حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

م م 1097: صرفا للاطلاع!

پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۸ ب.ظ

پست قبل نه به معنای خاموش شدن بود

نه کامنت ندادن!

که حضور تک تک دوستان باعث خوشحالیه

و غیبت حتی یک نفر مایه دلتنگی!

+

اعتراف میکنم:

فقط برای توجیه خودم بود

که بدونین چرا حاجی اینجوری شده!

  • ۹۳/۰۱/۰۷
  • حاجی ره

نظرات  (۲۴)

  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۴
  • فیروزه ای ....
    • ووووووووووووووووی
    چه نظر بالا بلندی :))
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۰۴
  • حاجی ره
    • دوس داشتم به دو نفر کامنت بدم 
    که پستای اخیرو به خودتون نگیرین که جساب شما جداس!
    یکیش شما!
    (ولی ندادین!! اصن فرض کنید اون یکی که می گین من نبودم و یکی دیگه بود علم غیب داشت که به دل نگیره!!!)

    یه پروانه ای در درونم دارم (شما بخونین کرم!) که اجازه نمیده خیلی کارا رو انجام بدم!
    از جمله این!
    باز ندادن این کامنتا که زیادن رو دوشم میمونه اما نمیتونم انجامش بدم!
    هر چقدر هم خودمو مجبور کنم نمیشه!
    میدونم که متوجه نمیشین چون واقعا غیر قابل توجیهه!
    میدونم خیلی از دلخوری بچه ها با یه کامنت نیمه مفصل قابل رفع و رجوعه
    ولی نمیتونم اون کامنتر بدم!
    نمیتونم!
    :(((


    دستتون درد نکنه با این حسن ظنتون 
    که میفرمایین: 
    "می دونم هر چیم بگم انگار با دیوار حرف زدم 
    و براتون ارزشی نداره"
    ارزشی نداره؟!
    واقعا اینجور فکر میکردین و فکر میکنین؟!
    عاخه چرا؟!
    من با کامنتای شما زندگی کردم!
    (الان من این کامنت شما رو بخونم بعد هیچ واکنشی نسبت به درست یا غلط بودنش نداشته باشم شما راجع به من چی فکر میکنید غیر از اینکه با دیوار حرف زدید؟ !)
    من مطمئن بودم شما با دقت و حوصله و چند باره اونو میخونین و بهش فک میکنین
    مثه خود من!
    اینقدر گفتم که چطور کامنتا رو میخونم دیگه باید از حفظ شده باشین
    چه برسه کامنتای مفصل و خواندنی (کامنتای با این دو ویژگی رو خیلی دوس دارم!) یک دوست ویژه!
    من اینجورم! شما اینجور نیستین؟!؟
    و اصلا منتظر جواب نبودم
    دوس داشتم جوابتون ولی بدون انتظار!


    من از خودم ناراحتم که نتونستم حقوق دوستی رو به جا بیارم
    و حالا که از من کاری برنمیاد
    از شما میخوام از حقوق خودتون بگذرین!
    ......
    (نفرمایین حاجی منظور من اینا نبود اصن شما همیشه حق دوستی رو در حق همه ما  ویژه تر برای من تموم کردین من به شخصه مدیون شمام خیلی بیشتر از یه مخاطب بهم بها دادید شاید ندونید ولی پستی که تو بلاگفا زدید بعضی از دوستان خوش روزی هستن... برا من دنیا بود انرژی مضاعف گرفتم که تو کمتر از 5ماه خودمو جمع و جور کردم رفتم برا دفاع، کامنتی که صبح امتحان دکترا بهم دادید، اینکه فرمودین هر وقت رفتین حرم از طرفم سلام دادیدو... کلی انرژی مثبت دیگه اگه اینا معنیش از حقوقمون گذشتنه حرف شما درست!!)
    همچنان در دعاهای ما شریکین
    در دانیال نبی به نبابت دوستان نماز حاجت خوندم و به اسم واسه شما و چند نفر دیگه دعا کردم
    علی بن مهزیار
    و امامزاده عبدالله نیز (دعا و نماز حاجت!)
    تنها کاریه که از دستم برمیاد! و وظیفه خودم میدونم اینجوری کمی از زحمتا و محبتای شمارو جبران کنم!
    من از خودم در رنجم
    نه از دوستانی چون شما!
    (حاجی تمام دغدغه من همینه اینکه شمارو رنجونده باشم، اینکه لاعث ناراحتیتون بشم، اینکه...،)
    من که عرض کردم
    از ته دل و با خلوص کامل هم عرض کردم: 
    من از خودم و ضعف ها و ناتوانی های خودم در رنجم
    اینم که نمیتونم حق دوستی رو به جا بیارم!
    من ناراحتم از ناراحتی شما!
    شاد باشین شادی منه!


