م م 309: قال رسول الله ص: الفقر فخری!
عاغا ما فقط گوشه های قشنگ رندگی طلبگی رو داریم اینجا به نمایش میذاریم ها!
تعمیم به کل ندید!
غذای سربازی که این یه ماه تبلیغ تو پادگان خوردم از غذای حوزه بهتره!
به یه درجه دار و خیلی از سربازا هم گفتم
هرچند هیچ کدوم باور نکردن!!!
چه بسیار رفقای ما که مشکل معده پیدا کردن به خاطر همین غذاها!
من خودم این چند سال آخر دیگه غذاهاشونو نمیخوردم
و وعده غذاییمو به دو وعده تقلیل دادم
و تا همین پارسال هم تماما دو وعده ای بودم!
پ.ن 1:
زشته من بیام از روزها و شبای گرسنگی مفرط خودم تعریف کنم که
از نون و رب گوجه خوردن ها!!!
دوست متاهلی داشتم که میگفت هفته آخر هر ماه ناهار ما نون تازه است و رب!
پ.ن 2:
از شهید مطهری نقل میکنن: اول هر ماه که شهریه شو میگرفت
دو سه روز اولو هر روز میرفت کباب میخورد
بعد تا آخر ماه نون خشک میخورد!
پ.ن 3:
واسه تحمل این غربت و عزوبت و تحمل سختی های طلبگی
و بار سنگین الهی که بر دوش داریم!!!
این سورپرایز های هفتگی و ماهانه ضروریه!
باور کنید!
پ.ن4:
بعد هم! این چیزا رو همه طلبه ها نه دسترسی دارن
و نه اصن دنبالشن!!!
ما جنگولک بازیمون زیاده!
(هر سال هم میخواستن از حوزه اخراجمون کنن! امام زمان عج نمیذاشت!)
- ۹۲/۰۵/۲۷
یه لحظه احساس کردم کاملا لحن نوشتنتون عوض شده و جدی شدید... شاید این احساس که از شوخی همیشگی جدا شدید
فکر کنم منظورم رو نرسوندم... به هر حال :)
بهتر از اینه که مشکلمون رنگ لاک و هایلایت مو و ست کیف و ... باشه که!
والا...
(شوخی کردم!)
مشکلاتی که یه مرد به زبون میاره همینان
اما همه اش همین نیست!
مثال کوه یخ رو که شنیدین...