شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۵۲ ق.ظ
پاسخ:
پاسخ:
عاغا اصن دونگی!
خوبه!؟
یه حاجاغا میخوای دعوت کنی
ببین چه فیس و افاده هایی میای!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
الان فک کردی من یادم رفت؟!
باید بریم کنار ارس آش محلی بهمون بدی!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
عزیز من!
من چیکار به تلفظش دارم؟!
اصل قضیه رو بچسب!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
بستنی هم میدین؟
آش دوغ چطور؟!
من پیداش نیکنم واست!
تو چیکار داری به اینا!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
خورده بودم اما بالا آوردمش!
ر.ک: پست مربوطه!
پاسخ:
پاسخ:
یعنی من دس رو نامحرم میزارم!؟
این کار گناه داره و لاشک فیه!
و انا برئ منه
والا...
حاج میرزا نمیگی مردم به حاجی میخندن!!!
زشته واسه ما
شما دیگه چرا؟!
(گذاشتمش تو فیوریت!!!)
پاسخ:
پاسخ:
نخندیم چه کنیم؟!
والا...
نخیر! سیاه توش بود! به فارسی!
ادرس خروجی مرز ایرانو که گرفتیم
گفتن باید برید اونجا!
حالا که چی؟
میخوای بگی اونجارو بلد نیستی
و اگه ما بیایم راهنمامون نمیشی؟!
هان؟!
پاسخ:
پاسخ:
سلام استاد
به کامنت شما!!!
به اون دل پاک شما که با طناب پوسیده ما رفتی تو چاه!
بامزه بود کامنتتون!
عاره!
و همونجا با خودم عهد کردم که یه بار دیگه خودم تنهایی بیام اونطرفا!
داشتم یه توریست فنلاندی رو بدرقه میکردم
که میخواست بره گرجستان!
یه روستایی بود تو اسمش "سیاه" داشت!!!
پاسخ:
پاسخ:
چیز مهمی رو از دست ندادی!!!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
عاغا ما اینقدر خندیدیم که نگو!
صرف مزاح و فان بود!
شما ببخشید!
پاسخ:
پاسخ:
اون مارمولکه رو که نگه نداشتم!
منتظرم واست بگیرم یکی!
عجله که نداری؟!
پاسخ:
پاسخ:
طلبه ها میگن:
ضمیر مرجع خودشو پیدا میکنه!!!
جمله جالبی بود
به گوشم نخورده بود!!!
عاغا شرمنده کردین چرا؟!
پاسخ:
پاسخ:
چه کلیپای بیتربیتی داشت این!
اط سان ما به دور بود!
نچ نچ نچ!!!
پاسخ:
پاسخ:
سلیقه است شما دارین؟!
یا از باب گرایشات فمینیستی ...
والا...
پاسخ:
پاسخ:
گوش دادنش به کرّات، موجب تقویت اعصابه!!!
پاسخ:
پاسخ:
بزارش زنگ موبایلت!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
ممنون!
به خودم امیدوار شدم!
والا...
پاسخ:
پاسخ:
گوارای وجود!!!
حاجی رحمی...در این وضع گرانی..!