دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۴۳ ب.ظ
حالا که اینطور شد
حقیقتو میگم:
همه جلدای "داستان های کوتاه چخوف" رو هم همون دبیرستان خوندم
اونم دوبار!!!
پ.ن 1:
خودتون خواستید
من که داشتم با بینوایان شکسته نفسی میکردم!!!
والا!
پ.ن 2:
تازشم
خواجه تاجدار
و
حسن صباح هم خوندم!!!
بگم؟
بگم؟
پاسخ:
پاسخ:
آورین!
منم همینو میخواستم!!!
کسی دیگه مونده که هنوز متوجه نشده باشه؟؟؟
پاسخ:
پاسخ:
جدی؟!
خوشحالم کردی!
بهش فک نکرده بودم!
پاسخ:
پاسخ:
رمانهای عاشقانه کتاب محسوب نمیشن!!!
پ.ن:
عقل و رشد ادم به تعداد کتابهایی که خونده نیست
صرفا یه شوخی و کل کل بچگانه بود که راه انداختیم!
پاسخ:
پاسخ:
اه اه اه!!!
از فوتبال حرف نزن که همینجا بالا میارم رو کیبورد!!!
پاسخ:
پاسخ:
دوتاییمون یه چی داریم میگیم!!!
فقط از منظرهای مختلف!
پاسخ:
پاسخ:
جمله اولت که غلطه!!!
بقیه اش درسته!
میگم بیا همون شرورو های خودمونو بگیم خوشحال جان!!!!
پاسخ:
پاسخ:
یه پا طلبه ای ها!!!
قطعا نسبیه!
حالا با چی بسنجیمش؟؟؟
پاسخ:
پاسخ:
ادم باید بالاتر از هر چیزی فک کنه!!!
(عجب چیزی گفتم!!!)
مرحبا بناصرنا!!!
بزن قدش!
پاسخ:
پاسخ:
الکی شلوغش نکن!
عین کوه اینجام!
ببینم کی از گنده ... گوییهات دست برمیداری!!!
پاسخ:
پاسخ:
دیدی گفتم!!!
یه جای کار ایراد داشت!
اما جریان لیاقت همچنان پا برجاست ها!!!
مخصوصا برا مودب خونها!!!
پاسخ:
پاسخ:
لزوما نه! وای اکثرا آره!
علم یعنی تجربه!
که معمولا این تجربه مکتوبه!
نمیشه که همه چیو از صفر شروع کرد!
وگرنه هیچ وقت انسان از غار بیرون نمی اومد!!!
پاسخ:
پاسخ:
اخه آدم باید مایه واسه فکر داشته باشه!
مواد خام!
رو هوا که نمیشه فک کرد!
والا!!!
پاسخ:
پاسخ:
یعنی این سیر مطالعاتیت منو کشته!!!
پاسخ:
پاسخ:
گفتم نظر پاک نیستی ها!!!
پاسخ:
پاسخ:
حرف مرد یکیه!!!
پاسخ:
پاسخ:
صداش بعدا در میاد!!!
پاسخ:
پاسخ:
همون چند تا روزنامه هم واسه ات زیاده!!!
والا!!
پاسخ:
پاسخ:
همچین میگی همه کتابای شجاعی انگار دویست جلد تالیف داره!!!
(بدون شوخی: بهترینان این دوتا + مستور!)
انتخابای خوبی داشتین!
تحسینتون میکنم!
پ.ن:
همین؟!؟
پاسخ:
پاسخ:
علیک!
آره!
همچنین!
پاسخ:
پاسخ:
خسته نباشی خوشحال جان!
بنده مسئول کتابخانه بودم!!!
پاسخ:
پاسخ:
اعوذ من الریاء رو که گفتم!
همون کافیه که ریا نشه!
پاسخ:
پاسخ:
پز علم خوبه!!!
پاسخ:
پاسخ: با مودب پور خونها حرفی نداریم!!!