م م 667: نحن مستاصلون! (ما دیگه مستاصل شدیم!)
عاغا ما هر چی هیچی نمیگیم شما هم هیچی نمیگین!
بیشتر از یه هفته است لپتاپم خرابه
و تحویل رفقا دادم که بتعمیرن
تازه دیروز معلوم شده که از پسش برنمیان!!!
قرار شده بدن دس تعمیر کار!
منم هعی از لپ این و اون میکشم!!!
یا خیلی هنر کنم با گوشی میام میخونمتون
و بعضی کامنتارو که متنشون کوتاهه رو جواب میدم!
(با گوشی نمیشه کامنت بلندهارو جواب داد! حداقل گوشی من اینجوره!)
پ.ن:
به قول آرش
کسی باباش کارخونه لپتاپ سازی نداره!!!
که یه لپتاپ تست خداقل بده به ما یه مدت!
دعاش میکنم ها!!!
والا...
پ.ن:
سعی میکنم تا آخر امشب کامنتارو جواب بدم
هرچند همخونه ای گرام گفته هفت و نیم لپتاپشو میخواد!!!
وقتی هم نشست پاش (واسه درس البته! برخلاف من!!!)
دیگه معلوم نیست کی پاشه
و اصن نوبت به من برسه یا نه!
شرمنده همتونم!
ولی عوضش دیشب از ۹ شب تا سه شب حرم بودم
واس دوستای مجازی که شما باشین
حسابی دعا کردم
و نیابتا زیارت مفصلی به جا آوردم!
کیه که قدر بدونه؟!
والاووو
- ۹۲/۰۹/۰۸
البته حس و حالم دخترونه هم هست اگر چه نه به دخترا می پرم نه پسرا.یه مدته تو این فکرم یا خنثام یا...
خدایا من رو ببخش.
یاحق.