التعبیریه للرویا القدیمه
پنجشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۵۱ ب.ظ
دیدم نمیشه تو این کلانشهر غریب
هیچکی از ما خبر نداشته باشه
با استاد بزرگواری هماهنگ کردم واسه مشاوره
از فرماندهان زمان جنگ
که همیشه دعوتش میکردم حجره
تا از خاطراتش بگه
و مشاور و روانشناس
که به طلاب مدرسه مشاوره میداد
سالها بود از قم رفته بود و دوباره اتفاقی دیدمش
و به ذهنم زد باهاش صحبت کنم
قراری گذاشتیم
که سه بار کنسل شد
تا تونستم ببینمش
الغرض...
نشستیم تو اتاق ریاستش
که یه موسسه بزرگ فرهنگیه
تکیه به دیوار
ایشون پشت یه میز کوچیک چوبی حاجاغایی
از کارم پرسید
و مفصل توضیح دادم
از زندگیم پرسید
شروع کردم به سختی یه تیکه هایی رو گفتن
خیلی کلی
با سانسور
پرسید:
اخلاق و رفتارش طلبگی بود؟ به طلبه ها میخورد؟
تا جواب دادم
بهتم زد
یه کم سکوت و فکر
گفتم حاجاغا! من این صحنه رو تو خواب دیده بودم
سه چهار سال نععع هفت هشت سال پیش
خواب دیدم من اینجا, شما هم اونجا
دقیقا همین فضا
شما همین سوالو ازم پرسیدین
منم همین جوابو دادم!!!
اتفاقا اومدم پیش خودتون این خوابو تعریف کردم
یادتون نیس؟!
یادش نبود...
+ یادمه بعد اون خواب
هعی با خودم فکر میکردم
من که زن ندارم!
مفهومش چی بود؟!
فقط میدونستم تو خواب مشکلی واسه ازدواجم افتاده بود...
++ خیلی زجره
بدونی هفت هشت سال پیش
همه چیز مقدر شده بوده
و باید میرسیدی اینجا...
هیچکی از ما خبر نداشته باشه
با استاد بزرگواری هماهنگ کردم واسه مشاوره
از فرماندهان زمان جنگ
که همیشه دعوتش میکردم حجره
تا از خاطراتش بگه
و مشاور و روانشناس
که به طلاب مدرسه مشاوره میداد
سالها بود از قم رفته بود و دوباره اتفاقی دیدمش
و به ذهنم زد باهاش صحبت کنم
قراری گذاشتیم
که سه بار کنسل شد
تا تونستم ببینمش
الغرض...
نشستیم تو اتاق ریاستش
که یه موسسه بزرگ فرهنگیه
تکیه به دیوار
ایشون پشت یه میز کوچیک چوبی حاجاغایی
از کارم پرسید
و مفصل توضیح دادم
از زندگیم پرسید
شروع کردم به سختی یه تیکه هایی رو گفتن
خیلی کلی
با سانسور
پرسید:
اخلاق و رفتارش طلبگی بود؟ به طلبه ها میخورد؟
تا جواب دادم
بهتم زد
یه کم سکوت و فکر
گفتم حاجاغا! من این صحنه رو تو خواب دیده بودم
سه چهار سال نععع هفت هشت سال پیش
خواب دیدم من اینجا, شما هم اونجا
دقیقا همین فضا
شما همین سوالو ازم پرسیدین
منم همین جوابو دادم!!!
اتفاقا اومدم پیش خودتون این خوابو تعریف کردم
یادتون نیس؟!
یادش نبود...
+ یادمه بعد اون خواب
هعی با خودم فکر میکردم
من که زن ندارم!
مفهومش چی بود؟!
فقط میدونستم تو خواب مشکلی واسه ازدواجم افتاده بود...
++ خیلی زجره
بدونی هفت هشت سال پیش
همه چیز مقدر شده بوده
و باید میرسیدی اینجا...
- ۹۴/۰۲/۱۷
منم از این خوابا که زیاد می بینم. صحنه هایی که برام تکرار میشه.
شاید اگر همون هفت هشت سال پیش صدقه داده بودین، الان ازدواج کرده بودین احتمالا.
این خواب هم شاید اینجوری تعبیر نمیشد. :|