القیمتیه
جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ق.ظ
ساعت هفت عزم بازگشت به آغوش گرم مام وطن
یعنی قم رو نمودیم
به این خیال باطل که نماز مغرب رو حرم باشیم
صبح که میومدم با سواری اومدم هفت تومن
مترو ترمینال که اومدم بیرون
از سواریا قیمت پرسیدم
یکی گفت: بیست تومن!!!
یکی دیگه: پونزده تومن!!!
یک آن فک کردم نظام سقوط کرده
والا...
یعنی قم رو نمودیم
به این خیال باطل که نماز مغرب رو حرم باشیم
صبح که میومدم با سواری اومدم هفت تومن
مترو ترمینال که اومدم بیرون
از سواریا قیمت پرسیدم
یکی گفت: بیست تومن!!!
یکی دیگه: پونزده تومن!!!
یک آن فک کردم نظام سقوط کرده
والا...
- ۹۳/۰۳/۲۳
مورد داشتیم من بلیت شماره 1 اتوبوس رو داشتم،
منتها متصدی بلیت میخواست من برم پسش بدم،
تا به یکی دیگه با قیمت بالاتر بفروشه!
هی به من میگفت اتوبوس نمیاد، برو بلیتت رو بفروش!
آخرش رفتم پیش مدیر ترمینال اومد حالشو گرفت!!!
(البته بلیت رو هم خود مدیر برام گرفته بود!)