    دو پهلو حرف زدن و عمل کردن؟!
    آیینه من باشید!
    چون نمیدونم کجا مرتکبش شده ام!
    شما بگین!
    (کامنت قبلیم گفتم که از طرف خودم میگم تعمیم به کل نکنید لطفن من در رابطه با خودم همچین فکری کردم که یه چی میگین بعد یه جور دیگه عمل می کنید اینکه یه روز بهم میگید ملاک سنجشم کامنت دهی شماست و من فکر می کنم  بود و نبودم در حد همین کامنت بوده و شمارو اذیت کردم تصمیم می گیرم بکشم کنار و دیوار وار بیام و برم بعد با کامنت تبریک عیدتون مواجه میشم که غیبتم تو وبلاگتون حس شده دوپهلو بودن نیست!! البته شایدم نیستا من زیادی حساسم که فکر می کنم باعث ناراحتی دیگران شدم بعد یه رفتاری می کنم که بدتر کارارو خرابتر میکنم! )
    وقتی حضور گرمتون ناگهان کمرنگ میشه
    حضوری که بهش عادت کردی و نبودش خلاء میاره
    و عدمش نگرانی
    بهم حق بدین!
    جمله آخرتون شرح حال منم که هس!!!!!
    همدردیم پس!
    منم حساس شدم
    دوستی همین چند دقطقه پیش تذکرشو داد!
    بعنوان یه دوست!
    یه دلسوز!
    کسی که از تمام اطرافیانمون بیشتر برامون اهمیت قائله
    کسی که با اختمال رفتنمون شوکه میشه!
    کسی که...
     (حاجی جان اگه اینارو نمی گفتید من فکر میکردم خونده نخونده پاکش کردید یا دلخور شدید!!! ) 
    دس شما درد نکنه!
    نگه جز دیوار جز این انتظاره؟!
    مگه نگفتم چقدر کامنتاتون واسم مهمه؟!
    و همون حرفهای تکراری قبل!
    (شما هم حرفای مارو جدی نمیگیرین ها!)
    من میگن با کامنتاتون زندگی میکنم
    شما میگین...
    :(
    + به هر حال من معذرت میخوام همه تلاش من اینه که خدایی نکرده اندازه نوک سوزن شما از دست من ناراحت نباشید کاری نکنم حرفی نزنم رفتاری نداشته باشم که ذره ای نه برا شما و نه کسِ دیگه دلخوری ایجاد بشه ولی انگار هر چی بیشتر سعی میکنم کمتر نتیجه میگیرم شما به دل نگیرید کارا و رفتارای منو لطفن عمدی نیست خود به خود پیش میاد!!

    من باس معذرت بخوام که میخوام!
    :)))
    باور بفرمایین اگه بدونم انتظاری واسه جواب و اینا از جانب دوستان نیست
    باور کنین اون کرم درون منم کشته میشه
    و بیشتر از اون موقعی که فکر میکنم همه متوقعن و من مجبورم جواب بدم جواب خواهم داد!

    واسه ما هم میبینین که چطور دان پیش میان!

