م م 335: اسوه التوکل فی السفر (الگوی توکل در سفر)
سه شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۰۲ ق.ظ
یکی از اساتیدمون تعریف میکرد:
میخواستم برم تبلیغ
ساکمو بستم رفتم میدون 72 تن قم!
یه اتوبوس اومد گفت:
حاجاغا کجا میری؟!
گفتم: هر جا شما بری!
و سوار شدم!
راننده که خیلی تعجب کرده بود گفت:
حاجاغا بعضی خانمها هستن اینجوری سوار میشن
ولی حاجاغاهارو ندیده بودیم!!!
(استغفرالله!!!)
گفتم: حالا کجا میرین؟
گفت: کرمان!
گفتم: خوبه! قسمت ما همونجاست!
پ.ن:
ساعت نوشتن این پستو دقت کردین!
خب خواب نمیرم! چکار کنم؟!
:(
- ۹۲/۰۶/۰۵