای ما
بازیچه دس ایناییم!
++ دو تا داداشن
از صمیمی ترین دوستانی که ارتباطشون رو سفت و محکم با ما حفظ کردن
همه بیرون رفتنامون و بستنی و پیتزا خوردنامون با همین رفقا بود
در کمتر از یک ماه دو تاشون ازدواج کردن...
و در کمتر از یک ماه با خانمهاشون رفتن حج!
از بس بچه های خوب و نیک نفسی ان
خوشا به سعادتشون...
- ۹۳/۰۵/۰۶