م م 579: توفیقات المکرره! (توفیق مجدد!)
سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۲۸ ق.ظ
از آش فروشی که برگشتم دیدم پیامک داده که:
کسی هم نیومد، خودم پایه ام!!!
گفتم هفت بیا دنبالم!
نگفتم رفتم و آش خوردم!
با یه ماشین هیوندای نقره ای تمیز اومد دنبالم!
رفتیم دنبال یکی دیگه از رفقا
اون یکی هم گفت تو راهه خودشو میرسونه
اون یکی نتونست بیاد
...
رفتیم آش خوردیم باز!!!
پ ن:
هر وقت آش میخورم یاددو نفر میفتم!
پسر خاله ام که همیشه پایه ام بود
و الان صدا و سیمای تهران میخونه!
دوم آرش که از وقتی یادمه در به در دنبال آشه!
والا...
- ۹۲/۰۸/۰۷
خدایا شکرت! بالاخره یکی بجز من پیدا شد که همیشه در به در دنبال آشه
(ترجمه از : ترشی)