م م 1020: اساتیذنا الشوخه! (اساتید شوخ ما!)
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۷ ق.ظ
اینم دو تا خاطره خاک بر سری از استادنا حیدری فسائی:
وسط درس اشاره کرد به یک از بچه ها گفت:
شما! یه حساب کتابی ما با هم داریم!
طرف گفت: جانم حاجاغا! بفرمائید!
استاد فرمودند:
چند روز پیش یه اشکال چرتی کردی
یادم رفت بهت بگم "خاااااااک بر سرت!"
+ کلاس رفت هوا!
استاد در حالتی عیرفانی!!! و ملکوتی میفرمودند:
بچه ها امروز با خودم عهد کردم بهتون نگم خاک بر سرتون!
خاک بر سرتون!
:)))
پ.ن:
یکی از طلبه ها تو کلاس مسئولیتش اینه که:
وقتایی که حاجاغا حرفهای خاک بر سری میزنه
یا تیکه میندازه و شوخی میکنه
زمانش رو یادداشت کنه
تا بعدا از درس که ضبط میشه حذفش کنن!!!
یعنی تا این حد!
- ۹۲/۱۲/۱۸
+:| زبون داره از کاشان تا قم این استادمون یه تیکه بش بندازیم باید از جوابش بریم زیر صندلیا قایم بشیم از خجالت