پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۰۵ ب.ظ
دیروز عصر خوابیدم که استراحتی کنم واسه مراسم شب تولد کربلایی مهدی!
به جای یه ساعت چهار ساعتی خوابیدم!
عوضش شب عین جغد!!! تا چهار بیدار بودم تو تاریکی!
صبح هم رفتم سر کار
بدون خوردن صبحانه ای که همخونه ای شمالی باید آماده میکرد
و آماده نکرده بود!!!
(باز بگین شمالیا خوبن!)
پنج شنبه ها رئیس ازم خواسته که شیفت عصر هم بمونم!
شیفت صبح که تموم شد
گفتم تو یکی از اتاقهای موسسه واسم پتو انداختن
و گرفتم خوابیدم تا سه و نیم، شیفت عصر
بعد دوباره تا هفت و نیم کار!
اومدم خونه
دیدم همخونه ای نیست!
یه بوی پیتزایی هم میومد تو خونه
هر چی گشتم هیچی چیدا نکردم!
فهمیدم بو از دیشبه!
اصن شکست عشقی خوردم عجیب!!!
:(((
گشتم دنبال ناهاری که نوبت همخونه ای بوده و باید درس میکرده
بازم هیچی پیدا نکردم!
(باز بگین شمالیا خوبن!)
رفتم از تو یخچال باقی مونده و سهم غذای دیروزمو بردارم
دیدم نیستش!
بعد ظرف خالیشو پیدا کردم
فهمیدم همخونه ای حروم خور ما اونو هم خورده!
(باز بگین شمالیا خوبن!)
پ.ن:
الان منتظرم بیاد خونه
چهارتا تیکه کلفت بارش کنم
که تا یه هفته روش نشه سرشو بلند کنه!
+ باز کسی نیاد بگه که شمالیا خوبن!!!
اصن اعصاب ندارم!
یه روزه جز چایی هیچی نخوردم!
:(
اینم چهره برزخی ما در حال حاضر!
(کلیک!)
پاسخ:
پاسخ:
امان از تعصب!!!
هعی...
پاسخ:
پاسخ:
جدی؟!
سرکار بودیم این همه وخ؟!
چش بصیرت همینه دیگه!
ما دلشو هم داریم!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
زندگیم را دوس دارم!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
ما شوخو گفتیم!
این همه حرف خوب زدیم
شما همینو گرفتین که نکته منفی داشت؟!
والا...
:)))
پاسخ:
پاسخ:
دیدین خودتون هم انصاف به خرج ندادین؟!
این همه بهم ظلم کرده تو یه روز
تازه بهش دمت گرم هم میگین؟!
این بی انصافیتون با پست بی انصافانه ما بهم در!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
والا ما دو ساله باهاش همخونه ای هستیم
همیشه گفتیم خوبن!
فقط همین امروزو تغییر عقیده دادیم
اونم موقتا!
پاسخ:
پاسخ:
در بطلان فرض فوق لاشک و لا شبهه!
هر کی واقعا معتقد باشه واقعا خره!
تا این حد یعنی!
+ پست طنز و شوخو بود!
اگه بد بودن که من دو سال باهاش همخونه ای نمیشدم!
با هیشکی هم عوضش نمی کنم!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
سلام
قطعا همینطوره!
اینم که عموم اونایی که شما باهاشو برخورد کردین اینجوری بودن
اتفاقیه!
وگرنه عموم و اکثریت تمام شهرها شمال و جنوب هم نداره خوب و نرمالن
والا...
دیدم که میگم!
پاسخ:
پاسخ:
راست ترین حرفیه که تا حالا شنیدم!
دوشواری نداریم که ما!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
تمام حرفاتون متین!
انصافا!
ولی خدایی من ایشونو دق دادم؟!
نه! من؟!
ایشون منو از گشنگی کشته!!!
+ خیلی خوب دفاع کردین!
خیلی خوب!
پاسخ:
پاسخ:
مغالطه در جواب مغالطه!
عالی بود!
مغالطه ای که هر دو به کار بردیم
(همه شمالیه + همه حاجیا) فک کنم اسمش مغالطه تعمیم بخشی ایه!
عمومیت دادن یه امر جزئی به کلی!
+ خوشمان آمد!
پاسخ:
پاسخ:
احتیاط شرط عقله!!!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
خیلی تیکه ات سنگین بود بچه!!!
خیلی!
اون هم کمالات رو با یه شیشه خیارشور...
هعی...
قدر زر زرگر شناسد قدر خیارشور خیارشوری!!!
+ حاجی که آدم نیس!
فرشته اس!
حالا مگه فرشته ها فروشین؟!
+ یه دونه حاجی بیشتر داری که میخوای مغازه هم بزنی؟!
یعنی منو فروختی فروختی دیگه!
عینهو یوسف!
دیگه گیرت نمیاد که!
والا...
+ یادم که نرفته!
فقط فراموش کردم!!!!!!
+ یه شوخی ای بهت نشون بدم...
پاسخ:
پاسخ:
ممنون از اون همه اعتماد و صداقتتون!!!
+ مارو فروختن رفت...
پاسخ:
پاسخ:
آفرین!
