انگشتر باید با وجودتون یکی بشه
همچین چیزی پیدا کردید به هیچ وجه از دستش ندید
اگه هم دیدید درکش نمیکنید
و باهاتون یکی نمیشه
هدیه کنید به دوستی!
تا برسه به اونی که باید برسه
والا...
پ.ن:
یکی از رفقا
که انگشترباز قهاری بود
میگفت انگشتری داشتم که
هر موقع سرحال بودم و حالم خوب بود
نگینش مثه آیینه برق میزد و شفاف بود
هر موقع حال من گرفته بود
نگین انگشترم هم کدر و گرفته میشد!!!
اگه قم اومدین
و خواستین انگشتر بگیرین
عقیق فیروزه حدید درّ نجف و ...
مردونه زنونه و ...
بیایید حرم
یکی از درهای حرم دو طرفش مغازه است
داخل خود حرم ها!!!
یعنی از بیرون که میای تو
درو بوسیدی وارد شدی
سمت چپ و راستت مغازه است
سمت راستیه (موقع وارد شدن به حرم) معروفه به آقای معماریان
انگشتر یا عطر و اینا خواستین از اون بگیرین
آدم خیلی متدین و محترمیه
بین طلبه ها که خیلی معروفه
همه از اون خرید می کنن
پ.ن:
اونجا رفتین
بگین عطر گل محمدی سوئیس رو هم واستون بیاره
شاید پسندیدین!
والا...
دو سه روز انگشتر عقیقم گم شده بود
احساس میکردم انگار یه جزئی از وجودم کمه!
خیلی ناراحتش بودم
حتی رفتم خونه رفقا سر زدم به امید پیدا کردنش
نبود!
کل خونه رو جارو برقی زدم، مرتب کردم
بازم پیدا نشد!
امروز دومادمون رفت دوش بگیره
برگشت گفت:
"انگشترت تو حمومه!!!"
انگار دنیارو بهم دادن!
پ.ن:
امام صادق علیه السلام :
انگشتر عقیق در دست کنید که مبارک است و صاحب آن عاقبتش به خیر و نیکی باشد.
از حرم بر میگشتیم با خونواده
بچه 8 ماهه خواهرم بغل من بود
دیگه کمرم درد گرفت که دادمش بغل مامانش
و گفتم:
"خودمون که زن نگرفتیم ولی حداقل 4 تا بچه بزرگ کردیم"
(با احتساب 3 قلوهای اون خواهرم!!!)
چند تا خانم که پشت سر ما میومدن
زدن زیر خنده!!!
عابرومون رفت!
والا...
واسه ازدواج
ما رسمی نداریم جز جاری کردن صیغه عقد و مهریه 14 سکه!
بعلاوه ولیمه که مستحبه
هیچ رسم و اداب دیگه ای از نظر بنده معتبر نیست
اینه که نه کسی زن ما میشه
نه به ما زن میده
نه اصن ما همچین زنی میخوایم!
والا...
پ.ن:
عنوان پست ترجمه بنده است از " مرغ یه پا داره!"
بامزه شده به نظرم!
خخخخ
عاغایون و نسوان محترم و محترمه
ما این روزا بیشتر در خدمت خانواده ایم تا خدمت دوستان مجازی
اینه که به قول دوستی اپ خونمون پایین اومده
به ایّ نحو کان!!!
به بزرگی بنده ببخشید
والا...
ایشان:
برو بابا!
...
برو بابا!!
...
برو بابا!!!
...
من:
همه اش که برو بابا!
با برو بابا چرخ زندگی نمیچرخه ها!
ایشون:
واسه ما که داره میچرخه!
من:
اصن...
برو بابا!
والا...
طرف رفته بود سربازی
وقتی برگشت
باباش گفت:
موقعی که نبودی، ما واست زن گرفتیم
اینم بچه ات!!!
پ.ن:
ر.ک: م م 212
والا...
عاغا بنده بسیار مشعوف و مفیوض میشم
موقعی که کسی حرف و عمل بنده رو نقد میکنه
مخصوصا اگه مفصل و جوندار باشه!!!
اینه که تو رو خدا بعد نقداتون عذرخواهی نکنید
من عجیب شرمنده میشم
چه کاریه عاغای من؟!
(یه استادی داشتیم تکیه کلامش" آقای من " بود! یادش بخیر!!!)
پ.ن 1:
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله):
بهترین برادران شما، کسی است که عیب‌هایتان را به شما هدیه دهد!
امام صادق (علیه السلام):
دوست داشتنی‌ترین دوستان من، کسی است که عیب‌هایم را به من هدیه دهد.
استاد در آستانه بلوغ!!! شما بهترین و دوست داشتنی ترین دوست بنده اید در این فضا!
پ.ن 2:
توجه کردی به تعبیر به کار رفته در احادیث فوق؟؟؟!!!
گفتن نه! هدیه کردن!!!
کسی واسه هدیه گرفتن ناراحت نمیشه
کسی هم واسه هدیه دادن نباید عذزخواهی کنه!
مادرم میگه:
من یه کاری واست کردم، باباتم یه کار!
من :/
مادرم:
بابات یه عکس معمم ازت پیدا کرده
چقدر پول داده
بزرگش کرده و قاب گرفته!!!
من :))
مادرم:
منم رفتم 600 تومن دادم،
واست یه حلقه نامزدی خریدم!!!
من :0
پ.ن:
آخه واسه کی؟!
والا...