م م 560: الفضاحه! (رسوایی!)
موسسه امام خمینی (متعلق به علامه مصباح)
امروز نمایش فیلم "رسوایی" داشت
مع النقد!
که نرفتم!
از بس یکی از رفقا از جلفی بازگر فیلم گفت اصن دلمو زد ندیده!
هرچند اولش خیلی دلم میخواست
و از قبل ترها هم خیلی میخواستم این فیلمو ببینم
که چجوری صنف روحانیت رو به تصویر کشیده!
چقدر هم بحث کردیم
سر اینکه پخشش
اونم تو قم و بهترین موسسه علمی پژوهشی اون کار درستیه یا نه!
فک کنم قانع شد از حرفام!
به جاش اختتامیه کنگره ملی ادبیات غدیر رو رفتم
که نزدیک خونه مون برگزار میشد
شعرای معروف زیادی اونجا بودن
که البته بنده هیچ کدومشونو نمیشناختم!!!
به یاد دوستان شاعر و شاعره افتادم!
جاشون خالی!
امیدوارم دوست شاعر قمیمون "خاکی" باخبر بوده باشه
و شرکت می نموییده باشد!!!
یه دوست شاعری هم داشتیم که سر کامنت و کامنت ندادن!!!
با همه علاقه ای که بهش داشتیم و بهمون داشت
از بام وبلاگ ما پر کشید و دیگر برنگشت!
(شاعر به این میگن! اینقدر دل نازک!!! والا...)
شاعره ای هم هست که لطفش به ما مستدام است
و وبهای خوبی بهمون معرفی میکنه
ذوقش روزافزون باد!
پ.ن:
اینقدر خسته بودم که زود اومدم بیرون از کنگره
دست و پاهام داشت از هم جدا میشد!!!
والا...
پ.ن 2:
تایید کامنتا بمونه واسه فردا؟!
حاجی خسته است!
(آیکون حاجی در حال لوس کردن خود!)
- ۹۲/۰۷/۳۰