    + پستاتونو میخونم و میخندم بهشون!
    از یه طرف دلم میسوزه و خیلی مظلوم حستون میکنم
    از یه طرف لحن شوخانه تان
    و حسن ظنم به موفقیت و کمال فعلی یا مستقبل شما بهم میگه که باید خندید!
    پیوند وب شما و کسری بیشترین کلیک رو دارن تو وبا!
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۷
  • مژگان ...
    • اصن جیگرم کباب شد از پست قبلیتون
    خیلیها میان ولی شاید چیزی برا گفتن ندارن خیلی وقتها خودمم اینجوریم این دلیل دلگیری از شما نیست 
    راست میگن شهرت دردسر میاره:)))
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۶
  • مریم گلی
    • خب شاید اون ها هم در زندگیشون تغییراتی به وجود اومده
     و انشالله که مثبت بوده و رفتن.
    شما ناراحت نباشید دیگه خب!
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۵
  • سوگل
    • نه ، فقط از تنهایی خوشم نمیاد، خب حسای خوبو شریک میشم :)))
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۸
  • مریم گلی
    • سخت در اشتباهید اگر فکر کردین میرم! :)
    چه خیالاتی! همش باطل باطل! :)
    پاسخ:
    خیلی از اونایی که رفتن
    کسایی بودن که فک میکردم در اشتباهم از رفتنشون!
    :(
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۷
  • سوگل
    • تا خدا بنده نواز است، به خلقش چه نیاز؟
    می کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم


    بی ربطه ولی به شدت قشنگ، با همه شریک میشم این قشنگی رو
    پاسخ:
    تعاونی زدین؟!
    :)))
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۳
  • مریم گلی
    • عجب توجیهی!
    الان جا داره من قهر کنم و برم!!!! :))))
    پاسخ:
    آدم جز از معصوم بی دغدغه نیس!!!
    اگه برین تازه اثبات میشه دغدغه من بجا بوده!!!
    :)))
  • ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۴
  • سوگل
    • سلام
    سال نوی همگی مبارک
    همه ی اینا بخاطر محبوبیت زیاده دیگه :) اینم که خوبه
    پاسخ:
    سلام
    اسعدالله ایامکم
    محبوبیت خوبه
    اما عواقب و عوارضش زیاده!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۸
  • مریم گلی
    • واقعا جدا بی شوخی از جانب من دغدغه داشتید؟ حتی بالقوه؟!!!
    جدی میگید؟!
    پاسخ:
    وقتی بالقوه باشه
    میشه از تمام انسانها!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۲
  • نجمه
    • هعی... ان شالله درست میشه
    پاسخ:
    ان شاء الله
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۵۹
  • دوشیزه فلانی
    • حاجی نمیشه همه رو راضی نگه داش...
    اگه کسی عاشق اینجا و شما  و نوشته ها باشه یه مدت خاموش میشه نهایت و بعدش باز آشتیه و کامنت میده این هوا! 


    + دانی چرا نخفتم؟ چون پادشاه حسنی / خفتن حرام باشد بر چشم پاسبانت! 

