حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

الدفاعیه الاولی!

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۱ ب.ظ


یه مطلبی که من باس از خودم دفاع کنم

قضیه ماشین شاسی بلنده!

که در کامنتهای خصوصی متعدد

ایضا عمومی بهش اشاره کردند دوستان

بعضی دوستانه و طنزانه

مثه شناس عزیز که ممنونم تیک خصوصی رو نزدن

و عمومی حرفشونو زدن

(و اینقدر صاف و یکرنگ بودن که در کامنت بعدی خودشونو معرفی کردن!!!)


قبل از اینکه چند تا نکته بگم اینو بگم که گاهی شوخی و جدی بعضی ها مشخص نیست.

میگن شوخی کردیم اما در واقع حرف دلشونو زدن.

مثلا کسی که هی یکی از ملاکهای ازدواجش رو پولداری و شاسی بلند داشتن خانوم آیندش میدونه یا حتی کارخونه دار

خب حتما اون ته ته دلش یه چیزای اینطوری و آرمانی میخواد.

که البته اگه کسی مثل حاج آقا باشه تقوا پیشه میکنه و آخرش به یه خانم در حد خودش راضی میشه مثلا ^__^ 

البته هیچ چیزی از این حاجی که ما دیدیم بعید نیست.


در جواب باید بگم که:

قضیه شاسی بلند صرفا یه شوخیه

که تبدیل به امضای مطالب بنده در مورد اردواج شده!

و خوشحالم که حداقل بعضی ها علاوه بر شناس عزیز متوجه این امر شدن:


ریز به ریز پستاتون رو درک می کنم

من با داشتن بیش از یک دهه سابقه امر خیر

دیگه تو این زمینه به درجه اجتهاد رسیدم که هیچ اشباع هم شدم حتا 
نگاهتون به قضیه خیلی انسانیه 

(البته با اون شاسی بلنده مد نظرتون کاملا در تناقضه البته میدونم شوخیه)


یادم نمیاد از کجا این اتفاق شروع شد

گویا از پستی که کسری زد یا کامنتی از حبیب!

وگرنه به خوبی میدونم که نه دختر کارخونه دار به درد بنده میخوره

نه شاسی بلند سوار!

ما تو دخترای معمولیش موندیم

چه کنیم با این قشر کارخونه دار و شاسی بلند سوار؟!

والا...

البته معترفم که:

بنده از موتور تریل و ماشین شاسی بلند خوشم میاد

اصن عاشقم!

مثه خیلی از جونای قدیم!!!

ولی گویا بعضی دوستان لطیفه های شاسی بلندانه مارو جدی گرفتن

یا بعضی دیگه اونو نشانی از تمایلات درونی و ناآگاهانه ما تفسیر میکنن!!!


مث خودت که سراغ دخترای با ماشین شاسی بلند می گیری همش

حتی اگر از روی شوخی باشه تو ذهنت هست همچین چیزی که به زبون هم میاری به شوخی.


دوستان دیگر هم در کامنتهاشون اشارات مستقیم و غیر مستقیم زیادی داشتن:


باید ببینی چه مدلی قسمتت میشه! 

نمیشه سر چهار راه منتظر شاسی بلند سفید واساد که میشه؟

.......

پسرهای این دوره و زمونه اهل زندگی نیستند

وقتی با کمال پررویی زل می زنن تو صورت آدم و سراغ خونه و زمین و ماشین می گیرن

و دقیقاً بنده روی همین اصل اصلاً ماشین ندارم که هیچ حتی گواهینامه هم نرفتم بگیرم

که خوب حال این جور آدما رو توی جلسه خواستگاری بکنم توی قوطی...

هه هه نمی دونید چه مدلی وا میرن وقتی می فهمن گواهینامه ندارم

و بالطبع از شاسی بلند خبری نی

:))))

........

کی شاسی بلند زیر پام بوده ک از شوهرم شاسی بلند بخوام؟

........

پدرا نگرانن ک شوهر دخترش مرد باشه!

کوه باشه مث خودش!

جربزه داشته باشه! 

نه شاسی بلند و خونه دوبلکس و حساب میلیاردی


و در آخر این که:

بنده این امکانو داشتم و دارم همچنان

که در کمتر از شش ماه مقدماتی فراهم کنم

که در بعضی مراکز نظامی استخدام بشم

با راننده (و محافظ) و ماشین شاسی بلند پلاک نظامی!!!

