م م 849: اقول من المهدی و رفاقتنا! (از مهدی و رفاقتمون میگم!)
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۴:۴۴ ب.ظ
بشمار دو!
دیشب مهدی زنگ زد که:
حاجی خونه ای بیام پیشت؟!
ما هم از خدا خواسته!
میگم: تنها میای؟!
میگه: آره!
+ وقتی تنها از در اومد تو
دلم گرفت!
همیشه با کسری میومد!
اما اینبار...
هعی روزگار غدّار...
- ۹۲/۱۱/۱۳
:(