م م 287: جعل الطفل علی العمل!!! (ترجمه: قرار دادن بچه سرکار!)
دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ب.ظ
دیروز رفتیم باغ پدر دامادمون که پدر چند شهیده!
واسه صرف ناهار
باغ انار و انگور و انجیر
با یه سکوی بزرگ که سقفش داربست انگور بود
و نهری از آب سرد قنات از کنارش میگذشت
موقعی که سفره رو پهن کردیم
گفتم: جای خانم من خالی!
همه لبخند زدن!
بچه خواهرم از مامانش پرسید: مامان مگه دایی زن داره؟
بهش گفت: از خود دایی بپرس!
ساده لوحانه میگه: دایی ماشین که پر بود! ما که اصن جا نداشتیم!
میگم: خانم من 206 داره!
باور نکرد و از باباش پرسید: بابا دایی زن داره؟!
باباش:
از آخوندها هرچی بگی بر میاد! شاید قم زن داره و به ما نمیگه!
- ۹۲/۰۵/۲۱
راس میگه خوب!
بیشتر اجداد من همین کاره بودن. ماشاالله هر کدوم حداقل 5-6 تا رو داشتن! (البته ما آمار این تعداد رو داریم! حالا واقعا چند نفر بودن، خدا داند!)
خداوند علمای سلف را غریق رحمتش بگرداند