اما من علاقه مو انتخاب کردم:

یعنی تحقیق و مطالعه در مورد نسخ خطی

بدون منزل سازمانی

بدون حقوق انچنانی

بدون شاسی بلند!!!

...

  • ۹۳/۰۴/۱۸
  • حاجی ره

نظرات  (۹)

  • فیروزه ای
  • واااااااااااااااااااااای
    پایگاه هشتم شکاری!
    اصلن من هر چی فانتزی دارم برای شما پیش پیش اومده و شما لگد زدید بهش! آخه این انصافه خدا؟ هوم؟!
    خب منم میخوام برم اونطرفا
    استادِ هوافضامون اونجا تمرین میکنه. اصلن من کلاس های هوا فضا رو بخاطر پرواز میرم. اما حیف که فکر نکنم این فانتزیمم به ثمر بشیه :(
  • دوشیزه فلانی
  • عزیزم...
    حاجاقا رو که ترور کردن!
    واقعا شوخی چندین ماهه ی شمارو متوجه نشدن؟!!! 


    + گواهینامه " نرفته " بگیره یا " نتونسته " بگیره؟!!! فرقه هاااااا؟!!! شاید تو اون پارک دوبل درجا زده و بی خیال شده! کسی چه می دونه! :))))

    لذتی که در علم هست در ماشین شاسی بلند سپاه نیست...
  • فیروزه ای
  • سلام
    حاجی بحث درمورد ازدواج زیاده. اینو بحثو بیخیال
    آقا امشب یه صحنه دیدم آآآآآآآآآآآآآآی دلم خواست.
    یعنی اون اسکورت و بادی گاردها و ماشین پلیس و اینا رو دیدم کیف کردم. انقد صحنه رمانتیک بود که دلم میخواست با جوجه مهندس بریم عملیات انتحاری کنیم. حیف که طرف همشهریم بود وگرنه ... :))
    حاجی نمیشه برید همون مراکز نظامی استخدام بشید، ما بیایم محافظتون شیم . خخخخخخخ ( فکر کنم همون دفعه اول که از ماشین پیاده میشید تیر میخورید ^__^)

    پاسخ:
    سلام
    جدی بیخیال شیم؟!
    تازه داریم گرم میشیما!!!
    تا قبل ار این که با نسخه های خطی اشنا بشم
    هدفم همین بود که بشم عقیدتی سیاسی
    ولی دیگه نه...

    همیشه میخواستم خاطراتمو از عقیدتی سیاسی بنویسم
    حیف!

    پایگاه هشتم شکاری اصفهان هم اومدم محض اطلاعتون!
    :)))
    حاجی مگه محکوم شدین؟؟؟
    پاسخ:
    بله
    و بسیار هم محکوم شدم (همونجور که خودم خیلیارو محکوم کردم!)
    و این خیلی خوبه!
    باعث میشه آدم تجدید نظر کنه
    و این امکانو پیدا میکنه که خودش رو از نقایصی که شاید خودش متوجهش نباشه پاک کنه!
    حاجی مطمعنی قبلیه طولانی ترین بود؟؟!!!!
    چشا من اینو طولانیتر میبینه اخه!!!
    واستا وجب بگیرم ....

    نه این طولانیتره!!!
    من چه باهوشممممم

    درمورد پستتونم نظری ندارم!!!
    پاسخ:
    اون کامنتی که گفتم طولانیه خصوصی بود
    شما که ندیدین!!!

    + دیدین اشتباه گرفتین و اونقدرا هم باهوش نبودین؟!
    :)))
    همین کارا رو میکنی بهت زن نمیدن دیگه...

    تقیه کن حاجی...تقیه....
    ۰
    ۰
    ۰شوخووووو
    پاسخ:
    میخواستم پ.خ رو برسونم ترمینال
    گفت: اینجوری میخوای بیای؟!
    (با تی شرت!)
    گفتم: عاره چشه؟!
    با تاسف سری تکون داد و گفت: آخوند روشنفکر!!!
    آخر لباس یقه شیخیمو پوشیدم و گفتم:
    بیا! اینم از باب تقیه!!! خوب شد؟!
    :)
  • حریــر سفـی د
  • قضیه ماشین شاسی بلند که تابلو بود شوخیه...
    انتخابتون قشنگه...

    و شاید بدون تجملات ...

    پاسخ:
    بعضیا این تابلو رو متوجه نشدن!
    احسنت به شما :)
    پاسخ:
    همین؟!
    جایزه ای چیزی؟!
    :)))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی