حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

م م 711: من این یذهبون؟! (از کجا میان؟!)

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ

ماههاست که به لطف ذات اقدس اله 

وب ما دیگه تو صفحه نخست بلاگفا نشون داده نمیشه!

"و نحن شاکرون!"

این نکته رو از اونجایی فهمیدم که 

دیگه ماههاست هیچ کامنت تبلیغاتی ای دریافت نکردم

و بسی خوشحالم!

اما....

یه نکته دیگه ای که ذهنمون رو مشغول کرده اینه که:

پس این دوستان جدیدی که میان اینجا سر میزنن

کامنت میزارن

اظهار لطف و محبت میکنن

از کجا اومدن؟!

با توجه به این که یه ماهی هم هست که 

بنده چون با موبایل خدمت عزیزان مشرف میشم

دیگه واسه همون معدود کامنت هایی که میزاریم هم آدرس رو نمیزارم!

بماند که 70% کامنت های بنده بدون 

هیچ دلیل و غرض و مرضی تیک خصوصی شون زده میشه!!!



پ.ن:

هر چند دوستانی اعتراف کرده اند که: 

از روی لطف!!! از طرف بنده!!! واسه وبای دیگه کامنت میزارن!

که خدا ازشون نگذره!

والا...


و دوستان زیادی هم فرموده اند که 

مکررا اینجارو به دوستان حقیقی و مجازیشون معرفی کرده اند!

(آیکون حاجی سر در گریبان فرو برده و متفکر جهت جبران این همه محبت!)

  • ۹۲/۰۹/۲۸
  • حاجی ره

نظرات  (۳۵)

همون جای نزدیک مرز افغانستان که بودیم،
همون جایی که روزی 100 نفر ما رو ماچ میکردن! در اثر این ماچ و بوسه ها کک میفتاد توی لباس ما.
کلا شب ها رو من نمیخوابیدم تاصبح. آب و امکانات بهداشتی هم نبود( مثلا کل روستا یه چیزی مثل یه استخر پر آب داشت که آبش در اثر راکد موندن بو گرفته بود. ازون آب میخوردن و برای حموم میبردن و توش لباس میشستن و...)
یه مدتی طولانی با خارش و سوزش نیش حشرات درگیر بودیم.
یک 6 ماهی هم طول میکشید جای زخم ها خوب بشه. از ترس اینکه مبادا خانواده سال بعد نفرستن ما رو توی خونه لباس آستین دار و پوشیده میپوشیدیم که نبینن جای نیش کک رو.
با این حال دلم شدیدا برای اون جا، برای بچه هاش و همه چیزش تنگ شده. :(

پاسخ:
پاسخ:

باز خواستین برین مارو هم خبر کنین!!!
انشالله همیشه سالم و سلامت باشید.
دیگه در موردش حرف نمیزنم!
در مورد حشرات موذی که ما رو در مسافرت هامون میگزیدن حرف بزنیم!؟

پاسخ:
پاسخ:

همچنین!
بله! سوژه خوبیه!
من شروع میکنم:
ما یه جا تبلیغ بودیم تو بر و بیابون!
سقف خونه نیم سازی که توش بودیم پر بود از حشرات گزنده و خزنده!
یه بار نیمه شب زنبور افتاد پایین بازومو نیش زد
یه بار عقرب افتاد رو پام!
از شبای بعد تو اون گرما عبا میکشیدم رو خودم
همینجور تق تق جک و جونور بود که میافتاد رو عبام!
من که همش میگم قدمتون سرچشمو تشریف بیارید ما هم از برکت حضور یک حاج آقای خوب بهره مند بشیم. شما فرصت ندارید بیاید!
میخواید دیگه حرف نزنیم در موردش!؟

پاسخ:
پاسخ:

بله! درست میفرمایین!
دعا کنین خدا فرجه ای بهمون بده به کارای دلیمون برسیم!
هر چه بیشتر حرف بزنیم ما بیشتر دلمون میسوزه!!!!!
:(
ما شاکریم؛ بابت همه چیز.
گفتم میوه شمرده نمیشن؛ معنیش این نیست که خدا رو شکر نمیکنیم!
چیو ببینید تا متوجه بشید!؟

پاسخ:
پاسخ:

همین تفاوت های اقلیمی فرهنگی باعث شدن که اشک تو چشای ما بیاد
ما اینجا سیب زمینی و پیاز و هویج !!!!!!!!!!!! رو هم میوه حساب میکنیم!
والا...

باغ و سوئیت و میوه هارو!
چقدر هعی درموردش حرف بزنیم!
والا...
هرچند: وصف العیش نصف العیش!
حاج آقا باغی که سیزده به در میریم؛ طبعا به ما مربوط میشه دیگه!
باغ رو اجاره که نمیکنیم مرد مومن! صاحبش هم یه آدم بسیار خوبیه که بزرگترین حسرت زندگیش اینه که طلبه نشده.
باغ و سوئیت و ... هم برای خوردن و هم بردن قابل شما رو نداره.
هر دو تا باغ هم درش سفیده. تشریف بیارید قدمتون سر چشم.

پاسخ:
پاسخ:

من باید ببینم تا کاملا متوجه بشم!!!!!!!!!!!!!!!!!
اشک چرا؟
خدا نکنه. چی گفتم مگه!؟

پاسخ:
پاسخ:

نعمتهایی که دیده نمیشن
و شمرده نمیشن...
  • منه پابرهنه
  • آره جدی میگم
    پس چطوری دیدمت
    به جان پاهای برهنه م :))

    پاسخ:
    پاسخ:

    صفحه اول بلاگفارو منظورشونه!
    من شفاف سازی کنم!!!!
    والا...
    خب باغی که ما سیزده به در میریم؛ سوییتش اجاره ایه مگه!؟
    قابل شما رو هم نداره صد البته.
    الان میوه های زمستونی هست. تابستون بیاید بهتره و تنوع بیشتر.
    امروز از صبح پدر و مادر رفتن توی حیاط که پرتقال و لیموترش بچینن.
    ما چون اشباعیم از جهت مرکبات اینا رو میوه نمیدونیم. :|

    پاسخ:
    پاسخ:

    آخه گفتین باغ بغلی!!!
    پائلو کوئیلو یه نظریه ای در باب سفر داره
    که البته قبل از ایشون من این نظرو داده بودم:
    در سفر از هتل و سوئیت پرهیز کن!

    + اشک تو چشام جمع شد از جمله آخرتون!
    :(((
    سوییتش که گرفتنی نیست! تقدیم به شما.
    شمال که کویر نیست حاج آقا! نم میکشید توی چادر بخوابید.
    حالا هر طور خودتون مایلید.

    پاسخ:
    پاسخ:

    دارین کاری میکنین همین الان بکنم بیام!!!
    والا...
  • فیروزه ای
  • حاجی همچین میگین چـــــــــــنــــــــــــــد ماه! انگار سالهاست دارید فعالیت میکنید.
    بابا من شهریور تو صفحه اول بلاگفا شما رو پیدا کردم.
    بعدشم منم دیدمتون!
    حتما حرزی دعایی چیزی نوشتید و گذاشتید بالای وبلاگتون که دیگه تبلیغات چی نمیاد سراغتون

    پاسخ:
    پاسخ:

    دیگه واقعا مشکوکم که چرا هیشکی واسه من کامنت تبلیغاتی نمیده!!!
    شاید چون تو فحش گذاشتم چند دفعه ای!!!
    حرز و دعای ما فقط صدها "والا" است که تو این وب نوشتیم!
    والا...
    هر طور مایلید حاج آقا. البته باغ کناری سوییت داره با امکانات کامل رفاهی( همون که گوجه سبز داره فقط!)؛ میتونید از اونجا هم استفاده کنید.
    میوه رو فقط میخورید دیگه!؟( ما به محصولات باغمون سم نمیزنیم که بشه توی همون باغ نشسته خوردشون. البته آب هست که بشورید و میل کنید!)

    پاسخ:
    پاسخ:

    چادر زدن تو باغ رو به سوییت گرفتن ترجیح میدم!
    قول میدم فقط بخورم!
    به قول عربها:
    خوردن حلال، بردن حرام!!!
    من یادم نیست چطور وبتون رو دیدم.ولی فک کنم اول من دیدم چند روز بعد دیدم تو وب آرش نظر گذاشتین و خیلی خوشحال شدم.
    چرا من یادم نیست چطور پیدا کردم شما رو؟ولی فک کنم از همون وبلاگهای جدید بلاگفا و به خاطر اسم وبتون تشویق شدم بخونم.اول فقط خاموش بعد کم رنگ الانم پررنگ تر ظاهر شدم.
    با تشکر

    پاسخ:
    پاسخ:

    آرش از قدیمی ترین رفقای ماست!
    خوشحالیم که اینجایید!
    ایدکم الله!
    والا
    توکل بر خدا.
    بعیده جثه شما در حدی باشه که سگ نداشته ی ما بتونه کاری از پیش ببره.
    جایی که میوه و سبزی هست به جهت احتیاط سگ نگه نمیداریم. :)
    کلا هم سگ نداریم. خیالتون راحت.

    پاسخ:
    پاسخ:

    احسنت به شما!

    میشه با خودم چادر مسافرتی بیارم چند روزی بمونم؟!
    (آیکون حاجی پر توقع!!!)
    نه بابا. گنج که نداره!
    4 تا درخت میوه که سگ نمیخواد!
    من خودم از سگ هم بدم میاد، هم میترسم.

    پاسخ:
    پاسخ:

    امیدوارم راستشو گفته باشین
    به هر حال ما با توکل بر خدا میریم تو!
    :)))
    تشریف بیارید قدمتون سر چشم.
    اگر آمدین جای کلید باغ رو میگیم بهتون که بدون مزاحمت کسی برید هر میوه ای خواستید نوش جان بفرمایید. خوبه اینجوری!؟
    نیامدید هم میفرستیم خدمتتون.

    پاسخ:
    پاسخ:

    عالیه!
    به شرطی که باغتون سگ نداشته باشه!
    والا...
    اینجوری من باید 2 بار در سال محموله ی میوه بفرستم خدمتتون.
    میفرستم ترمینال، زحمت بکشید خودتون ببرید تا منزل و نوش جان بفرمایید.
    به انتخاب خودم میوه بزارم؟ چیزی هست دوست نداشته باشید؟
    خوبه!؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    نه عاغا!
    چرا هر ساله؟!
    شما یه سال = دو دفعه بفرستین
    که فقط ما ناکام از دنیا نریم
    همین!
    توقعی بیشتری نداریم!
    هیچ میوه ای نیست که بنده دوست نداشته باشم!
    عالیه!
    البته شاید خودم اومدم!
    والا...
    یه ضرب المثله قمی میگه:
    میوه رو باید تو باغ خورد!
    به روی چشم.
    خب چه میوه ای رو دوست میدارید؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    تعیین کردن هدیه در مرام ما نیست!
    (همه میوه ها)
    میوه هم جزو نذر من بود!؟
    چه میوه ای بود؟ چقدر!؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    نذر نبود
    وعده و قول بود!
    فرقی نمیکنه
    فقط صدق میوه بکنه کافیه!
    والا...
    انشاء الله.
    لپ بود و پای. همین دیگه.نه!؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    میوه هم بود!!!
    من یادم نیست چطوری اومدم اینجا. اما یک ماه اول کامنت نمیزاشتم.
    همون یک ماه راحت بودین از دست من. :|

