حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۸۹ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۸
دی


اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد

صلیاللهعلیهوآله


اسعداللهایامکمسعیدا!

  • حاجی ره
۲۸
دی

سی سالمونه

هنوز نمیدونیم دربی یعنی چی!!!

جدّی!


+ بعد میپرسن استقلالی هستی یا پرسپولیسی!!!

  • حاجی ره
۲۸
دی


دیروز مرض داشتم که نیومدم!!!

یه سرماخوردگی ویروسی!

آخر دیدم دیگه تحمل ندارم پیامک دادم به دو نفر از رفقا:

اگه داخل شهری و کاری نداری

بیا منو برسون درمونگاه

انا لله و انا الیه راجعون!


یکی که ده دقیقه بعد زنگ زد دم درم!!!

(یعنی به 125 زنگ زده بودم اینقدر زود نمیومد!!!)

اون یکی هم بنده خدا ربع ساعت بعد خودشو رسونده بود!

که دیگه من رفته بودم با قبلیه!

آجرکما الله!


خانم دکتری چشم سبز!!! لیکن میانسال، ویزیت نمود مارا!

دو تا آمپول نوشت با یه سرم!


+ امروز سر امتحان یکی از رفقا پیامک داد:

چطوری مریض سولاخ سولاخ!!!


خدا زیاد کنه این رفقای دلسوزو!

والا...



پ.ن:

کامنت الهی بمیرم و اوخ شدی و اینا ندین

اگه مَردین پاشین چارتا کمپوت واسم بیارید!

دکتر گفته حتما کمپوت بخور!!!!!!!!!!!!!

فرقی هم نمیکنه چی باشه

همه نوعشو دوس دارم!!!

والا...

  • حاجی ره
۲۸
دی


پنج شنبه رو تعطیل کردم

امروز هم سر کار نرفتم!


+ به من میگن رئیس!!!

:)))

+ امروز یکی از محققین بهم پیامک داده:

با سلام خدمت دوست و رئیس عزیز!!!

...

  • حاجی ره
۲۸
دی

شنبه 28 دی1392 ساعت: 13:28 توسط:TURAL
حاجی یعنی تو نفهمیدی چرا با یه وجب فاصله میشینه!!!!!!!!
ای بابا
ناسلامتی شما آخوندیااااا
بایدم با یه وجب فاصله بشینه
آخه آخوند جماعت خطرناک می شه

(پنج خط سانسور شد!!!)
 وب سایت   ایمیل
م م 786: للکسری! (برای کسری!)


اقول: "تورال" همه را به کیش خود پندارد!!!

+ امان از تجربه! :)))


شنبه 28 دی1392 ساعت: 12:45 توسط:roya banoo
سلام حاجی!
آخی! نازی! چه شکست عشقیه کوشولو موشولویی!!
نازی نازی
 وب سایت   ایمیل
م م 778: النهایه! (پایان کار!)


اقول: کوه به کوه نمیرسه اما "شکست خورده به شکست خورده" میرسه!


شنبه 28 دی1392 ساعت: 11:35 توسط:M2-8
کشمش ؟!!
ما با این چیزا کارمون را نمیفتاد ک ... حداقلش انداختن ی پلاستیک پر از آب و ریکا زیر پاشون بود ک طرف دربست ی یه ماهی رو مهمون تخت بیمارستان ش 
 وب سایت   ایمیل
م م 790: فی شرورنا! (اندر باب شرارت های ما!)


اقول: "خرابکاری بالای خرابکاری" بسیار است!


شنبه 28 دی1392 ساعت: 8:59 توسط:فیروزه ای
آخ آخ حاجی
دیدید چی شد! گفتم وقتم گرفته می شه و از این صوبیتا
بیا ببین وبلاگ ما یه حاجی بازاری بود که نگو
آقا نقشتونو خوب بازی کردم. اما خداییش از کت و کول افتادم
شما چطوری این همه نظرو جواب میدادید!
 وب سایت   ایمیل
م م 790: فی شرورنا! (اندر باب شرارت های ما!)


اقول: "فیروزه ای" هم در کوزه افتاد!


جمعه 27 دی1392 ساعت: 19:12 توسط:فاطمه
من یه بار میخونم خدا خودش زیادش کنه:)
 وب سایت   ایمیل
م م 788: فی اعمال الجمعه المبارکه!


اقول: از "فاطمه" حرکت، از خدا برکت!


  • حاجی ره
۲۶
دی


عاغا من دبیرستان خیلی بچه عاغا و خوبی بودم

باور کن!!!

نمونه اش:

یه روز تو جیبم از این کشمش های بلند و باریک داشتم

هر دفه مراقب از کنار من رد میشد 

یه دونه کشمش رو با دو سر انگشت اشاره و ابهام!!! پرس میکردم به لبه پشت کتش!

اینجوری که وسط کشمشه رو تنظیم میکردم به لبه کت

از دو طرف فشارش که میدادم قشنگ منگنه میشد!

دیگه یه ردیف کشمش پشت کتش ردیف شده بود

همه هم داشتن بهش میخندیدن

این بنده خدا متوجه نبود!!!

یهو زنگ تفریح یه اکیپ از دفتر مدیر ریختن مارو بازداشت کردن

گفتن: جیباتو خالی کن!

منم خالی کردم

هیچی توش نبود!

همه کشمشارو یا خورده بودم یا نصب به کت استاد!!!

هیچی دیگه

باورشون نمیشد حاجی از این کارا بکنه

تبرئه شدم!!!

:)))

والا...

  • حاجی ره
۲۶
دی


مامانم همین الان زنگ زد!!!

دل به دل راه داره عجیب!

دیدم رو گوشیم افتاد: "مادر" ذوق کردم!

اولین جمله اش بعد سلام و احوالپرسی:

تو نباید یه زنگ بزنی؟!

:(((

هفته هاست زنگ نزدم!

از بس سرم شلوغه...

میگم همین الان به یادت بودم ولی قصد زنگ زدن نداشتم!

قضیه قبر کنده رو واسش تعریف میکنم

میخنده!

گوشی رو هم از اول گذاشتم رو ضبط!!!

چهار دقیقه صحبت با مهربونترین فرشته هر کسی غنیمته

باید بشه بارها شنیدش!


+ الان خواهرم پیامک داد:

چرا احوال منو نپرسیدی!!!


  • حاجی ره
۲۶
دی


این پست بامزه رو که از وب دوستی دیدم یاد خاطرات خودم افتادم! (کلیک)


هر موقع مادر محترمه و معززه لحاف تشک میپهنودند

مخصوصا زمستونا...

من از هر گوشه خونه که بودم شیرجه میرفتم توش

و دیگه به هیچ وجهی بیرون نمیومدم!!!

هر چی مادر گرام میفرمودن: حاجی پاشو مثه بچه عآدم!!! واسه خودت تشک بنداز

من میگفتم: نه خیلی ممنون! همینجا خوبه!!!

اینجا بود که مادر گراممان مثه همیشه حدیث معروفشونو بر زبان جاری میکردند و میفرمودند:

"همیشه منتظر قبر کنده ای!!!"


+ عاشق این حدیثش بودم!

:)))

مادر کجایی...

  • حاجی ره
۲۵
دی


مواقعی که کسری موتورشو میده من برونم

خودش با یه وجب فاصله پشت سرم میشینه!


پ.ن:

انگار من نامحرمم!!!


+ عکس "حاجی" و "کسری" و "طاها" و "مهدی" با موتور هارلی دیویدسون حاجی! (کلیک!)

بچه ها ببخشید اگه بی اجازه عکستونو عمومی کردم!

  • حاجی ره
۲۵
دی


مرد باید پایه موتور سواری داشته باشه

تا خوشبختیش کامل بشه!

حاجی ره



پ.ن:

عکسها از نورا نراقی قهرمان مسابقات موتورسواری بانوان!!!

  • حاجی ره