شیخ فقیه بزرگوار صاحب جواهر در کتاب«جواهر» فرموده:
استخارهاى است که پیش بعضى از اهل زمان رایج است،
و بسا به مولاى ما حضرت قائم عجل اللّه فرج نسبت داده مىشود،
و آن به این صورت است که پس از قرائت و دعا،
(حاجی: خوبه بعد از نماز های واجب مقداری قران قرائت شود و دعا خوانده شود!)
یک قبضه از تسبیح را بگیرد،
(حاجی: ابتدای تسبیح رو در دست چپ و با دست راست یه ده پونزده سانت رو بدون نگاه کردن جدا میکنید!)
و هشت هشت رد کند،
(حاجی: دانه های تسبیح رو هشت تایی جدا کنه و ببینه تهش چقدر میمونه!)
اگر یک دانه باقى ماند،فى الجمله نیک است.
اگر دو تا باقى ماند،داراى یک نهى است،
و اگر سه عدد باقى ماند در انجام و ترک اختیار دارد،زیرا انجام و ترک کار مساوى است،
و اگر چهار دانه باقى ماند داراى دو نهى است،
(حاجی: دوبل شماره دو بده!)
و اگر پنج عدد باقى ماند
(حاجی: دو احتمال دارد!)
بعضى گفتهاند:زحمت و رنج دارد،و بعضى گفتهاند:در آن کار ملامت است،
و اگر شش دانه باقى ماند،در نهایت خوبى است،و باید نسبت به انجام کار شتاب ورزید،
و اگر هفت عدد باقى ماند،در حکم مانند عدد پنج است،
و اگر هشت دانه باقى ماند،در آن چهار نهى است.
(حاجی: چوبل شماره دو بده!)
ما در باب ششم،بعضى از استخارهها را ذکر خواهیم کرد.
پ.ن: من خودم از این روش استخاره استفاده میکنم!
پ.ن2: با خودم عهد کردم که واسه کسی استخاره نکنم!
و خیلی واسه همین ازم رنجیدن! آخه چرا؟!
پ.ن 3: جایی در روایات نداریم که کسی واسه یکی دیگه استخاره کنه!
در طی تاریخ همه واسه خودشون استخاره میکردن!
فقط از باب برآوردن حاجت مومن شاید وجهی داشته باشه!!!