    :))))
    پاسخ:
    بله!
    نمیشه همه رو راضی نگه داشت!
    نمیشه...
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۵۲
  • نگین
    • خب بچشید دی:
    بدتر از اینجا نیستا!!!
    حالا درک کنید ببینید من تو این عیدی چیا کشیدم:)))
    پاسخ:
    نمیچشم!!!
    اومدم تو اتاق و درو بستم!
    :)))
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۴۳
  • نگین
    • حاجی خو نامردیه کجا رفدین؟؟
    واستادین مادرگیر شیم بدبیاین؟؟
    ی شب شامو زود خوردیم جمو جور شدا!!!
    +درک ک نمیکنن ..
    والا!!!
    پاسخ:
    خواهرام با بچه هاشون اینجان!
    مهدکودکه اینجا!
    والا...
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۰۵
  • نگین
    • تو همین کامنتا حرف از رفتو برگشا شد یاد اون شعره معروف افتادم ک شاعر میگه:
    شاپرک خسته میشه بالهاشو زود میبهنده روی گلها میشینه
    میییییییییییررررررررررهههههههههههه و ووو بررررررررر میگگگگرده
    میییییییییییییییررررررههههههههههههه و بر میگرده
    دی:
    پاسخ:
    بنده هم با عنایت به همون گفتم!
    کلا خیلی یادم میافته این شعره و اون برنامه و اینا!!!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۵۲
  • بانو
    • قربونت حاجی
    وظیفه بود
    خوشالم که به دردت خورد
    پاسخ:
    متشکرات فراوان!
    لطف بود!
    واقعا!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۱
  • دختری با اسانس احساس
    • همه هستن شاید خاموش بخونن و کامنت ندن اینو مطمئنم کسی دلش نمیاد از اینجا بره و برنگرده
    پاسخ:
    همینم ناراحت کننده اس!
    نه کم!!!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۲۴
  • حوریه
    • زندگی همینه... همیشه یکجور نیست... شرایط که عوض بشن، آدما هم ناچارن منطبق با شرایط، خودشون رو تغییر بدن... این لازمه ی داشتن یه زندگی سالمه... ما هم از شما توقعی نداریم، جز اینکه هرموقع وقت کردین، با نوشته هاتون خوشحالمون کنید... :))
    پاسخ:
    تغییر لازمه زندگیه!
    از دوستانم انتظار دارم تغییرات مثبت منو بپذیرن
    و منفیاشو تذکر بدن!
    ازتون ممنوتم!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۱
  • خانم مهندس
    • الان اینو گفتی,فکر کردی مابا خوندن پست قبل مثلن ملاحظه میکنیمو کامنت نمیزاریم؟!!!!
    ههههههههه.من که اصن اهل ملاحظه نیستم:-))))))))))))))))
    حالا دیگه نهایت تازه خیلی که ملاحظه کنیم,شاید به احتمال یک ده هزارم درصد,کمتر کامنت بزاریم!!!ولی اینکه کامنت نزاریم جزء محالاته!!!:-D
    پاسخ:
    دیدین درست فک کردم!!!
    خودتونم میگین کمتر کامنت میزاریم!
    حرف بر سر انتظار بعد از هر کامنته!
    که اگه به صفر برسه
    هزاران کامنتن آرزوست مهندس!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۰۷
  • مریم گلی
    • ما توجیه لازم نداریم حاج آقا.
    ما هستیم و همه ی این هایی که شما گفتید رو
    قبل گفتنتون هم درک می کردیم.
    اما شما ناراحت نباشید خب!
    ما اینجوری غصه میخوریما!

    پاسخ:
    الحمدلله!
    شما از شمار دغدغه های بالقوه خط خوردین!
    این همه چیز خوب!
    چرا غصه؟
    والا...
    :)))
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۰۰
  • مهندس بهشت

    • همش چند روز نبودم حاجی چه بساطیه راه انداختی ؟؟؟؟خخخخخخ
    پاسخ:
    من راه ننداختم
    راه افتاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۵۹
  • مهندس بهشت

    • سلااااااااااااااااااااااااااااااام

    اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا یعنی حاجی داری میری؟؟؟؟؟دی

    خوفین؟
    پاسخ:
    سلام
    میرم و برمیگردم!
    همین دورو وبرام دیگه!
    ساعت به ساعت!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۹
  • دوشیزه فلانی
    • حاجی باور کن خیلی عزیزی! 
    شاید یه سری ها خاموش شده باشن اما فک نمی کنم کسی رفته باشه و دیگه حتی یه بارم به اینجا نیومده باشه...
    پاسخ:
    شما بیشتر!!!
    :)))
    شاید!
    ولی چه فایده با قهر و ناراحتی باشه؟!
    خاموش و در حاشیه؟!
  • ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۷
  • دوشیزه فلانی
    • عزیزم!
    چقد براتون مهم هستیم! :)
    مرسی! :*
    پاسخ:
    حتی بیشتر!
    (با صرف نظر از اون آیکون آخری!)
    :)))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی