م م 772: اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا!

چهارشنبه 11 دی1392 ساعت: 21:33 | توسط:دوشیزه فلانی | ||||
کلا با کامنتی که توش اسم بالش باشه موشکل داری نه؟![]() | |||||
وب سایت ایمیل |
دیدم کامنتای با موضوع بالشت زیادن، تایید نکردم واسه همچون پستی!
مشکلیه؟!
چهارشنبه 11 دی1392 ساعت: 21:42 | توسط:رمیصا | ||||
اون بالشتک عروسکیتو بذار کنار.زود . من خودم بالشتک عروسکی دارم اونقدر هم واسم عزیز نیست من یکی میزنم که دلم خنک شه! دلیل هم ندارم.اصلا دلم میخواد.حرفیه!؟ ![]() ![]() | |||||
وب سایت ایمیل |
چقدر ملت خشن و دست بزن دار شدن!
دیگه باید منتظر روزگاری باشیم که عاغایون برن دادگاه شکایت کنن: خانمم دست بزن داره!
شایدم بالشت بزن داره!
:)))
چهارشنبه 11 دی1392 ساعت: 21:23 | توسط:دوشیزه فلانی | ||||
با اون بالشت خوشگله که روکشش عالی بود؟!!! اون که کامنت براش گذاشتم و تایید نشد؟!! همون که خیلی خاطر خواه پیدا کرد؟ همون که زیر سر اون حاجاقای بور خارجکی بود؟!! | |||||
وب سایت ایمیل |
خب؟!
چیکارش کنم؟!
بفرستمش واست؟!
من سه تا دارم ها!
اصن باشه جایزه شاگرد اولیت!
شنبه 7 دی1392 ساعت: 22:3 | توسط:فرزانه | ||||
اب ریخته به جوی دیگر باز نمیگردد:| برو این دام جای دگر نه ![]() +ما ک باور نمیکنیم. +حاجاغا تو خونش بالشت عروسکی داره؟! +اصن شاید حاجاغا بچه هم داره... اخیش (ایکن سو ظن ) +ولی انصافا خونه های قم از صد فرسخی معلومه!!! با اون سنگایی ک دیواراش داره ![]()
پاسخ:
اگه بدونی چقد ملت به این بالشتای ما خندیدن! اونوخت اساتید و بزرگان حوزه میان خونه ما اینا رو واسه شون میزاریم! خیلی قضیه و حاشیه داره! شاید یه وخ گفتم! + چرا نداشته باشه؟!
همه چیو که نباس تعریف کنه عادم تو وب! والا...
+ من همیشه گفته ام: قمی ها بد سلیقه ترین آدمان تو خونه سازی! افتضــــــــــــــــــــــــــــــاح!!! | |||||
وب سایت ایمیل |
شنبه 7 دی1392 ساعت: 22:7 | توسط:دوشیزه فلانی | ||||
پسره رو ول کن! اون رو بالشتی رو بچسب!!!!!!!!!!!!!!!! ![]() ![]() ![]() ![]() | |||||
وب سایت ایمیل |
کوه به کوه نمیرسه ولی بالشت به ادم میرسه!
صبر کن شما!
شنبه 7 دی1392 ساعت: 22:13 | توسط:*دخمل تنها* | ||||
حاجی قبول فقط یه سوال این بالشه کیه زیر سرش؟؟؟؟ | |||||
وب سایت ایمیل |
روم نمیشه بگم!!!
+ آیکون حاجی شرمگین از داشتن همچون بالشت ضایعی!!!
شنبه 7 دی1392 ساعت: 22:14 | توسط:مونا | ||||
چرا بدبختو این شکلی کردی حاج عاغا؟ چه لمی هم داده ..انگار خیلی بهش خوش میگذشته هاااا.. حاجی روبالشتی ـتون منو کشته ![]() ![]() ما به شما اعتماد داریم حاج عاغا.. خانوم چیه؟؟؟ نچ نچ نچ ..استغفرالله.. شوخیشم قشنگ نیست.. ![]() والا | |||||
وب سایت ایمیل |
جهت رعایت مسائل امنیتی - حفاظتی!
این خارجیا عجیب راحتن!
هیچ تعارف معارف ندارن! البته خیلی خوبه ها!
هرچند بعضی جاها دیگه...
ولی انصافا این یکی خیلی مودب و با اخلاق بود!
شنبه 7 دی1392 ساعت: 22:25 | توسط:نگین | ||||
+چرا دستش تو جیبشه؟ میخواد بگه خارجیه عایا؟؟ +اخ اخ اخ این جلد بالشتشو دوس میدارم مال شماس حاج اقا؟ عصن ادمو میبره تو ی فضای دیه والا.... | |||||
وب سایت ایمیل |
همین شکلی بود و داشت کار میکرد با لپش!
منم گفتم تکون نخور میخوام هویجوری که هستی ازت عکس بگیرم!
کلا ژست های جالبی داشت!
+ بله متاسفانه!
سرگذشت پینوکیوئه!
به صورت کاملا تصویری! از ابتدای تا انتهای داستان هم توش اومده!
شنبه 7 دی1392 ساعت: 23:26 | توسط: | ||||
حاجی هرکار کردم از اون بالشت عروسکیتون نتونستم چشم بردارم ببخشیدا ,ماله شماس آیا؟ ![]() | |||||
وب سایت ایمیل | [خصوصی] |
من شرمنده ام!
یکشنبه 8 دی1392 ساعت: 0:50 | توسط:زهره سادات | ||||
من عاشق اون پارچه ی رو بالشیش شدم!![]() در ضمن حاجی ما کجا و لو دادن شما کجا... آما آما قول ندادم که اذیت نکنم. ![]() | |||||
وب سایت ایمیل |
تقدیم میکنم!
وقتی گرهی با دست باز میشه چرا دندون؟!
چرا اذیت و آزار یه حاجاغای بی آزار؟
والا...
پ.ن:
به مادرم گفته بودم چند تا بالشت تو پر و کلفت!!! واسم بیاره
چون شبا باید زیر سرم بلند باشه تا راحت بخوابم!
(زیر سرم بلند نشده ها! موقع خواب باید زیر سرم بلند باشد!)
این شد که یه دفه که با خواهرم اینا اومدن این سه تا بالشت عروسکی پینوکیو رو واسم جهیزیه آوردن!!!
و من آه از نهادم بلند شد!
اولین کسی هم که حسابی مارو ضایع کرد همین خواهر محترمه بود!
به مادرم میگم:
ماما آخه این چیه آوردی؟!
والا ما آبرو داریم تو قم!
بزرگان و اساتید حوزه میان و میرن!
من اینو وردارم بزارم پشت سرشون؟!
خب نمیخندن بهم؟!
زشت نیس؟!
خواهر گرام هم به صورت تصویری نشون دادن که:
ببین!
اینو واست انتخاب کردیم
که همیشه پینوکیو جلو چشمت باشه
هعی با رفیقات ول نچرخی!!!
+ آیکون خواهری که با دست داره پینوکیو رو بین دوستای نابابش و گربه نره و روباه مکار نشون میده!
بدونی باید درس بخونی!!!
درس نخونی مثه این ... میشی!!!!
+ آیکون خواهری که با دست به تصویر پینوکیویی که گوشاش الاغ شده اشاره میکند!
کلا یه دور داستان پینوکیو رو واسمون بازسازی کرد!
پ.ن دو:
پست 770 کامنتاش کامل تایید نشده هنوز!
771 هم اصن تایید نشده!
این پست نیز!
ولی همه کامنتاتونو چند باره خوندم!
تا خدا چی بخواد!
ولی رفتم از 760 و اینا به بعد نیگا کردم
هرچی جا مونده بود رو پاکسازی و تایید کردم!
بازم ببخشید اینقدر دیر شد!
+ این پست به مناسبت جشن نه ربیع و آغاز امامت حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه گذاشته گردیده است!!!
- ۹۲/۱۰/۲۰
اما این آخه تایپی بود!
ولی اولش گفتم که بله اشتباه کردمااااااااااااااااا!
+ بی ذوق!
++ حریره بادومم رو کش رفتی بس نبود؟ باز شیرینی میخای؟
+++ همیشه شبا وختی مامانم بالا سر بزمجه شیشه شیر میذاش من می رفتم می خوردم!!!! یعنی صب از تو دهن من می کشیدن بیرون شیشه شیر رو!
++++ وختی هم که مارمول به دنیا اومد و سرلاک (؟) می خریدن من می خوردم فجیع!!!