    پاسخ:
    پاسخ:

    همه اینا بعد دفاعتون جبران میشه دیگه؟!
    حاجاقا خب دیر پیدا کردیم اینجارو چی شده مگه، حالا که پیدا کردیم هی کامنت میذاریم تاااا وقتی شاکی نشدید
    حکایت اون اصحاب پیامبره که دعوا داشتن سر اینکه کی زودتر رفیق شده با اسلام
    من هر شبی که اینجا بودم امتحان فرداشو بهتر دادم میام اینجا حاجت بگیرم گفتم فک نکنین الکی اینجا پلاسیم
    راستی وبتونو از یه سلسله وب هایی پیدا کردیم که اولیش تقریبا هرچی شما دارین اون نداشت
    راستی تر حاجاقا رسیدن بخیر خداروشکر احوالات روحی بهتره ایشالا

    پاسخ:
    پاسخ:

    خب اگه اینجوره که خیلیم عالی!
    البته مثال نقض هم داشتیم
    اونایی که وب مارو مایه ... خوردن به امتحانشون دونستن
    و حتی طلب خسارت و غرامت کردن!!!

    بسی خوبیم!
    خدا به همه این احساس رو بچشونه ان شاء الله
    1.از وب کسری کشف کردم.خیلی وقته ..
    2.هر وقت اپ میکنی انی میخونم ولی نمیدونم چرا نظر نمیدم
    3.خیلی وبت خوبه
    4. اینکه عکس نظرات رو میذاری خیلی مچسبه
    5. حرم میری دعا کن
    6. مش غلوم زمبه ای اگه دعا نکنی خود دانی دیگه حاجی
    7." اعتراف میکنم هنوز نمیدونم دقیقا این عبارت "مش غلوم زمبه ای" صحیحش چجوریه..شما اگه میدونی بگو
    8. یا حق

    پاسخ:
    پاسخ:

    به به! هر چه از دوست رسد نکوست!

    خوب دوستان حداقل یه بار یه کامنت بدین که تو وب دوستان بیاریمتون و حداقل خودمون بدونیم کیا میخوننمون! والا...

    خوبی از خودتونه!

    خودمم خیلی خوشم میاد! اما نمیدونستم نظر دوستان چیه؟! ممنون!

    همیشه همین کارو میکنم! اما مدتهاست که دیگه اعلام نمیکنم واستون دعا کردم
    همین شب اومدنم یه زیارت کردم به نیابت همه دوستان مجازی
    حسابی هم واستون دعا کردم کنار ضریح
    باور کنید واسه شما دوستان بیشتر از خودم دعا میکنم
    چون معتقدم دعا واسه شماها، دعا واسه خودمه!

    مشغول ذمّه! به کسر ذال!
    ما طلبه ها هم میگیم مشغول ذمبه به یاد سگارو و ذمبه! البته به شوخی
    معناش هم میشه:
    مدیون!
    "مدیونی اگه دعا نکنی"
    "تکلیف ب گردنته اگه دعا نکنی"
    "مشغول ذمه ای اگه دعا نکنی"
    همه به یک معنان!
  • دوشیزه فلانی
  • من دارم مسخره می کنم حاجی!

    نه اصن!
    چه کاریه!
    خ زَ رم زَز؟
    این چنین مسئولیت خطیری رو قبول کنم؟

    پاسخ:
    پاسخ:

    عآخه نه اینکه شما اونقده مودبین
    بهتون نمیاد مسخره کنین!
    اینه که من متوجه نشدم!!!!!!!!!
  • خانم مهندس(گاه نوشت)
  • فک کنم منم تو صفحه اول بلاگفا دیدم وبتو!!!!!!

    پاسخ:
    پاسخ:

    یه غیر مهندس بیاد این حرفو تایید کنه
    تا من باور کنم!
    والا...
  • دوشیزه فلانی
  • خدایی؟!!

