الجوابیه الثالثه لناشناسیه
حاجی من یه سوال جدی دارم...
من تمام مصلحت و حکمتو اینارو میدونم.
خودتونم میدونید...
ولی یه حدیث میخوام بشنوم ازتون...یه روایت...نمیدونم یه چیزی که منو آروم کنه...
اینکه یه خواسته ای داشته باشی که اصلا خواستت خداییه...شرعیه..اصلا خود خدا وعده داده...
ولی هرچی دعا کنی مستجاب نشه...
هرجایی که میدونی دعا مستجاب تره...
هرکاری که فکر میکنی شاید تاثیر داره مثل دعای توسل خوندن-زیارت عاشورا خوندن 40 شب...از خود خدا خواستن
بارها و بارها...و خیلی دعا و رازونیاز دیگه ای که هرکی انجام میداده ردخور نداشته
ولی انگار دعای تو اصلا مستجاب نمیشه...
مگه نه اینکه دعای مادر و پدر در حق فرزند مستجابه؟
حالا فکر کنید پدرومادرم دائم دعا کنن ولی باز نشه.
من چجوری خودمو راضی کنم؟
خیلی وقتا با خنده به بقیه میگم تو هر امامیو بگی من بهش متوسل شدم
دیگه امامی نمونده من واسطش نکرده باشم پیش خدا...ولی بازم مستجاب نمیشه...
من چجوری دلمو آروم کنم؟
فکر کنم به اینکه خدا هر بنده ای رو که بیشتر دوست داره دوست داره صداشم بیشتر بشنوه
یا حس کنم منم تحبس الدعا شدم؟
حاجی من میدونم بدگمانی به خدا گناه کبیرست...
من میدونم همیشه باید خوش گمان بود...
من میدونم خداوند همیشه بهترین رو نصیبم خواهم کرد ولی شما یه چیزی بگو من آروم شم.
چحوری دیگه باید دعا کنمو نشه؟
من قبلا هم این سوالو پرسیده بودم ولی جواب ندادین...
خواهشا زود جواب بدین :(
سلام
گفتین حکمت و مصلحت و اینارو میدونین!
قبول!!!
ولی بهش ایمان هم دارین؟!
اعتقاد عمیق قلبی منظورمه!
به این معتقدید که خداوند جز خیر برای بنده مومنش پیش نمیاره؟!
اگه اینجوره چرا بر خواست شخصی خودتون اینقدر اصرار دارین؟!
هوم؟!
(به این فکر کنید خوب!)
دو مطلب برای سوال شما در ذهنم هس:
مطلب اول رو میتونید از اینجا بخوندید (کلیک!)
دقیقا کلمه به کلمه حرفهاییه که میخواستم بهتون بزنم
که خب اینجا اومده و دیگه نیازی نیس!
مطلب دوم:
اینکه هر دنیایی قوانین و مقررات خودش رو داره
عالم علم اله، عالم ذر، عالم دنیا (همینجایی که الان هستیم! you are here) عالم برزخ و عالم قیامت
عالم دنیا هم قوانین خودشو داره که خداوند واسه اون وضع کرده
و به این آسونی ها ازشون عدول نمیکنه و اتفاقا خیلی هم بهش پایبنده!
و این ماییم که باس خودمونو باهاش وفق بدیم
قبولش کنیم و باهاش کنار بیاییم!
یکی از اصلیترین این قوانین اینه که: اصل و بنای کارها بر اسبابه!
یعنی کار با دعای تنها از پیش نره!
اما با ذهنیت ناقص و اشتباهی که از کودکی از مفهوم دعا و خدا واسه ما تو ذهنامون جا انداختن
دعا شده باعث نا امیدی و بی اعتقادی به همه خوبیها!!!
(بعد از این که خواستیم و نشد! دعا کردیم و مستجاب نشد!)
خدا هم شده دستگاه عابر بانکی که وقتی پول نمیده فحشش میدیم و لگدی نثارش میکنیم!
کامنتهای زیادی چه در بلاگفا و چه در بلاگ دریافت کردم از دوستان معمولا ناشناسی که به خاطر این مسائل
به دعا و مقدسات بی اعتقاد شدن و به همه معنویات پشت کردن!
(احتمالی که در مورد وجود نازنین شما نیز رگه هایی ازش در کامنتتون دیده میشه!!!)
چرا فکر میکنیم که برای خواست و نظر ما باس دنیا عوض بشه؟!
و کل نظام علت و معلول و نظام اسباب مادی بهم بخوره!
که ما به خواسته مون برسیم؟!
ببینید!
من از خدا میخوام که دختر خوشگل، پولدار و دارای ماشین شاسی بلندی نصیبم کنه
سالهای سال واسه این خواسته که خیلیم شرعی و اخلاقیه دعا میکنم و ختم میگیرم و متوسل میشم!
پس چرا نمیشه؟!
برای اینکه بر فرض مصلحت بودن چنین خواسته ای، این راهش نیست!!!
قرار نیست خدا واسه خاطر دل من نظام جامعه رو بهم بزنه و از آسمون چنین دختری رو بندازه تو بغل من!!!
مگه در حالت عادی چنین دختری میاد همسر من بشه که من بخوام از طریق دعا بهش برسم؟!
با دعای تنها مطمئنا نمیشه!
اما میشه خودمو از لحاظ اقتصادی و پرستیژ به سطحی برسونم که چنین دخترایی بیان خواستگاری!!!
این یکی از راههاییه که میشه به این خواسته رسید!
که البته اصن به زحمتش نمیارزه!
:)))
حتی قبولی در کنکور، تاهل و ازدواج و ... همشون راهکار هایی دارن که باس از راه خودشون وارد شد
کنکور درس خوندن و وقت گذاشتن میخواد
تاهل هم پیگیری و تلاش!
نه گوشه نشینی و دعا!
این حدیث رو گوش بدید:
حضرت موسی ع مریض شدن
به خدا عرض کرد: خدایا مریض شدم!
خدا فرمود: خب؟!
عرض کرد: شفا دیگه!!!
خدا فرمود: برو به منطقه بیرون شهر، بالای فلان کوه، چنین گیاهی هست
اونو بخوری خوب میشی!
حضرت موسی هم تو رودربایستی گیر کرد
پاشد اون همه راهو رفت و پیداش کرد و چید و دم کرد و خورد
چند روزه خوب شد!
بعد که حالش جا اومد و از دلش درامود!
به خدا عرضه داشت:
خب از اول خودت شفا میدی! دیگه دارو علفی چرا؟!
خدا به موسی فرمود:
دنیا دار اسبابه!
هر چیزی راهی داره!
نمیشه که من فرت فرت بند پ رو استفاده کنم!!!
باس دارو بخوری در کنارش از منم بخوای و بدونی که این منم که شفا میدم
و این منم که اون اثر شفابخش رو تو اون گیاه گذاشتم که حالتو خوب کنه! وگرنه علف چکاره اس؟!
(با اندکی حذف و افاضات حاجوی!)
+ در کنار تمام اینها اینو هم در نظر بگیرین
و به یاد بیارین:
بچه ای که از باباش میخواد که براش چیپس فلفلی بگیره
اما بابا قبول نمیکنه
اصرار میکنه
فایده ای نمیکنه
گریه میکنه و خودشو به زمین میزنه
اما بابا هم کوتاه نمیاد
دست خودشو از دست بابا میکشه و ازش دور میشه
بابا از دور وایمایسته و نگاش میکنه! مواظبشه اما هنوزم حاضر نیست اونو بخره
پسرک میدونه که بابا تو چیبش پول داره و میتونه به راحتی صدها چیپس بخره
اما نمیفهمه چرا حاضر نیس واسش اینکارو بکنه!
اما بابا میدونه چیپس فلفلی گلودرد و سرماخوردگی فرزند دلبندشو بدتر میکنه
و شب فرزندش از درد به خودش خواهد پیچید
بابا مصلحت فرزندش رو میدونه
اما پسرک از مصلحت بیخبره...
++ الهی رضا برضائک
و تسلیما بقضائک...
خدایا راضی ام به رضای تو
هر چی تو بخوای...
اینو امام حسین لحظات آخر عمرش تو قتلگاه با خدا مناجات کرد...
- ۹۳/۰۳/۱۲
شاید تا یه سال بیش خودمم همین حرفا رو میزدم ولی الان ایمان دارم که خدا صلاح و خیرمون میخواد که بضی دعاها براورده نمیشن یا اون اتفاقی که دوس نداریم میفته
ممنون بخاطر این بست