آخر یکی پیدا شد یه اشکال ادبیاتی از ما بگیره!
حقا که شاگرد خودمی!!!!!!!!!!
+ گفتم ملبت درست نیست ها
ولی فرصت نداشتم بهش فکر نکردم دیگه!
انصافا خوشم اومد!
عالی بود!
پاسخ:
پاسخ:
همه دست به دعا برمیداریم که شاگرد اول نشین این ترم
و اونوخ ما بگیم:
هار هار...
امیدوارم سوالارو یادتون بره جواب بدین
امتحانو خواب بمونین
سر امتحان سردرد بدی بگیرین
برگه تون گم بشه
و ...
+ جدی بودها
بازم نمیخوای چیزی بدی؟!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
واقعا واست متاسفم عآدم فروش!!!
دوشیزه فلانی عزیز
ایشون هر قیمتی خواستن من خودم زیر قیمت بهتون میگم!
اینجوری حلالتر هم هست!
+ مارو دیونه کردی با این کارات!!!
+ تعمد دارم تو اشتباه نوشتنش!
اونوخ تو داری اینارو به من یاد میدی؟!
خجالت نمیکشی؟!
منی که شیش سال تخصصا ادبیات عرب خوندم!
واقعا که!
پاسخ:
پاسخ:
اجازه اجتهادتو بنده خودم امضا میکنم!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
حالا صبر کن آخریشو بدی
بعد اینقدر گرد و خاک کن!
حالا شاگرد اول شدی چی میخوای به ما و دوستان بدی؟!
پاسخ:
پاسخ:
:)))
شما به مرحله بالای حاجی شناسی رسیدین خب!
+ من حاجیشونم!
پاسخ:
پاسخ:
گفتم یه چی بگم دل این بچه های تو فرجه خوش بشه
بشینن این چند روز آخر رو هم درس بخونن!
شاگرد اول بشن
والا...
پاسخ:
پاسخ:
اگه بگم که ملیتم لو میره!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
اولا که کرم از خود درخته مجی جون! دقت کردی؟!
ثانیا: فعلا که ما داریم از شرور ایشون بهره مند میشیم و متنعم!
ثالثا شما تقلید کردین! حاجی کسیه که خودش از خودش این حرفارو در کنه!
رابعا شما نمیخواد کار یاد من بدین!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
حرفی نیس!
صحیح میفرمایین!
اوشون که اصن ...
ولش کن!
پاسخ:
پاسخ:
سلام!
دیگه ادل الدلیل آمد!!!
هر کی بخواد خلافشو بگه خودشو ضایع کرده!
والا...
خدا بهتون صبر حمیل و اجر حزیل عنایت بفرماید!
+ عمرا یه غیر حاجاغا بتونه همچون جمله ای بگه!!!
حالا هعی بیایین بپرسین شما واقعا حاجاغایین؟!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
همخونه ای و شما نداره که!
(من باب شوخی گفتم یا شیخه!!!)
:)))
پاسخ:
پاسخ:
مهندس به شما میگن!
عجب مهندسی معکوسی!
مخصوصا گزینه های اول و آخر!
احسنت!
معلومه طعم گرسنگی رو چشیدی
و مارو درک میکنی!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
مثال نقضش زیاده!
خیلی!
حالا ما شمارو گرگانی حساب نمیکنیم!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
مرحبا به ناصرنا!
شاهد مثال از غیب رسید!
پاسخ:
پاسخ:
یعنی هیشکی از این شمالیه دلخوشی نداره ها
نچ نچ نچ...
ما هم تازه داریم میکشیم
نمیدونم بچه با این کسری اینا گشته که اینقدر اخلاقش عوض شده
یا چیز دیگه ایه!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
رفته بودم یه فلافل بخورم
که تا فردا زنده بمونم!
پاسخ:
پاسخ:
اون چهره برزخی مظلوم ماست
اون پایینی در حالت ظالمه!
+ چشاتون قشنگ میبینه!
دندونامو ندیدی!!!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
السلام علیکم و رحمه الله!!!
جامعه مهندسی و شعر؟!
اصلا نمیدونستم جز عدد و رقم چیزای دیگه هم بلدین!
خیلی خوبه ها!!!
:)))
پاسخ:
پاسخ:
عاشخشم چون!!!
پاسخ:
پاسخ:
کسی جرئت میکنه؟!
والا...
:)))
پاسخ:
پاسخ:
ببینین چطور جلو استعدادهای نهفته مارو میگیرن
و نمیزارن شکوفا بشه!
والا...
+ من فک کردم صدا قورباغه است!!!
پاسخ:
پاسخ:
عکس اولی!؟
واقعا که!
+ خیلی خشنی!!!
من که میبینی با بالش میزنم!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
فلفل دلمه ای ذرت و خلال سیب زمینی با پنیر و سس
فقط قارچ نداشتیم!
+ تا نخوری ندانی!!!
پاسخ:
پاسخ:
شما آخر کدوم طرفی هستین؟!
+ خودزنی رو بهتون پیشنهاد میکنم!
والا...
انصاف واسه همه خوب نی
غذافرق میکنه