    یعنی اونقد جای خالیتون تو بعضی وبا حس میشه که ستاد کامنت رسانی حاجی راه انداختن!
    بذار پاشم براشون!!!
    به منم سر بزنین دوستان!
    لطفا..

    پاسخ:
    پاسخ:

    خوبه یکی ناخواسته وکیل وصی شما بشه؟!
    از طرف شما حرف بزنه و نظر بده!
    مسئولیتشو قبول میکنین؟!

    حاجی فعالیت مجازیت کم شده
    :|

    پاسخ:
    پاسخ:


    تایید میکنم!
    چون که فعالیتهای واقعی بیش از این اجازه نمیده
    علاوه بر مشکل پوکیدگی لپ!
  • منه پابرهنه
  • حاجی وبتو من چند روز پیش تو صفحه اول بلاگفا کشف کردم

    پاسخ:
    پاسخ:

    نه!!!!!!!!!!!!!!!
    باور نمیکنم!
    جدی؟!
    7-8 تا از پای ثابتات که منم و دوستام :D

    حالا چند نفر از طریق لینک وب من اومدن اینجا نمی دونم :D

    پاسخ:
    پاسخ:

    خب یه دلیل عمده دیگه هم کشف شد!
    دیگه؟!
    ما اَ تو وبه چی بود اسمش مصاحبه با حاجی پیداتون کردیمو بسی بشکن زنونیم ازین کفشه مهم

    (محضه برطرف شدنه علامت سواله ذهنتون)

    پاسخ:
    پاسخ:

    ممنون که علامت سوال تو ذهنمونو کمرنگ تر کردین!
    بسی متشکر!
  • بهانه گیر
  • خوب تا اینجا اومدم ازتو حلالیت بطلبم... یه موقع حرفی زدم, برخوردی کردم یا هر چی... خلاصه حلال کنید منو.

    شاید خونده باشید, ان شاء الله راهی کربلا هستم...
    دعام کنید لطفا! خصوصا وقتی تشریف می برید حرم...
    التماس دعا

    پاسخ:
    پاسخ:

    به خیر و خوشی و با سلامتی ان شاء الله
    دست پر برگردین!
    حالشو ببرین!
    دوستانو فراموش نکنین!
    خدا توفیقاتتونو افزون کنه ان شاء الله!
    فی امان الله
  • فیروزه ای
  • حاجی آب دهنتو پاک کن

    پاسخ:
    پاسخ:

    اوه!!! ببخشین!
    اتفاقا امروز داشتم ب این فک میکردم یهو چیشد من سر از اینجا دراوردم؟
    ب دوستمم گفتم ک ی همچین وبی هستو اینا براش چالب بود
    ولی خب هنوزم هر چی فک میکنم نمیدونم چطو شد اینطور شد
    قطعا یچیزی بوده
    پس شد انچه شد...

    پاسخ:
    پاسخ:

    الان خیلی سوالم حل شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    والا...
  • بهانه گیر
  • سلام

    خوب من خودم اول از وب یکی از دوستان خوبم رفتم یه وب خوب دیگه ای, بعد از اونجا سر از وب آقا میرزا در آوردم بعد اونجا اسم وب شما رو تو لینکاشون دیدم و اومدم رسیدم خونه شما ... البته این پرسه یه مدت کشیدا!

    پاسخ:
    پاسخ:

    سلام
    جالب بود!
    میرزا هم دیگه سرش شلوغ شده!
    والا...
    ان شاء الله زیارت بهتون خوش بگذره!
    حاجی فعالیتت کم شده

    پاسخ:
    پاسخ:

    تصحیح میکنم:
    فعالیتهای مجازیمون!

    فقط خواستم کامنت بدم خسته بشین!!


    پاسخ:
    پاسخ:

    خدا بر خستگیهای شما آن به آن بیفزاید!!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی